سیر تحولات در نوشته ها، که البته خبر از تحولاتِ ذهنی میدهد را میتوان با بررسی نوشته های سالهای قبل مشاهده کرد.
پرستوی کوچکی از آن سر دنیاپرواز کرد و به اینجا آمد آمد که پیام بهار را برساند وبگوید که دیگر خورشید گرمابخش خواهد بود .
کمی گیج به همه جا نگاه کرد، چرا؟چرا امسال اینگونه است؟شاید اشتباه کرده باشم !! نه همیشه همین مسیر بود ،اما چراامسال اینجاگرم نیست؟چرا هنوز برفهاآب نشده اند؟ چرا خورشید درخشان نیست ؟چرا درختها لباس نو به تن نکرده اند؟ باز هم باید بروم !
هنوزنرسیده ام !
میرود و میرود فکری به مغزش خطور میکند:شاید کسی نبوده صدایشان بزند ! کمی سردش شد بالهایش را تکان میدهد و شروع به سرودن ترانهءبهاری میکند:
-آهای درختها برخیزید از خواب بهارشده
شکوفه هایتان را باز کنید بگذاریداین نونهالان امروزوثمره های فردا خودی نشان دهند
-آهای پرنده ها پرواز کنید و بخوانیدبرای گلهای سرخ و شقایق و لاله بسرایید آواز زندگی دو باره را
-آهای خرگوشها موشها خرسها مورچه ها
همه بر خیزید و کار کنید تلاش کنید
-آهای آدمها شما چرا؟
چرا زمستان را پس نمی زنید ؟چرا به برفها نمیگویید که آب شوند تا جویبارهای پرآب حرکت کنند و گندمزارها را سیراب کنند، تا گندمها جوانه ها را به رشد وادارند و حاصل تابستانتان گردند.
-آهای چمنها پرنده ها گلها آدمها آآآآآآههههههاااااااییییییییی
کسی صدایم رانمیشنود ؟
کمی تاءمل کرد
گوشش را تیز کرد
چیزی میشنود یا خیالات و اوهام است؟
نه ، میشنودصدایی ظریف می گوید:من اینجام
دور و برش را نگاه کرد
گل:اینجا لای برفها
با نوکش برفها را کنارزد
شقایق سرخی از لای برفها مثل سرخی خون بر ابریشم براق برف خودی نشان داد!!!
پرنده: تو..تو میدونی بهارشده؟؟
گل:آره میدونم اماچه فایده که فقط من میدونم؟؟!!!!!!!!!
پرنده:چرا فایده نداره؟حالا دو نفریم ، میشه
گل:نه، همیشه میگن با یه گل بهار نمیشه !!!!!!!!!
پرنده:چرا این حرفو میزنی ماتنها نمیمانیم ، شایدترسیدی؟!!؟!!
گل:آه .........نه.نمیتوانم سردمه...
و تک گل بهار نیز پژمرد!!!!!!!!
پرنده:آهای شقایق کجا رفتی؟؟جواب بده!!!!
65/1/19
ساعت 8/28
به مناسبت فرارسیدن سال65
#حاجیه_خاتون_سمیعی
#نوروز
@hksami
من مسئولم
#مهاجر
مقدمه:
غرض از نوشتن این قصه انجام یک بازی است،یک بازی که همیشه از کودکی در ذهن خود آن را با خیال پردازی انجام میدادم. بازیهای کودکانه ای که در پس هر کدام فلسفه ای نهفته است.
#حاجیه_خاتون_سمیعی
#پیشخوان_نویسندگی
#هنرقلم
@hksami
من مسئولم
سیر تحولات در نوشته ها، که البته خبر از تحولاتِ ذهنی میدهد را میتوان با بررسی نوشته های سالهای قبل م
هوالاول والآخر
بهاریه
تحول طبیعت را میبینی؟
روی زمین انقلاب به پاشده، درختان مرده،احیا شده وسرشاراز زندگی وحیات
زمین،زمین خفته بیدارشده ومکنونات وجودش را بیرون
می ریزد
پرندگان آوازخوانان،نوید روزهای پر تلاش را میدهند
قیامتی برپا شده ، همه جا
سالی یک بار قیامت را مشاهده میکنیم وباز یوم الحساب را انکار میکنیم.
