مدارس پسرانه هدهد
#فکر_کنیم ‼️ همراهان گرامی , سلام با توجه به معانی و تفاسیر متفاوتی که از روایات تربیتی می شود به
#دیدگاه_همراهان
محور اصلی حاج آقا پناهیان در امور تربیتی، مدیریت امیال است و همه موارد طبق آن نظام سازی می شود.
این نظام را می توان با طرح سوال هایی بهتر و عمقی تر بر سی نمود.
1-آیا مدیریت امیال می تواند محور اصلی تربیت تعریف شود؟
2-آیا رشد عقل با ادب و دستور اتفاق می افتد؟
3-آیا توجه به میل در سن 7 تا 14 سال باید طیفی اعمال شود یا صفر و صدی؟
4-یک شکل بودن لباس چه ارتباطی با مودب بودن دارد؟
5-لباس همشکل در مدارس از چه مکتب فکری منشا گرفته است؟
6-ارتباط لباس یک شکل در کمونیسم ها و تأدیب آنها چیست؟
7-لازمه تکلیف توان انتخابگری است و تمیز خیر و شر، در یک محیط صرفا دستوری چگونه این توان در فرد رشد می کند؟
8-بهترین آموزش مدیریت امیال در تفاوت ها و تعارض ها و کثرت ها بروز می نماید، آیا سبک ادبستان این امکان را فراهم می نماید؟
9-آیا وجود تفاوت ها و انتخابگری با وجود محدودیت ها و آداب و قوانین مغایر است؟
10- قوانین حاکم بر یک محیط نظامی چه میزان مناسب یک محیط تربیتی است؟
11-جایگاه عزت نفس،تفکر و مسئولیت پذیری کودک در این نظام چگونه تبیین می شود؟
...
مدارس پسرانه هدهد
#فکر_کنیم ‼️ همراهان گرامی , سلام با توجه به معانی و تفاسیر متفاوتی که از روایات تربیتی می شود به
#دیدگاه_اولیا
اتفاقا این پوستر را مدتی پیش در کانال آقای پناهیان دیده بودم و برایم بسیار تعجب آمیز بود
البته چون تقطیع شده ی صحبتهایشان است به اضافه ی اینکه مباحثه ای با ایشان نشده نمی توانیم این نظراتشان را کاملا رد کنیم .
بنابراین ضمن احترام و ادب همیشگی به مقام علمی و فکری ایشان ، چند نکته ای که در مورد پوستر به ذهن می رسد را عرض می کنم:
موارد سمت چپ پوستر موارد دقیق و کاربردی است که عبارت است از:
۱_القاء آداب و قوانین به صورت دستور دادنِ غیرمستقیم و با بیان ارائه آداب به فرزند
۲_مدیریت معلم در روابط دانش آموزان و رعایت ادب و احترام بین همکلاسیها
۳_تاثیر تربیتی احترام و رفتار مودبانه ی متقابل معلمها و مدیر ، بر دانش آموزان
اما مبنای صحبتهای موارد سمت راست پوستر را تا حدودی متوجه نشده و برایمان مبهم است:
✔ این که برای رشد عقلی، باید از "ادب" و "دستور" استفاده کرد ، دلیل عقلی و نقلی آن چیست ؟ به عبارتی،
براساس چه مبنایی وقتی صحبت از "رشد عقلی" در دوره ادب ورزی است، برداشت کرده اند که باید با دستور درس بخواند نه با میل خودش!
✔اگر طبق مبانی قرآنی و روایات ، اطاعت پذیری و عبودیت، به معنای مقیدشدنِ همراه با رغبت است، پس هر شخص به میزانی که به "ولی" خودش اعتماد کرد ، مشتاق می شود چشم بگوید و امر و نهیشان را بپذیرد؛ بنابراین بهتر نیست برای رشد عقلی متربی، شرایطی را ایجاد کرد که با میل و رغبت و اعتماد به "ولی" یا "مربی" امر به درس خواندن را بپذیرد ؟!
✔چرا لزوما " ادب ورزی " و "سختی دادن" و "عبودیت" را به معنای تربیت محیط پادگانی گرفته اند؟
✔آیا سختی دادن ، لزوما سختی دادن اکراهی است؟ چرا نباید سختی را به گونه ای برایش فراهم کرد که پذیرش هم داشته باشد؟
✔این که فرموده اند آموزش و پرورش ما با این شرایط فاصله دارد را متوجه نمی شوم! الان مگر نه این است که مدارس غالب کشور هر کدام بر اساس پارامترهای خودشان اتفاقا به تربیت پادگانی نظم و ادب می پردازند و اتفاقا یکی از نقدهای ما به آموزش و پرورش این شیوه پادگانی است .
