eitaa logo
ناصح
1.8هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
630 ویدیو
213 فایل
✅ نُصح یعنی خیر خواهی؛ پس ناصح یعنی خیرخواه شناسه ارتباط ⬅️ @hmmnaseh کانال پاسخگویی احکام و اعتقادات⬇️ https://eitaa.com/ahkam_Mohaghegh ⭕صحبت ناشناس🙂👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1953852
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸: () ❓باب حطّه چیست؟ بنى اسرائيل مامور بودند به هنگام ورود به بيت المقدس دل و جان و روح خود را با يك توبه خالصانه و واقعى كه در كلمه "حطّه" خلاصه مى شد، از آلودگى به گناهان گذشته بشويند، و از آن همه جرائمى كه قبل از ورود به بيت المقدس مخصوصا آزارهايى كه به موسی نمودند از خدا تقاضاى بخشش كنند. كلمه" حطّه" كه در واقع شعار آنها به هنگام ورود به بيت المقدس بود، صورت اختصارى از جمله" مسئلتنا حطّه" يعنى تقاضاى ما ريزش گناهان ما و يا ريزش باران عفو و رحمتت بر ما است ، زيرا "حطّه" در اصل به معنى نزول چيزى از طرف بالا است. (تفسیر نمونه ، ج ۶، ص ۴۱۴) این ماجرا در آیه ۵۸ بقره و ۱۶۱ اعراف بیان شده.
🌸 : ❗آیه ای که هیچ کس به جز علی علیه السلام به آن عمل نکرد و ازین به بعد هم کسی نمیتواند عمل کند! ✅ بعضی از مردم برای این که خود را در نظر دیگران مهم جلوه دهند و بگویند از اصحاب خاص رسول الله هستند و با آن حضرت سَر وسِرّی دارند با ایشان در گوشی صحبت میکردند تا این که آیه ۱۲ مجادله نازل شد و فرمود: "هر کس میخواهد با پیامبر نجوا کند قبلش صدقه دهد." این جا بود که عیار آنها مشخص شد و هیچ کس جز امیر المومنین علیه السلام حاضر به پرداخت صدقه نشد! ایشان ده مرتبه صدقه دادند و صحبت کردند. ✅بعد از مدتی آیه ۱۳ مجادله نازل شد و این حکم را برداشت و به همین جهت کس دیگری هم نمیتواند به این آیه عمل کند. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸 : () ⁉ جعفر طیّار کیست؟ جعفر بن ابی طالب برادر بزرگتر امیر المومنین علیه السلام است. ◀ او سرپرستیِ هجرت مسلمانان به حبشه را بر عهده داشته، و به همین خاطر به او لقب ذو الهجرتین (صاحب دو هجرت، یعنی هجرت به حبشه و به مدینه) را داده اند. ◀ جعفر جایگاه ویژه ای نزد پیامبر صلی الله علیه و آله داشت به طوری که وقتی از حبشه بازگشت -که هم زمان با فتح خیبر نیز بود- پیامبر فرمودند: مَا أَدْرِي بِأَيِّهِمَا أَنَا أَسَرُّ بِفَتْحِ خَيْبَرَ أَمْ بِقُدُومِ جَعْفَر؟! نمیدونم برای کدام واقعه خوشحال ترم ، فتح خیبر یا بازگشت جعفر؟! (بحار ، ج ۲۱، ص۲۳) ◀ جعفر در جنگ موته بعد ازین که دو دست خود را از دست داد به شهادت رسید، پیامبر فرمودند: برای جعفر دو بال است که همراه ملائکه در بهشت پرواز میکند. (محاسن ، ج۲، ص۴۱۹) ◀ نماز معروف جعفر طیّار نمازی است که پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از بازگشت جعفر از حبشه به او تعلیم دادند.