آیا خداوند بهار را برای همین مشاهدات خلق نکرده تا به خود آییم وبی خود به سویش راهی شویم
مبارک باد برشما آگاهی از تجدید حیات
#حاجیه_خاتون_سمیعی
#بهاریه
#یوم_الحساب
#زایش_زمین
@hksami
🌟آخرین فرصت🌟
برای ثبت نام در کلاسهای نویسندگی،چند روز بیشتر فرصت نیست.
👨💻درحال برنامه ریزی وتنظیم کلاسها هستم تا به امید خدا از روز۱۵ فروردین قلمهای مان را برای نوشتن آماده کنیم.📚
🏃♂️پیش به سوی رشد وارتقا✍
#کلاسهای_نویسندگی
#مقدماتی
#پیشرفته
#حاجیه_خاتون_سمیعی
#دختری_که_رهایش_کردی
#مهاجر
#من_مسئولم
@hksami
بسم الرب النور
تقارن بهارطبیعت وبهارقرآن مبارک
#بهارطبیعت
#بهارقرآن
#بهاریه
#روزرستاخیز
#حاجیه_خاتون_سمیعی
@hksami
مولای یا مولا
انا عبد المسجود المشکور
و
انت حی لایزال القیوم
بندگی وعبادت چیست؟
عبودیت یعنی،این ذره ،روزی که از وجود گرم ونورانی خورشید الهی جداگشت ،به واسطهء این جدایی سرد وظلمانی شد،اما با عشق احدیت که شامل حال عبدالله است دوباره به کمک ماه بندگی ضمیرش نورانی میگردد، چرا؟چون عبد یارای تحمل حرارت ونور خورشید وجودش را ندارد،پس به واسطهء ماه بر این ستارگان خاموش لطف نموده ونور افشانی میکند تا در ماهِ بندگی روحمان را به انوار الهی منور وروشن کنیم.
عبودیت یعنی ذره ای ناچیز به واسطه لطف عشقش بتواند سر بر آستانش گذارد واگر لیاقت سوختن در گرمای وجودش را نداشته باشد،با نور این ماه ابراز بندگی کند.
#ماه_بندگی
#فرصتها
#نورخدا
#عبدالله
#حاجیه_خاتون_سمیعی
#نویسندگی
@hksami
من مسئولم
#یک_پاراگراف
ابتدا در سکوت وارد شدند،هر یک درخیالی وهرخیال زاییدهء تفکری .شروع به حرف زدن کردند،در دفاترشان مینوشتند،می گفتند و میشنیدند وبرای آینده خود خیال پردازی می کردند،از وجود یخ در لیوان لذت می بردند
گاه سکوت می کردند ودوباره می گفتند، مشخص بودبرای یک طرح بلند مدت برنامه ریزی میکردند واز وظایف جدیدی که به عهدهء هم می گذاشتند حرف می زدند .
آخرین جمله هایی که شب زنده داران شنیدند وآنها را به فکر واداشت این بود:چرا به فکر فروشش افتادی؟
#مهاجر
#نشرمانیان
#حاجیه_خاتون_سمیعی
#کتاب
#بازی
#فلسفه
@hksami
من مسئولم
کتاب مهاجر اثر حاجیه خاتون سمیعی ولوجردی نشر مانیان - مانیان
https://maniyan.ir/product/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%AD%D8%A7%D8%AC%DB%8C%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%88%D9%86-%D8%B3%D9%85%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D9%88%D9%84%D9%88%D8%AC%D8%B1/
کتاب مهاجر در قاصدک (این لینک فقط در اپ قاصدک باز می شود، این اپ را بیشتر کتابفروشیها میشناسند)
http://store.ghasedakapp.com//book/3599
این کتاب بیشتر به ابعاد فلسفی زندگی ومافیها پرداخته،امیدوارم از خواندنش لذت ببرید وسپس به دوستان وآشنایان معرفی کنید.
#مهاجر
#حاجیه_خاتون_سمیعی
#نشرمانیان
@hksami
سلام
دوستانی که علاقه مند به داشتنِ کتاب با امضاء نویسنده هستند،پیغام بدهند تا برایشان ارسال کنم.
#دختری_که_رهایش_کردی
#مهاجر
#حاجیه_خاتون_سمیعی
@hksami