#شهید
دیر وقت بود ، از من خواست به اتاقش بروم ، از توی گشوی میز یه مفاتیح در آورد و گفت ، برایم زیارت عاشورا بخوان .
وقتی شروع کردم سرش را به سجده گذاشت و شروع کرد به گریه کردن .
نیم ساعتی گذشت و زیارت تمام شد ، هنوز در سجده بود ، به حال خودش رها کردم و آمدم بیرون ، صبح که برای نماز برگشتم دیدم هنوز در سجده است و بلند بلند گریه می کرد....
سردار
#شهیدیدالله_کلهر
امام سجاد و شهدا ، ص105
🌻🌻🌻
〰〰〰〰〰〰〰〰
*(@hobbol_husein)*
〰〰〰〰〰〰〰〰