🌸 ✅ "مباهله" یعنی درخواست لعن و نفرین الهی برای اثبات حقانیت، و بین دو طرفی رخ می‌دهد که هر کدام ادعای حقانیت دارند. ❇ شرح ماجرا: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله همزمان با مکاتبه با سران حکومت‌های جهان و مراکز مذهبی، نامه‌ای به اسقف نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام بیاورند. مسیحیان تصمیم گرفتند که گروهی را به نمایندگی از خود به مدینه بفرستند تا با پیامبر سخن بگویند و سخنان او را بررسی کنند. ◀️هیأت نجران که شامل بیش از ده نفر از بزرگان آنان بود، به ریاست و سرپرستی سه نفر به نام‌های عاقب، سید و ابوحارثه به مدینه آمدند، نمایندگان در مسجد مدینه با پیامبر گفتگو کردند. پس از اصرار دو طرف بر حقانیت عقاید خود، تصمیم بر این شد که مسئله از راه مباهله خاتمه یابد، از این رو قرار شد که فردای آن روز، همگی خارج از شهر مدینه، در دامنۀ صحرا برای مباهله آماده شوند. ◀️روز مباهله رسول الله صلی الله علیه وآله به همراه امیرالمومنین و حضرت فاطمه وحسنین علیهم السلام از مدینه بیرون آمدند، چون نصارا آنان را دیدند ابوحارثه پرسید این‌ها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید: آن که پیش روی اوست پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوب‌ترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق نزدش میباشد. پیامبر صلی الله علیه وآله  برای مباهله به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله می‌نشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا می‌روی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود چنین بر مباهله جرأت نمی‌کرد، من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، قطعا کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک می‌شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند. ◀️سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال دو هزار حلّه بدهند. پیامبر بعدها فرمود: سوگند به آن خداوندی که جانم در قبضه قدرت اوست، که هلاکت اهل نجران نزدیک شده بود و اگر با من مباهله می‌کردند قطعا همگی به میمون و خوک مسخ می‌شدند و هر آینه تمام این وادی برایشان آتش می‌شد و می‌سوختند و حق تعالی جمیع اهل نجران را نابود می‌کرد و حتی پرنده بر سر درختان ایشان نمی‌ماند و همه نصاری پیش از سال می‌مردند. ◀️پس از برگشتن نصارا به نجران طولی نکشید که سید و عاقب، با آوردن هدایایی، نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمده مسلمان شدند. آیه ۶۱ سوره آل عمران مربوط به این واقعه میباشد. eitaa.com/hmmnasehe
🌸 : ⬇️ ✅شرح ماجرا: در سال هفتم هجرت جنگ خیبر بین مسلمین و یهودیان واقع شد. خیبر از هفت قلعه ی محکم تشکیل میشد، در روزهای ابتدایی بعضی ازین قلعه های هفتگانه فتح شد ولی مسلمانان برای فتح یکی از قلعه ها به مشکل برخوردند، روزهای زیادی این قلعه را محاصره کردند ولی به نتیجه ی مطلوب نمی رسیدند. ♦یکی از روزها گروهی به فرماندهی ابوبکر اقدام کردند و شب دست خالی بازگشتند. ♦روز دیگر به رهبری عمر به قلعه حمله کردند ولی نتیجه ای حاصل نشد، در بعضی روایات هست وقتی عمر از برابر یهودیان گریخت و به خدمت پیامبر آمد او لشکریان خود را به ترس متهم میکرد و لشکریانش او را ترسو میخواندند! پیامبر ازین قضیه ناراحت شدند و فرمودند: ◀ امروز پرچم را به دست مردی می سپارم که خدا و رسول خدا را دوست دارد، و خدا و رسول خدا نیز او را دوست میدارند، حمله کننده ای که فرار نکند! 🔹بعد ازین جمله همه ی مسلمین جمع شدند و آرزو داشتند شخص مورد نظرِ پیامبر باشند؛ رسول خدا که علی را در بین جمعیت ندیدند فرمودند: علی کجاست؟ گفتند: به چشم درد مبتلا شده. پیامبر ابوذر و سلمان را دنبال علی فرستادند، چشم درد به حدی بود که حضرت نمیتوانستند چشمان خود را باز کنند! پیامبر دست خود را به چشمان امیر المومنین مالیدند و دعا کردند: خدایا چشم درد و گرما و سرما را از او دور گردان، و بر دشمن یاریش ده و پیروزی را نصیبش کن که او بنده ی توست و تو و رسول تو را دوست می دارد و فرار نمی کند. ❇ بعد ازین دعا امیر المومنین عازم میدان شده و با رشادت بی بدیل خود ( که شرحش نوشتاری دیگر می طلبد!) قلعه را فتح می کنند.
