eitaa logo
❤️❤️مرکز کودک هدهد فاطمی
104 دنبال‌کننده
856 عکس
483 ویدیو
6 فایل
شعبه ۱: خ ۱۷شهریور.خ آبشار . مسجد محمدیه شعبه ۲.خ ۱۷شهریور. خ عجب گل.خ جنگروی. مسجد محبین حضرت زهرا برگزاری مراسمات مذهبی ویژه نوگلان در منازل ، همایش ، فضای باز ، نمایشگاه ها و .. شماره تماس ۰۹۰۱۳۱۲۴۴۲۰ ۰۹۳۷۹۱۷۴۷۱۸ آیدی مدیر کانال @Seifi_zahrasadat
مشاهده در ایتا
دانلود
✋سلام حضرت مهدی یا صاحب الزمان✨✋ 🌤از روی مهر با دل خسته یار شو 🍂پاییز کوچه های دلم را بهار شو 🌱ای مانده در نهان درختان و آفتاب 🥀چون غم میان سینه ی من ماندگار شو 🥀پایان التهاب شروع نگاه توست 😔من یک کویر تشنگی ام، جویبار شو 😔در دوزخی که معصیت بودن آفرید 🌼آرامش بهشتی یک چشمه سار شو ☀️✨🤲☀️🤲✨☀️🤲✨ @hodhof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎پشت هر کودک مضطرب فردی وجود دارد که بیش از اندازه از او حمایت ‌می‌کند. 💌 @hodhof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍💭 🤔 لذت مادری 🎨 آموزش یه زرافه گردن دراز🦒🦒🦒 خوب_نه_اسباب بازی -مادر و کودک - هدهدفاطمی https://chat.whatsapp.com/KMxPye0lpHFJJmnjh2SKdl 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @hodhof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودک آرد_برنج 2قاشق چای خوری پودر بادام 1قاشق چای خوری سیب_ 1عدد آب سیب را رنده ریز کرده کنار گذاشته ، آرد برنج و پودر بادام را با آب مخلوط کرده ، سیب رنده شده را اضافه کرده و روی حرارت میگذاریم ، هم میزنیم تا به غلظت دلخواه برسه. 💌 @hodhof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💡 🤔 📚قصه امشب: 💭 در یک روز ابری هوا نه سرد بود و نه گرم. پرستوی زیبایی برای گرفتن چند تا سنجاقک از لانه‏ اش بیرون آمد و به آسمان پرواز کرد. و به این طرف و آن طرف چرخ می‏زد تا شاید برای خوردن چیزی گیرش بیاید. ناگهان آسمان غرش کرد. پرستو ترسید. از همان بالا چرخ ‏زنان دور خودش چرخید و سرش گیج رفت و به زمین افتاد. وقتی که حالش خوب شد، خواست دوباره پرواز بکند اما نتوانست. یکی از بال‏هایش شکسته بود. ناگهان گربه ‏ای از دور او را دید و به طرفش آمد. کشان کشان خود را به لابه لای علف‏ها رساند، اما در چنگال گربه گیر افتاده بود. پسر مزرعه‏ دار تا این صحنه را از دور دید، به طرف گربه دوید و پرستو را از چنگالش نجات داد. پسر او را به خانه برد و بالش را بست تا خوب شود. جایی برایش در اتاق زیر شیروانی درست کرد و او را در آنجا گذاشت و هر روز به او آب و دانه می‏داد تا بال‏هایش خوب شود. همین طور روزها و ماه ‏ها گذشت و زمستان آمد و رفت و بهار رسید. همه جا سرسبز و زیبا به نظر می‏ آمد. بهاری زیبا با عطر و بوی خاص خودش، همه جا را فرا گرفته بود و پرندگان در آسمان در حال چرخ زدن و اردک‏ها را در برکه در حال شنا کردن می‏دید. خوشحال بود. امیدش را برای پرواز از دست نداده بود. و هر روز آسمان و منظره‏ ی اطراف و شب را نگاه می‏کرد. و روز به روز خوشحال‏ تر به نظر می‏رسید. بهار زیبا دوستانش را هم با خود به آنجا آورده بود و هر روز با دوستان بیشتری آشنا می‏شد. تابستان فرا رسید و پرستوها، قصد مهاجرت داشتند و پرستو با خود فکر می‏کرد که دیگر بال‏هایش خوب شده است، اما تا حالا برای پرواز کردن به طور جدی تصمیم نگرفته بود. یک روز صبح زود به بلندی رفت نوکی به بال‏هایش زد و پرهایش را تکانی داد. امیدوار بود که این بار بتواند مثل گذشته پرواز بکند. چندین بار بال‏هایش را بازو بسته کرد و سریع به هم زد در همین حال دید که از زمین بلند شد و ناگهان یاد شکستن بال‏هایش افتاد. ترسید که نکند این بار، باز هم بالش بشکند. اما پرستو به خودش ترس راه نداد و سعی کرد. از زمین بلند شد و به آسمان رفت و از آن بالا به زمین نگاه کرد و زیبایی را دوباره حس کرد. چرخی در آسمان زیبا زد و روی شاخه ‏‏ای نشست و شروع به خواندن کرد. پسرک از خواب بیدار شد و تا پرستو را روی شاخه دید خوشحال شد. از اینکه توانسته بود کاری انجام بدهد خیلی خوشحال شده بود. پرستو به آسمان رفت، چرخی زد. تا نشان دهد که خوب خوب شده است و با دیگر پرستوها برای کوچ رفت. 💌 @hodhof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
# ✋سلام ای امامم       ✋سلام ای اربابم       ✋سلام ای آقایم       ✋سلام ای صاحبم       ✋سلام ای حبیبم       ✋سلام ای امیرم ای فریادرس شیعیان و محبین به فریادمان برس‌.🤲 🤲🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼🤲 ☀️✋🌼☀️✋🌼☀️✋🌼 @hodhof