✔اصلا آیا تمرکز بر یک شیوه (مثلا شیوه ی پیشنهادی امر و نهی و پادگانی) و غافل شدن از سایر شیوه ها، با توجه به روحیات و شرایط متفاوت دختران و پسران و حتی روحیات، شخصیت ها و تربیت های و شرایط پیرامونی متفاوت بچه ها، کاری درست است؟
چیزی که الان متاسفانه در مدارس کنونی به وفور دیده می شود....😔
✔آیا تربیت پادگانی و قانون پذیری با اجبار (بدون تفکر و تحلیل و انگیزه) باعث نمی شود که روحیه ی عبودیت فرزند دچار خدشه شود ؛ چرا که لازمه ی عبودیت (به معنای پذیرفتن قانون خداوند) گاهی زیرپا گذاشتن قوانین بشریست.
✔آیا نظم درونی و فطری مهم تر است یا نظم و اجبار بیرونی؟
✔آیا نظمی مانند محیط پادگان، که همان نظم گلخانه ای و نظم ساختگی صنعتی است، ارزشمند است؟
مدارس پسرانه هدهد
#فکر_کنیم ‼️ همراهان گرامی , سلام با توجه به معانی و تفاسیر متفاوتی که از روایات تربیتی می شود به
#دیدگاه_اولیا
بنظر من موضوعات ذکر شده در متن تناقض دارد
در جایی گفته میشود بچه ها با نگاه کردن یاد میگیرند (بین رفتارها ،
بیشتر خوب را انتخاب میکننداگر تکرار وتاکید شود)
پس در همان به قول متن سرصف
رفتار را مشاهده و انتخاب میکنند و تحلیل میکنندو نتیجه رفتار را میبینند و بعد اجرا میکنند ...
دستور به کار درست ، ممکن است در زمان محدود اجرا شود ...ولی چون ذات انسان هدایت اجباری را نمیتواند قبول کند (.....لا اکراه فی الدین.....)
در جایی حتما خلاف رفتار را انجام خواهد داد .....
اینکه تربیت پادگانی مطرح میشود بدلیل آنست که میخواهیم راه کوتاه و بسیار سهل وآسان را برای تربیت طی کرده و ربات بسازیم نه انسان !!!!
اگر در تربیت، یک نسخه ثابت برای همه پیچیده شود و پادگانی اجرا شود فقط یک مسکن است ...و به مرور زمان بچه با بالا رفتن قوای بدنی و فکری اش حتما با خیلی از این دستورها مقابله خواهد کرد ... که این موضوع را تجربه به ما ثابت کرده
(کافی است پای درد ودل یک نوجوان بنشینیم که چرا سرکشی میکند؟؟؟)
یکی از بزرگترین انتقادات به متن، زیر سوال بردن قوه اختیار انسان است ....
خداوند که انسان را اشرف مخلوقات معرفی کرده
فرق انسان و بقیه مخلوقات را در قوه اختیار او ذکر کرده و برای قوه اختیار انسان
حد ومرز سنی را در هیچ جا ذکر نکرده ......
(جایی گفته نشده مثلا از ۱۴ سال به بالا باید از قوه اختیار استفاده کند)
در کجای دین اسلام و احادیث حق اظهار نظر و انتخاب راه البته با راهنمایی والد و مربی ودر چارچوب خاص
برای هفت سال دوم کودک منع شده است ؟؟؟؟؟
اینکه ما کلمه عبد را تسلیم معنی میکنیم جفای بزرگی است ....
البته همه ما عادت کرده ایم برای اینکه کارهایمان آسان شود
صورت مسئله را پاک کنیم ....نه اینکه راهی را خلق کنیم ......
مسلم است که وقتی مجبور باشیم فکر کنیم و تمام انتخابهای که یک بچه ۷ تا ۱۴ سال را در برابر حل یک مسئله میکند را حدس بزنیم
و بعد برای همه این انتخابها چارچوبی تعیین کنیم
کار خیلی سخت و زمانبری است
احترام به قوه اختیار کودک به این روش
اوج درک کردن کودک در این سنین است واحترام به حقوق او
در این روش هم قوه انتخابگری سرکوب نشده و هم جهت پذیر و چارچوب پذیر است البته بدون اجبار...
وهم به تفاوتهای فردی و انتخابهای متفاوت اهمیت داده ایم....