🌸 : ⬇️ ✅شرح ماجرا: اواخر سال نهم هجرت رسول خدا مامور شد تا آیات برائت (ده آیه اول سوره توبه) را به مشرکین ابلاغ کند. پیامبر این آیات را به ابو بکر دادند تا به مکه برود و با خواندن آنها پیمانی که بین مشرکین و پیامبر بسته شده بود را خاتمه دهد. ابو بکر به سوی مکه راهی شد، مسافت زیادی طی نکرده بود که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرض کرد: خداوند می فرماید: ابلاغ این پیام را جز خودت یا شخصی که از تو باشد نباید انجام دهد. پیامبر علی را خواستند و به او فرمودند: خودت رابه ابو بکر برسان ، سوره برائت را از دستش بگیر و خود آن را به مکه ببر، و به او بگو : اگر می خواهد تو را همراهی کند و اگر می خواهد به مدینه باز گردد. امیر المومنین به ابو بکر رسید و کلام پیامبر را به او گفت، ابو بکر به مدینه بازگشت و به پیامبر عرض کرد: یا رسول الله مرا برای کاری انتخاب کردی و افتخاری نصیبم کردی که همه به من حسادت کردند، مگر چه کردم که وسط راه مرا بازگرداندی؟! ◀️پیامبر فرمودند: جیرئیل از طرف خدا نزد من آمد و گفت: این کار را فقط خودت یا کسی که از تو باشد باید انجام دهد؛ و علی از من است، و از جانب من جز علی کسی نمی تواند این پیام را ابلاغ کند.
🌸 ⬇️ ✅ذیل فضیلت ۴۵ توضیحاتی در مورد جنگ خیبر و دلاوری امیر المومنین علیه السلام و شکست سائر اصحاب مطالبی گذشت، اما در مورد درب خیبر: ابو رافع نقل می کند من در آن روز همراه علی (علیه السلام) بودم، مردی از یهود ضربتی به دست علی زد که سپرش افتاد، علی درب خیبر را از جا کَند و تا پایان جنگ به عنوان سپر از آن استفاده کرد و سپس آن را به سویی پرتاب کرد!!! من و هفت نفر دیگر سراغ آن در رفتیم، هر چه خواستیم آن را حرکت دهیم نتوانستیم!! ◀️به نقلِ بعضی از علماء اهل تسنّن پس از پایان جنگ ۴۰ نفر کمک کردند تا آن درب را به جای خود بازگردانند!! ◀️ در بعضی روایات از امیر المومنین علیه السلام نقل شده: درب خیبر را با نیروی جسمانی از جای نَکَندم، بلکه با نیروی رحمانی و الهی این کار را کردم. فقط حیدر امیر المومنین است❤️
🌸 ⬇️ ✅ شرح ماجرا: انس بن مالک خادم پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند: برای پیامبر مرغ بریانی هدیه آوردند، پیامبر دعا کردند: خدایا محبوب ترین خلق خودت را نزد من بفرست. ◀ انس می گوید: علی بن ابیطالب آمد و در زد، او را رد کردم! بار دوم آمد و در زد، دوباره ردّش کردم! بالاخره بار سوم یا چهارم او را داخل منزل راه دادم! ◀ پیامبر وقتی علی را دیدند فرمودند: چه چیزی باعث شد دیر بیایی؟!! علی عرض کرد : من چندین بار آمدم ولی انس مرا رد کرد! ◀ پیامبر رو به من کردند و فرمودند: ای انس چرا این کار را کردی؟ عرض کردم: دلم می خواست شخصی از انصار بیاید! (تا یکی از انصار این افتخار نصیبش شود و محبوب ترین خلق خدا شود) ♦پیامبر فرمودند: ای انس! آیا در انصار بهتر از علی هست؟! آیا در انصار با فضیلت تر از علی هست؟! 📚 عمده العیون ، ص ۲۴۸
🌸 ⬇️ ✅ یکی از عجیب ترین فضائلی که از مولا علی علیه السلام نقل شده ماجرای ردّ شمس ( بازگشتنِ خورشید) می باشد ؛ فضیلتی که روايات زیادى در باره آن به ما رسيده ، و تاريخ نويسان آن را نقل كرده اند ، و شعراء در باره آن اشعار سروده اند . ✳️ این ماجرا دو بار براى امیر المومنین علیه السلام اتفاق افتاد ، يك مرتبه در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله و بار ديگر پس از رحلت پیامبر اکرم . ⬅️ این دو ماجرا کتاب ارشاد شیخ مفید ( ج۱، ص ۳۴۶) نقل می شود .
