🌸#فضائل_امیرالمومنین ✅#فضیلت_پنجاه_و_هفتم : 🔰 وَ أَمَّا السَّابِعَةُ وَ الْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ فِي بَعْضِ الْغَزَوَاتِ فَفَقَدَ الْمَاءَ فَقَالَ لِي يَا عَلِيُّ قُمْ إِلَى هَذِهِ الصَّخْرَةِ وَ قُلْ أَنَا رَسُولُ رَسُولِ اللَّهِ انْفَجِرِي لِي مَاءً فَوَ اللَّهِ الَّذِي أَكْرَمَهُ بِالنُّبُوَّةِ لَقَدْ أَبْلَغْتُهَا الرِّسَالَةَ فَاطَّلَعَ مِنْهَا مِثْلُ ثُدِيِّ الْبَقَرِ فَسَالَ مِنْ كُلِّ ثَدْيٍ مِنْهَا مَاءٌ فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ أَسْرَعْتُ إِلَى النَّبِيِّ ص فَأَخْبَرْتُهُ فَقَالَ انْطَلِقْ يَا عَلِيُّ فَخُذْ مِنَ الْمَاءِ وَ جَاءَ الْقَوْمُ حَتَّى مَلَئُوا قِرَبَهُمْ وَ إِدَاوَاتِهِمْ وَ سَقَوْا دَوَابَّهُمْ وَ شَرِبُوا وَ تَوَضَّئُوا فَخَصَّنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ مِنْ دُونِ الصَّحَابَةِ . 🔰 امیر المومنین علیه السلام : و اما پنجاه و هفتم در یکی از جنگ ها رسول خدا دچار بی آبى شدند ، به من فرمود : يا على برخيز و به سمت اين سنگ برو و به آن بگو : من فرستاده رسول خدا هستم براى من آبی خارج کن ! پس به خدا قسم در آن سنگ چیزی شبیه سینه گاو پديد آمد و از آن آب جاری شد ؛ چون اين را ديدم به شتاب نزد پيغمبر آمدم و قضیه را گفتم ایشان فرمود: برو و از آن آب برگير ، مردم هم آمدند و مَشكها و ظرفهاى خود را پر كردند ، و چهار پايانشان را سيراب نمودند ، و نوشيدند ، و وضو گرفتند ؛ خداوند تنها مرا بدين فضيلت مخصوص كرد نه ساير اصحاب را.

🌸#فضائل_امیرالمومنین ✅#فضیلت_پنجاه_و_هشتم : 🔰 أَمَّا الثَّامِنَةُ وَ الْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ أَمَرَنِي فِي بَعْضِ غَزَوَاتِهِ وَ قَدْ نَفِدَ الْمَاءُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ ائْتِنِي بِتَوْرٍ فَأَتَيْتُهُ بِهِ فَوَضَعَ يَدَهُ الْيُمْنَى وَ يَدِي مَعَهَا فِي التَّوْرِ فَقَالَ انْبُعْ فَنَبَعَ الْمَاءُ مِنْ بَيْنِ أَصَابِعِنَا . 🔰 و اما پنجاه و هشتم در یکی از جنگ ها که آب تمام شده بود رسول خدا به من فرمود: يا على كاسه اى براى من بياور ، بعد ازین که کاسه را آوردم حضرت دست راست خود را با دست من داخل آن گذاشت و فرمود : بجوش ، پس آب از ميان انگشتان ما جوشيدن گرفت.

🌸#فضائل_امیرالمومنین ✅#فضیلت_پنجاه_و_نهم : 🔰 وَ أَمَّا التَّاسِعَةُ وَ الْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ وَجَّهَنِي إِلَى خَيْبَرَ فَلَمَّا أَتَيْتُهُ وَجَدْتُ الْبَابَ مُغْلَقاً فَزَعْزَعْتُهُ شَدِيداً فَقَلَعْتُهُ وَ رَمَيْتُ بِهِ أَرْبَعِينَ خُطْوَةً فَدَخَلْتُ فَبَرَزَ إِلَيَّ مَرْحَبٌ فَحَمَلَ عَلَيَّ وَ حَمَلْتُ عَلَيْهِ وَ سَقَيْتُ الْأَرْضَ مِنْ دَمِهِ وَ قَدْ كَانَ وَجَّهَ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِهِ فَرَجَعَا مُنْكَسِفَيْنِ . 🔰 امیر المومنین علیه السلام : و اما پنجاه و نهم رسول خدا مرا به سوی خيبر فرستاد چون نزديك شدم ديدم درب خيبر بسته است ، آن را از جايش كندم و به اندازه چهل گام پرتابش کردم ، داخل قلعه شدم مَرحَب (یکی از جنگاوران معروف یهود) به من حمله كرد ، و من زمين را از خون او سيراب كردم ؛ در صورتى كه رسول خدا دو نفر از اصحاب خود را پيش از من برای فتح خیبر فرستاده بود که شكست خورده بودند .