ضمنا در این روش بچه به حال خودش واگذار نشده
قوه اختیار او در چارچوب تعریف شده ....
واین کار زمانبر و مشکلی است
جالب اینجاست که تلخی دستور در متن ذکر شده و فقط بازیبا کردن جملات وکلمات میخواهیم تلخی آنرا از بین ببریم!!!!
البته قابل ذکر است که
تعیین مقررات در محیط اطراف کودک وجه مشترک هر دو نظریه است
ولی در اجرا این دو نظریه
(انتخابگری /پادگانی)تفاوت زیادی دارندو بازهم تاکید میکنم انتخابگری درچارچوب اجرای بسیار سخت تری دارد
از متن اینطور بنظر می آید افرادی که تربیت را پادگانی تعریف میکنند
درباره روش تربیت با قوه اختیار ودر چارچوب
توجیه نشده اند
در کربلا کنار ضریح تو یا حسین
با معرفت کسی ست که یادِ حسن کند...
#امام_حسنیام 🖤🍂
#مدرسه_پسرانه_هدهد
1_110409799.mp3
3.86M
ما کویر و نگاه تو دریا
پس کرم کن به خشکسالی ما
#امام_حسنیام 🖤🍂
#مدرسه_پسرانه_هدهد
1_110175296.mp3
1.83M
حالِ غربت امام حسن (ع) در زمان حیات از زبان استاد مطهری (ره)
#امام_حسنیام 🖤🍂
#مدرسه_پسرانه_هدهد
1_108410905.mp3
3.6M
ما کویر و نگاه تو دریا
پس کرم کن به خشکسالی ما
#امام_حسنیام 🖤🍂
#مدرسه_پسرانه_هدهد
1_110480602.mp3
8.25M
ما کویر و نگاه تو دریا
پس کرم کن به خشکسالی ما
#امام_حسنیام 🖤🍂
#مدرسه_پسرانه_هدهد
حسن شدی که سوال غریب کیست در عالم
میان کوچه و گودال بی جواب بماند ...
#امام_حسنیام 🖤🍂
#حب_الحسین_یجمعنا
#هیات_عبدالله ع
#مدرسه_پسرانه_هدهد
مدارس پسرانه هدهد
#فکر_کنیم ‼️ همراهان گرامی , سلام با توجه به معانی و تفاسیر متفاوتی که از روایات تربیتی می شود به
#دیدگاه_اولیا
قبل از رد یا تایید پوستر ابتدا به چند نکته اشاره کنم.
روانکاوی به نام خانم کارن هورنای میگویندکه رابطه والد-فرزندی مهم ترین نقش را در ایجاد اختلالهای روانی دارد. بچه نیاز به محبت خود را از پدر و مادر برطرف می کند،حالا اگر کودک با بی مهری والدین امنیت فکری بدست نیاورد به اصطلاح یک فرد نوروتیک به حساب می آید.فرد نوروتیک بر اساس استراتژی ای که برای فرار از اضطراب خود پیش رو می گیرد در یکی از سه دسته ی کمال طلب، مهر طلب و عزلت طلب قرار می گیرد. افراد نوروتیک برای مورد تایید بودن یک خود ایده ال میسازند و با خود حقیقی ارتباط ندارند. بنابراین تمام کارهایی که در زندگی می کنند برای این است که عظمت و جلالی که ساختند بهم نریزد. شاید جالب باشد که بدانیم غرور واکنشیست برای اینکه خود ایده ال همچنان با آن عظمتی که در ذهن فرد نوروتیک هست به حیاط خودش ادامه دهد. اما اعتماد به نفس کیفیتی است از خود حقیقی و به ارزش ها و کرامت های حقیقی فطرت مربوط میشود. وقتی فرد با خود حقیقی در ارتباطست کاملا میداند چه توانایی هایی دارد و مهم نیست که دنیا برای اینکه به فلان مرتبه نرسیده تحقیرش کند، می داند که توانایی هایی دارد که تا الان نتوانسته به ظهور برساند. بنابراین خیلی مهم هست که با خود حقیقی در ارتباط باشیم نه با خودی که در مقابله با رفتار والدین ساختیم. اما خود حقیقی از زمان تولد با من همراه بوده ، در طول زمان رشد می کند اما عوض نمیشود.
نکته ی بعدی باز هم از خانم هورنای اینست که وقتی تربیت بچه با مهر و محبت کافی باشد ( تربیت انسان سالم) حتی اگر در این ساختار بچه را تنبیه کنیم ضربه ای نمی خورد چون با خود حقیقی در ارتباط هست.