🌸 ✅ ابا صلت نقل می کند: روزى مأمون به حضرت رضا گفت: ای ابا الحسن به من بگو منظور ازین که جدّ شما علی تقسیم كننده بهشت و جهنم هست چیست ؟ كه من در اين مطلب خیلی فکر كردم (و به نتیجه نرسیدم). امام رضا فرمود: آيا این روایت را نشنیدی که رسول خدا فرمود: حبّ على ايمان است و بغض او كفر ؟ مامون گفت: بله. حضرت فرمود: پس وقتی تقسیم بهشت و جهنم بر دوستى و دشمنى على باشد (كه هر كس دوست اوست بهشتی شود و هر كس دشمن اوست جهنمی) پس على قسيم بهشت و جهنم خواهد شد. مأمون گفت خدا مرا بعد از تو زنده نگذارد! شهادت ميدهم كه تو وارث علم رسول خدایی. ❇ابا صلت مى گويد: وقتی امام رضا به منزل بازگشت عرض كردم: يا ابن رسول اللَّه چه قدر خوب جواب مأمون را دادى. حضرت فرمود: ✅ اى ابا صلت من به آن طریق که مأمون حجت می دانست جواب او را دادم، اما از پدر بزرگوارم شنيدم كه از پدران خود از على روايت می كرد كه فرمود رسول خدا به من فرمود: يا على در روز قیامت تو قسمت کننده جهنم و بهشت هستی، به آتش جهنم می گویى اين شخص قسمت تو ست و اين شخص برای من است. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج ۲ ،ص ۸۶
🌸 ⬇️ ✅ این که امیر المومنین علیه السلام پیامبر را غسل دادند و دفن کردند نکته ی دیگری هم دارد و آن این که: طبق اعتقادات شیعه غسل و کفن و نماز میّتِ پیامبر و ائمه ی معصومین علیهم السلام را جز معصوم کس دیگری نمی تواند عهده دار شود. ✴ عده ای از امام رضا علیه السلام پرسیدند : امام را جز امام تجهیز نمیکند (غسل و کفن و دفن) حال آن که پدرتان هنگام شهادت در بغداد بودند و شما در مدینه؟ حضرت فرمودند: (نقل به مضمون) همان خدایی که توانایی دارد علی بن الحسین را در حالی که در اسارت است به کربلا بیاورد تا امور غسل و دفن پدرش را عهده دار شود میتواند مرا به بغداد برساند. ⚪ بحار الانوار ، ج ۴۵ ، ص ۱۶۹ یا آمدن امام جواد علیه السلام در لحظات آخر عمر امام رضا علیه السلام و هم چنین جلوگیری امام زمان عجل الله تعالی فرجه از نماز خواندن جعفر کذاب و اقامه ی نماز توسط خود ایشان در همین راستاست.
🌸 ⬇️ ✅ شبی که علی بن ابی طالب علیه السلام در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی کرد : بین شما دو تَن برادری ایجاد کردم و عُمر یکی از شما را طولانی تر از عُمر دیگری قرار دادم، حال کدام یک از شما ایثار میکند و عمرش را به برادرش می بخشد؟ هیچ کدام از آنها راضی به این کار نشدند و زندگی را انتخاب کردند! ◀️ خداوند به آنها فرمود: آیا نمیتوانید مثل علی باشید؟ بین او و محمد عقد اُخوّت (برادری) بستم، علی در بستر محمد خوابیده و از او با جانش محافظت میکند! الآن به زمین بروید و این دو را از شرّ دشمنانشان نگهداری کنید. 🔹جبرئیل به بالای سرِ علی آمد و میکائیل به پایین پایش، جبرئیل می گفت: ای علی چه کسی مثل توست؟ مبارکت باشد که خدا به واسطه ی تو بر فرشتگان مباهات میکند! و این آیه را برای این کار تو نازل کرده: وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد. و از مردم کسانی هستند که جان خود را برای طلب رضایت خدا می فروشند و خداوند به بندگان مهربان است (۲۰۷/بقره) 📚 بحار الانوار ، ج ۱۹، ص ۳۹ ◀ این روایت را بیش از ۳۰ نفر از علماء اهل سنّت نقل کرده اند.