🌸#فضائل_امیرالمومنین #در_ادامه_فضیلت_پنجاه_و_نهم⬇️ #درب_خیبر ✅ ذیل فضیلت ۴۵ توضیحاتی در مورد جنگ خیبر و دلاوری امیر المومنین علیه السلام و شکست سائر اصحاب مطالبی گذشت ، اما در مورد درب خیبر : ابو رافع نقل می کند من در آن روز همراه علی (علیه السلام) بودم ، مردی از یهود ضربتی به دست علی زد که سپرش افتاد ، علی درب خیبر را از جا کَند و تا پایان جنگ به عنوان سپر از آن استفاده کرد و سپس آن را به سویی پرتاب کرد ! من و هفت نفر دیگر سراغ آن در رفتیم ، هر چه خواستیم آن را حرکت دهیم نتوانستیم !! ◀️ به نقلِ بعضی از علماء اهل تسنّن پس از پایان جنگ ۴۰ نفر کمک کردند تا آن درب را به جای خود بازگردانند !! ◀️ در بعضی روایات از امیر المومنین علیه السلام نقل شده : درب خیبر را با نیروی جسمانی از جای نَکَندم ، بلکه با نیروی رحمانی و الهی این کار را کردم .

عن جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله فِي آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَمَّا بَصُرَ بِي قَالَ لِي: يَا جَابِرُ! هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَوَدِّعْهُ وَ قُلِ: «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إيَّاهُ ، فَإنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لَا تَجْعَلْنِي مَحْرُوماً». فَإنَّهُ مَنْ قَالَ ذَلِكَ ظَفِرَ بِإحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ: إمَّا بِبُلُوغِ شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ قَابِلٍ، وَ إمَّا بِغُفْرَانِ اللَّهِ وَ رَحْمَتِهِ. ⚪️ اقبال الاعمال ، ج۱ ، ص ۲۴۳

✅ توصیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آخرین جمعه ماه رمضان : جابربن عبدالله انصاری نقل می کند که در آخرین جمعه ماه رمضان خدمت رسول خدا صلّی الله علیه وآله رسیدم ، حضرت فرمودند: ای جابر! امروز آخرین جمعه ماه رمضان است، پس با آن وداع کن و بگو: «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إيَّاهُ، فَإنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لَا تَجْعَلْنِي مَحْرُوماً» . خدایا این ماه رمضان را آخرین ماه روزه داری من قرار مده ، و اگر آخرین ماه رمضان عمر من می باشد مرا از مرحومین قرار بده ، نه از محرومین . همانا کسی که این ذکر را بگوید، یکی از این دو نتیجه نیکو شامل حالش میشود: یا ماه رمضان سال بعد را درک می کند، و یا به غفران الهی و رحمتش می رسد. ⚪️ اقبال الاعمال ، ج ۱ ، ص۲۴۳ eitaa.com/hmmnasehe

🌸#فضائل_امیرالمومنین ✅#فضیلت_شصتم : 🔰 وَ أَمَّا السِّتُّونَ فَإِنِّي قَتَلْتُ عَمْرَو بْنَ عَبْدِ وُدٍّ وَ كَانَ يُعَدُّ بِأَلْفِ رَجُلٍ . 🔰 امیر المومنین علیه السلام : و اما شصتم: من بودم كه عمرو بن عبد وُدّ -که به اندازه هزار مرد جنگی بود - را كُشتم .

🌸#فضائل_امیرالمومنین #ادامه_مطلب_بالا ✅ شرح ماجرا : جنگ خندق در سال پنجم هجرت رُخ داد ، جنگی که مشرکان با همدستی یهودیانِ باقی مانده در مدینه ، بعد از آن که حدود یک سال به تجهیز لشکر و تدارکات جنگی پرداختند به سمت مدینه حرکت کردند تا کار مسلمانان را یکسره کنند . در میان لشکرشان جنگاورِ دلاوری به نام عمرو بن عبد ودّ حضور داشت ، در مورد او نوشته اند : مردی گردنکش و دشمنی سرسخت و درشت هیکل و سخت دل بود ، از مشاهیر دلاوران و شجاعان عرب بود که از جهت قدرت با هزار مرد جنگی برابری می کرد! عمرو بن عبد ودّ در جنگ بدر زخمی شده بود و از مسلمانان کینه ای بر دل داشت . ⏪ مسلمانان که تاب جنگ مستقیم را نداشتند به پیشنهاد سلمان دور شهر خندقی کشیدند ، عمرو بن عبد وُدّ از خندق گذر کرده و مبارز می طلبد ، هیچ کس از مسلمانان جرات رو در رویی با او را نداشت جز علی علیه السلام ! ✳️ وقتی علی علیه السلام راهی میدان شد پیامبر فرمود: بَرَزَ الایمانُ کُلِّه اِلی الشِّرکِ کُلِّهِ . همه ایمان در برابر همه کفر قرار گرفت ! ✳️ بعد از گفتگویی نبرد میان امیر المومنین علیه السلام و عمرو آغاز می شود، عمرو شمشیری به جانب حضرت حواله می کند که سپر را شکافته و سر علی علیه السلام را زخمی می کند ؛ در همین حال امیر المومنین او را مهلت نداده و با ضربتی دو پای او را قطع می کند ! روی سینه اش می نشیند کارش را تمام کرده و تکبیر می گوید . ⬅️ علی علیه السلام سر عمرو بن عبد ودّ را در پیش روی پیامبر به زمین می اندازد ، ابو بکر و عمر برخاسته و سر علی علیه السلام را می بوسند . ✅ پیامبر در مورد این کار مولا می فرمایند : لَضَربَهُ عَلیّ یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَهِ الثَقَلَینِ . ضربتی که علی در روز خندق زد با فضیلت تر از عبادت تمام انسان ها و جنیّان بود !