دلیل مطرح کردن مطالب بالا این هست که بگویم با علم به تمام اینها و اینکه همه ی انسانها منحصر به فردند و چیزی در فطرتشان دارند که هدف اصلی از آفرینششان به منصه ی ظهور رساندن آنست نظرم را می دهم.
مهمترین کار پدر و مادر اینست که طوری رفتار کنند تا بچه این فطرتش رشد پیدا کند. و این به این صورت هست باید امر و نهی و باید نباید به گونه ای باشد که در این باید نبایدها ، خود بچه را از خودش نگیرند و به او بفهمانند که با ارزش است و اگر سخت گیری می کنند هنوز دوستش دارند و این باید نبایدها برای آماده شدن او برای حضورش در جامعه است ولی این باید نبایدها اصالت ندارند ، اصالت خود بچه هست. مثلا به بچه میگوییم تو در محیط مدرسه اجازه ی پوشیدن هر نوع لباسی نداری،چون قانون آن جامعه این است، اما وقتی از ان جامعه بیرون آمدی می توانی خودت باشی. پس چون بچه ها چارچوب ها رو نمیشناسند، باید برایشان تعریف کنیم، در عین حال تاکید کنیم که این چهارچوب ها حقیقت نیستند. اگر تا اینجا مهر و محبت کافی به بچه داشته ایم و الان زمانی هست که بچه نمی خواهد در این چهار چوب قرار گیرد باید با زور برخورد شود و اینجا مشکلی ایجاد نمی کنه. (برای همین بنده واژه پادگان پوستر را نه رد و نه تایید می کنم.)
در واقع مدل اجبار برای اینست که بچه با خود حقیقی در ارتباط است اما باید در نظام اجتماعی قرار بگیرد. نظام اجتماعی همه را با یک خط کش می خواهد، در صورتی که بچه ها شخصیت های متنوع دارند . ما نمی توانیم در جامعه ای که باید هماهنگی و قانون و نظم داشته باشد هر طور دوست داریم رفتار کنیم. پس جامعه یک سری چارچوب تعریف می کند که همه باید آنها را رعایت کنیم. مسلما این باعث میشود که فشار و اجبار روی فرد باشد. جواب بنده به اینکه بچه ها در صف بایستند چه مزیتی برای زندگیشان دارد اینست که بچه این قابلیت را ندارد که مثلا مستقیم او را در محیط کار قرار دهیم و بگوییم تو باید سر ساعت بروی، سر ساعت بیایی، با همکارت اینطور رفتار کنی،نمی توانی بر اساس اید و غریزه رفتار کنی. در عوض به بچه می گوییم باید در صف پشت سر همکلاسیت بایستی( این با غریزه بچه که میخواهد بالا و پایین بپرد در تضادست)؛ یعنی با خط کشهای ساده به او نظام را یاد می دهیم.یاد میدهیم که در زندگی چیزهایی بر خلاف میل وجود دارد. تو نمی توانی هر لحظه طبق غریزه خودت رفتار کنی که اگراین کار را بکنی متمرد اجتماعی می شوی. جدا از مشکل قانونی متمرد اجتماعی، از لحاظ روانشناسی هم روان نژند به حساب می آید. پس برای اینکه بتواند در جامعه زندگی کندونوازش اجتماعی داشته باشدباید بتواند خودش را در یک نظام قراردهد اما بداند که این نظام ذاتی نیست.
بنده به این واقف هستم که تمدن وبایدها ونبایدها باعث روان نژندی شده، اما خوب من که نمی توانم تمدن رو بردارم ، پس باید آگاهانه بچه را وارد تمدن کنم اما به او یاد دهم که اینها یک سری قوانین ساخت بشرهست، تو باید بتوانی در عین قانونمندی با خود حقیقی در ارتباط باشی.
نهایتا لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى
#اطلاعیه_مهم
➕جلسه والدین آبان
سلام
🌀 مقطع پیش دبستان: شنبه 11 آبان
🌀 پایه اول_گروه الف: یکشنبه 12 آبان
🌀 پایه اول_گروه ب: دوشنبه 13 آبان
🌀 پایه دوم_گروه الف: یکشنبه 19 آبان
🌀 پایه دوم_گروه ب: دوشنبه 20 آبان
🌀 پایه سوم: سه شنبه 21 آبان
🌀 پایه چهارم: سه شنبه 28 آبان
🌀 پایه پنجم: یکشنبه 26 آبان
لطفا برنامه ریزی برای حضور بفرمایید
با تشکر