🌸 : ✅ در مورد علم حضرت و دستگیری ایشان از خلفاء حکایات و روایات فراوانی هست تا اونجا که این جمله از خلیفه ی دوم مشهوره: لولا علی لهلک عمر! اگر علی نبود عمر هلاک شده بود! یا این جمله که: اعوذ بالله من معضله لیس لها ابو الحسن. به خدا پناه میبرم از معضل و مشکلی که علی در رفع آن حضور نداشته باشد. به بعضی ازین ماجراها اشاره میشه:
🌸 ⬅ در زمان خلافت عمر گروهی از یهودیان نزد او آمدند و گفتند: تو بعد از پیامبر جانشین او شدی، سوالهایی داریم که اگر آنها را پاسخ دهی مسلمان می شویم. عمر گفت: بپرسین. گفتند: ❓ قفل آسمانها و کلید آن چیست؟! ❓آن چه قبری است که با صاحبش حرکت می کرد؟! ❓چه منذر و بیم دهنده ای بود که قومش را انذار کرد ولی نه از آدمیان بود و نه از جنّیان؟! ❓چه موضعی است که فقط یک بار آفتاب بر آن تابید و دیگر هیچ وقت نور خورشید به آن نرسید؟! ❓از پنج موجود بگو که بدون پدر و مادر خلق شدند؟! عمر بعد از فکر کردن گفت : چیزهایی پرسیدین که به آنها علم ندارم! ولی پسر عموی رسول خدا آنها را می داند. به دنبال علی علیه السلام فرستاد و حضرت شروع به پاسخ کردند: ✅ قفل آسمانها شرک است، و کلید آن گفتن لا اله الا الله. ✅ قبری که صاحبش را جا به جا میکرد ماهی ای بود که یونس درون او جا داشت. ✅ آن که قومش را انذار داد که نه از آدمیان بود و نه از جنّیان مورچه سلیمان بود. ✅ جایی که فقط یک بار آفتاب دیده دریایی بود که خدا برای نجات قوم موسی آن را شکافت. ✅ و آن پنج موجود که بدون پدر و مادر آفریده شدند: آدم و حوّاء، عصای موسی (که تبدیل به مار میشد)، ناقه ی صالح (که از دل کوه بیرون آمد)، و کبش ابراهیم ( که به جای قربانی کردن اسماعیل آمد) بودند. ◀️ یهودیان ایمان آوردند و گفتند: شهادت به یگانگی خدا و رسالت محمد صلی الله علیه و آله میدهیم، و شهادت میدهیم تو پسر عموی پیامبر هستی. بعد به عمر رو کردند و گفتند: علی برادر رسول خداست و از تو به این مقام سزاوارترست. 📚بحار الانوار،ج ۱۰، ص ۸
🌸 : ◀️ هجرت علی علیه السلام همراه فواطم به مدینه: طبق دستور پیامبر صلی الله علیه و آله چند روز بعد از هجرت ایشان امیر المومنین علیه السلام با فواطم (جمع فاطمه که منظور فاطمه زهرا علیها السلام، فاطمه بنت اسد و فاطمه دختر زبیر است) راهی مدینه شدند، که البته چند زن و مرد دیگر نیز به آنان ملحق شدند. مشرکین از هجرت مسلمانان به مدینه جلوگیری می کردند، به همین خاطر علی علیه السلام دستور داد شبانه و مخفیانه هجرت انجام شود. در مسیر ۷ نفر از مشرکان به کاروان رسیدند، امیر المومنین شمشیر خود را کشیده به سمت آنها رفت. مشرکان فریاد زدند: گمان کردی میتوانی این زنان را نجات دهی؟! ما شما را به زور بر میگردانیم! مشرکان به سمت زنان حرکت کردند، علی علیه السلام به آنها حمله کرد و با ضربتی یکی از آنان را دو نیم کرد! بقیّه هم که تاب مقاومت نداشتند فرار را بر قرار ترجیح دادند!
🌸 : ✅ رشادت امیر المومنین علی علیه السلام در جنگ بدر: توضیحی در مورد جنگ بدر: ◀️ تعداد مسلمین در جنگ بدر ۳۱۳ نفر بود و تعداد مشرکین حدود هزار نفر. ◀️ مسلمین تنها دو اسب و هفتاد شتر داشتند در حالی که همراه مشرکین ۴۰۰ اسب بود و فقط برای خوراک لشکر روزی نُه یا ده شتر میکشتند! ◀️ در لشکر اسلام فقط ۶ زره و ۸ عدد شمشیر وجود داشت و مشرکان با تجهیزات کامل به جنگ آمده بودند. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 ✳️ جنگ تن به تن: ابتدا سه نفر از بزرگان و شجاعان مشرکین (عتبه ، شَیبه و ولید) مبارز طلبیدن و رسول خدا عبیده بن حارث، حمزه و علی علیه السلام را به مبارزه ی با آنها فراخواندند. عبیده با عتبه، حمزه با شیبه و علی علیه السلام با ولید رو به رو شدند، حمزه و علی علیه السلام حریفان خود را شکست داده و به کمک عبیده رفتند. ◀️ در بعضی نقل ها داریم علی علیه السلام به حمزه نیز کمک کرد. ✳️ بعد از جنگ تن به تن نوبت به جنگ عمومی رسید، مشرکین به سختی شکست خوردند و با ۷۰ کشته و ۷۰ اسیر جنگ را ترک کردند. 🔅امیر المومنین علیه السلام درین پیروزی سهم بزرگی داشت چرا که بسیاری از پهلوانانِ دشمن مثل ولید و عاص بن سعید (که عمر بن خطّاب درین جنگ از او گریخت) و نوفل بن خویلد و ... را به هلاکت رساند. ◀️ و جالب این که از ۷۰ کشته ی مشرکین علی علیه السلام به تنهایی ۳۶ نفر (بیش از نصف!) را از سر راه هدایت بشریّت برداشت و همه ی مسلمین با هم ۳۴ نفر را!
🌸: () ✅ در روایات فراوانی امیر المومنین یا اهل بیت علیهم السلام به درب حطّه تشبیه شده اند ، مثل: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: اهل بيت من در ميان شما همانند باب حطّه در میان بنى اسرائيل است كه هر كس وارد آن شد گناهانش بخشوده و سزاوار رحمت و افزونى نعمت از پروردگار خود می باشد، همان گونه كه خداى عزّ و جلّ فرمايد: ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ. (بقره/ ۵۸) از آن در سجده كنان وارد شوید و طلب آمرزش کنید تا گناهان شما را بيامرزيم، و عطاى نيكوكاران را بيفزائيم. 📚 غیبت نعمانی ، ص ۴۴ ✅ نمونه ی دیگر: عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ بَابُ حِطَّةٍ مَنْ دَخَلَ مِنْهُ كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهُ كَانَ كَافِر. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : علی باب حطّه می باشد که هر کس از طریق او وارد شود مومن است، و هر کس از مسیر او خارج شود کافر است. 📚 بحار الانوار ، ج ۴۰ ،ص ۷۶
🌸: () ❓باب حطّه چیست؟ بنى اسرائيل مامور بودند به هنگام ورود به بيت المقدس دل و جان و روح خود را با يك توبه خالصانه و واقعى كه در كلمه "حطّه" خلاصه مى شد، از آلودگى به گناهان گذشته بشويند، و از آن همه جرائمى كه قبل از ورود به بيت المقدس مخصوصا آزارهايى كه به موسی نمودند از خدا تقاضاى بخشش كنند. كلمه" حطّه" كه در واقع شعار آنها به هنگام ورود به بيت المقدس بود، صورت اختصارى از جمله" مسئلتنا حطّه" يعنى تقاضاى ما ريزش گناهان ما و يا ريزش باران عفو و رحمتت بر ما است ، زيرا "حطّه" در اصل به معنى نزول چيزى از طرف بالا است. (تفسیر نمونه ، ج ۶، ص ۴۱۴) این ماجرا در آیه ۵۸ بقره و ۱۶۱ اعراف بیان شده.
🌸 : ❗آیه ای که هیچ کس به جز علی علیه السلام به آن عمل نکرد و ازین به بعد هم کسی نمیتواند عمل کند! ✅ بعضی از مردم برای این که خود را در نظر دیگران مهم جلوه دهند و بگویند از اصحاب خاص رسول الله هستند و با آن حضرت سَر وسِرّی دارند با ایشان در گوشی صحبت میکردند تا این که آیه ۱۲ مجادله نازل شد و فرمود: "هر کس میخواهد با پیامبر نجوا کند قبلش صدقه دهد." این جا بود که عیار آنها مشخص شد و هیچ کس جز امیر المومنین علیه السلام حاضر به پرداخت صدقه نشد! ایشان ده مرتبه صدقه دادند و صحبت کردند. ✅بعد از مدتی آیه ۱۳ مجادله نازل شد و این حکم را برداشت و به همین جهت کس دیگری هم نمیتواند به این آیه عمل کند. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈       @hmmnasehe ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌸 : () ⁉ جعفر طیّار کیست؟ جعفر بن ابی طالب برادر بزرگتر امیر المومنین علیه السلام است. ◀ او سرپرستیِ هجرت مسلمانان به حبشه را بر عهده داشته، و به همین خاطر به او لقب ذو الهجرتین (صاحب دو هجرت، یعنی هجرت به حبشه و به مدینه) را داده اند. ◀ جعفر جایگاه ویژه ای نزد پیامبر صلی الله علیه و آله داشت به طوری که وقتی از حبشه بازگشت -که هم زمان با فتح خیبر نیز بود- پیامبر فرمودند: مَا أَدْرِي بِأَيِّهِمَا أَنَا أَسَرُّ بِفَتْحِ خَيْبَرَ أَمْ بِقُدُومِ جَعْفَر؟! نمیدونم برای کدام واقعه خوشحال ترم ، فتح خیبر یا بازگشت جعفر؟! (بحار ، ج ۲۱، ص۲۳) ◀ جعفر در جنگ موته بعد ازین که دو دست خود را از دست داد به شهادت رسید، پیامبر فرمودند: برای جعفر دو بال است که همراه ملائکه در بهشت پرواز میکند. (محاسن ، ج۲، ص۴۱۹) ◀ نماز معروف جعفر طیّار نمازی است که پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از بازگشت جعفر از حبشه به او تعلیم دادند.
🌸 ✅ "مباهله" یعنی درخواست لعن و نفرین الهی برای اثبات حقانیت، و بین دو طرفی رخ می‌دهد که هر کدام ادعای حقانیت دارند. ❇ شرح ماجرا: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله همزمان با مکاتبه با سران حکومت‌های جهان و مراکز مذهبی، نامه‌ای به اسقف نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام بیاورند. مسیحیان تصمیم گرفتند که گروهی را به نمایندگی از خود به مدینه بفرستند تا با پیامبر سخن بگویند و سخنان او را بررسی کنند. ◀️هیأت نجران که شامل بیش از ده نفر از بزرگان آنان بود، به ریاست و سرپرستی سه نفر به نام‌های عاقب، سید و ابوحارثه به مدینه آمدند، نمایندگان در مسجد مدینه با پیامبر گفتگو کردند. پس از اصرار دو طرف بر حقانیت عقاید خود، تصمیم بر این شد که مسئله از راه مباهله خاتمه یابد، از این رو قرار شد که فردای آن روز، همگی خارج از شهر مدینه، در دامنۀ صحرا برای مباهله آماده شوند. ◀️روز مباهله رسول الله صلی الله علیه وآله به همراه امیرالمومنین و حضرت فاطمه وحسنین علیهم السلام از مدینه بیرون آمدند، چون نصارا آنان را دیدند ابوحارثه پرسید این‌ها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید: آن که پیش روی اوست پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوب‌ترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق نزدش میباشد. پیامبر صلی الله علیه وآله  برای مباهله به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله می‌نشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا می‌روی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود چنین بر مباهله جرأت نمی‌کرد، من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، قطعا کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک می‌شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند. ◀️سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال دو هزار حلّه بدهند. پیامبر بعدها فرمود: سوگند به آن خداوندی که جانم در قبضه قدرت اوست، که هلاکت اهل نجران نزدیک شده بود و اگر با من مباهله می‌کردند قطعا همگی به میمون و خوک مسخ می‌شدند و هر آینه تمام این وادی برایشان آتش می‌شد و می‌سوختند و حق تعالی جمیع اهل نجران را نابود می‌کرد و حتی پرنده بر سر درختان ایشان نمی‌ماند و همه نصاری پیش از سال می‌مردند. ◀️پس از برگشتن نصارا به نجران طولی نکشید که سید و عاقب، با آوردن هدایایی، نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمده مسلمان شدند. آیه ۶۱ سوره آل عمران مربوط به این واقعه میباشد. eitaa.com/hmmnasehe
🌸 : ⬇️ ✅شرح ماجرا: اواخر سال نهم هجرت رسول خدا مامور شد تا آیات برائت (ده آیه اول سوره توبه) را به مشرکین ابلاغ کند. پیامبر این آیات را به ابو بکر دادند تا به مکه برود و با خواندن آنها پیمانی که بین مشرکین و پیامبر بسته شده بود را خاتمه دهد. ابو بکر به سوی مکه راهی شد، مسافت زیادی طی نکرده بود که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرض کرد: خداوند می فرماید: ابلاغ این پیام را جز خودت یا شخصی که از تو باشد نباید انجام دهد. پیامبر علی را خواستند و به او فرمودند: خودت رابه ابو بکر برسان ، سوره برائت را از دستش بگیر و خود آن را به مکه ببر، و به او بگو : اگر می خواهد تو را همراهی کند و اگر می خواهد به مدینه باز گردد. امیر المومنین به ابو بکر رسید و کلام پیامبر را به او گفت، ابو بکر به مدینه بازگشت و به پیامبر عرض کرد: یا رسول الله مرا برای کاری انتخاب کردی و افتخاری نصیبم کردی که همه به من حسادت کردند، مگر چه کردم که وسط راه مرا بازگرداندی؟! ◀️پیامبر فرمودند: جیرئیل از طرف خدا نزد من آمد و گفت: این کار را فقط خودت یا کسی که از تو باشد باید انجام دهد؛ و علی از من است، و از جانب من جز علی کسی نمی تواند این پیام را ابلاغ کند.
🌸 ⬇️ ✅ شرح ماجرا: انس بن مالک خادم پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند: برای پیامبر مرغ بریانی هدیه آوردند، پیامبر دعا کردند: خدایا محبوب ترین خلق خودت را نزد من بفرست. ◀ انس می گوید: علی بن ابیطالب آمد و در زد، او را رد کردم! بار دوم آمد و در زد، دوباره ردّش کردم! بالاخره بار سوم یا چهارم او را داخل منزل راه دادم! ◀ پیامبر وقتی علی را دیدند فرمودند: چه چیزی باعث شد دیر بیایی؟!! علی عرض کرد : من چندین بار آمدم ولی انس مرا رد کرد! ◀ پیامبر رو به من کردند و فرمودند: ای انس چرا این کار را کردی؟ عرض کردم: دلم می خواست شخصی از انصار بیاید! (تا یکی از انصار این افتخار نصیبش شود و محبوب ترین خلق خدا شود) ♦پیامبر فرمودند: ای انس! آیا در انصار بهتر از علی هست؟! آیا در انصار با فضیلت تر از علی هست؟! 📚 عمده العیون ، ص ۲۴۸
🌸 ⬇️ ✅ یکی از عجیب ترین فضائلی که از مولا علی علیه السلام نقل شده ماجرای ردّ شمس ( بازگشتنِ خورشید) می باشد ؛ فضیلتی که روايات زیادى در باره آن به ما رسيده ، و تاريخ نويسان آن را نقل كرده اند ، و شعراء در باره آن اشعار سروده اند . ✳️ این ماجرا دو بار براى امیر المومنین علیه السلام اتفاق افتاد ، يك مرتبه در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه و آله و بار ديگر پس از رحلت پیامبر اکرم . ⬅️ این دو ماجرا کتاب ارشاد شیخ مفید ( ج۱، ص ۳۴۶) نقل می شود .
🌸 ✅ ابا صلت نقل می کند: روزى مأمون به حضرت رضا گفت: ای ابا الحسن به من بگو منظور ازین که جدّ شما علی تقسیم كننده بهشت و جهنم هست چیست ؟ كه من در اين مطلب خیلی فکر كردم (و به نتیجه نرسیدم). امام رضا فرمود: آيا این روایت را نشنیدی که رسول خدا فرمود: حبّ على ايمان است و بغض او كفر ؟ مامون گفت: بله. حضرت فرمود: پس وقتی تقسیم بهشت و جهنم بر دوستى و دشمنى على باشد (كه هر كس دوست اوست بهشتی شود و هر كس دشمن اوست جهنمی) پس على قسيم بهشت و جهنم خواهد شد. مأمون گفت خدا مرا بعد از تو زنده نگذارد! شهادت ميدهم كه تو وارث علم رسول خدایی. ❇ابا صلت مى گويد: وقتی امام رضا به منزل بازگشت عرض كردم: يا ابن رسول اللَّه چه قدر خوب جواب مأمون را دادى. حضرت فرمود: ✅ اى ابا صلت من به آن طریق که مأمون حجت می دانست جواب او را دادم، اما از پدر بزرگوارم شنيدم كه از پدران خود از على روايت می كرد كه فرمود رسول خدا به من فرمود: يا على در روز قیامت تو قسمت کننده جهنم و بهشت هستی، به آتش جهنم می گویى اين شخص قسمت تو ست و اين شخص برای من است. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج ۲ ،ص ۸۶