هو
گفتن و دانستن که الله یکی است، چه سود؟ چون تو در پیش هزار بت سجود می کنی!
عین القضات همدانی (ره)
هو
کارِ طالب آن است که در خود جز عشق نطلبد. وجودِ عاشق از عشق است، بی عشق چگونه زندگانی کند؟ حیات از عشق می شناس و ممات بی عشق می یاب.
روزی دو که اندرین جهانم زنده
شرمم بادا اگر بجانم زنده
آن لحظه شوم زنده که پیشت میرم
وان دم میرم که بی تو مانم زنده
عین القضات همدانی(ره)
هو
حضور چون ترا هم راه باشد
دلت شایسته آن راه باشد
پراکنده مشو تا وانمانی
حضوری جوی تا تنها نمانی
اسرار نامه عطار
پیوسته بر آن باش تا در حضور باشی،حضور یک دم را به دو گیتی مفروش به هیبت و عزت آن دمی که تو خود را از پیش برگیری و محو شوی بیندیش
عقل و تفکر و تمیز را به مرتبه ای برسان که همه چیز را یکی بینی
چون همه چیز به چشم تو یکی گردید،آن وقت هرگز شک نمی کنی
جهان بینی عطار
هو
طریق درویشان:
ذکرست
و
شکر
و
خدمت
و
طاعت
و
ایثار
و
قناعت
و
توحید
و
توکل
و
تسلیم
و
تحمل
هر که بدین صفتها که گفتم موصوفست به حقیقت درویش است.
✍ #سعدی
📕 #گلستان
@sarire_kelk
هو
کافران را دوست میدارم ازین وجه که دعویِ دوستی نمیکنند، میگویند آری کافریم، دشمنیم.
اکنون دوستیش تعلیم دهیم، یگانگیش بیاموزیم.
اما اینکه دعوی میکند که من دوستم و نیست، پر خطر است!
📕 #مقالات_شمس_تبریزی
تصحیح:
#استاد_محمدعلی_موحد
ص۲۹۸
@sarire_kelk
هو
ای درویش!
بیست رساله تمام شد، و درین بیست رساله سخن بسیار گفته آمد. و این گمان مبر که این سخنان من گفتهام، و به غير از من کسی دیگر نگفته است؛ و این مپندار که اینها من دانستهام، و به غیر از من کسی دیگر ندانسته است، که هیچ سخنی از تو، و هیچ علمی از تو، و هیچ عملی از تو به جهان نیاید، از جهت آن که هیچ سخن نگفته نمانده است، گفتهاند و میگویند؛ و هیچ علم نادانسته نمانده است، دانستهاند و میدانند. و هیچ عملی ناکرده نمانده است، جمله کردهاند و میکنند.
و از اینجا گفتهاند که هرچه هست، بوده است و خواهد بود؛ و هرچه نیست، نبوده است و نخواهد بود.
📕 #انسان_کامل
✍ #عزیزالدین_نسفی
@sarire_kelk
هو
⭕️ شما بیدیناید، نه برای اینکه مذهبی نیستید!
جملهٔ منسوب به حسینبنعلی در روز عاشورا را بسیار شنیدهایم که: «اگر دین ندارید، دستکم آزاده باشید».
در شرح این سخن، معمولا به این نکته توجه نمیکنند که گوینده به یک جماعت مذهبی میگوید «دین ندارید!» به کسانی که بنا به مشهور در تقید به مناسک دینی و اظهار به اعتقادات مذهبی هیچ فرونمیگذاشتهاند. برای اینکه خوب مطلب به ذهنتان بنشیند تخیل کنید یک دسته مُهرپیشانی با یقههای بسته و تسبیح بر کف، ذکرگویان از مسجد بیرون میآید و فردی که از کنارشان میگذرد به آنها بگوید: «شما بیدینها»! یعنی دقیقا همان توصیفی که به ذهن ما نمیرسد_ حتا اگر از آنان بیزار باشیم.
جملهی منسوب به حسین این است که: «...إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ...» دلیل بر بیدینی مخاطبان این نبوده که باورهای مذهبی ندارید، یا اعمال مذهبی را انجام نمیدهید. این جمله خواه از حسین باشد و خواه جعلی، قاعدتا گوینده از مذهبی بودن مخاطبانش بهخوبی آگاه بوده است. اما به آن مذهبیها میگوید «بیدین» و یک نشانه میدهد که چرا چنین وصفی را به کار میبرد: «شما پروای معاد ندارید.» نمیگوید به معاد اعتقاد ندارید، نمیگوید اگر از شما دربارهی اعتقاداتتان بپرسند، معاد را ذکر نمیکنید (و احتمالا یک خروار داستان دربارهٔ کیفیت آب جویها و مزهٔ میوهها و حجم پستان حوریهای بهشتی سر هم نمیکنید)؛ میگوید پروای آن را ندارید. یعنی حقیقتا چنان زندگی نمیکنید که برای رفتارهای خود انتظار اثری داشته باشید. چه بسا هزار ساعت هم دربارهٔ خدا حرف بزنید و با خداناباوران کلنجار بروید. ولی او هیچ حضوری در زندگیتان ندارد. چه بسیار که دم از حقیقت میزنید و رگ گردن باد میکنید، ولی زندگیتان نشان نمیدهد که تسلیم حقیقت باشید. ارادهٔ معطوف به حقیقت نیستید؛ ارادهٔ معطوف به «من»اید. گویی که حقیقت جلوهای از شماست و نه شما جلوهای از حقیقت!
شما بیدیناید، نه برای اینکه به عضویت امت مسلمان، یا مسیحی، یا زرتشتی یا هر امت دیگری درنیامدهاید؛ شما بیدیناید، چون بندهٔ حقیقت نیستید.
✍ #معین_مشکات
@sarire_kelk
هو
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید؟!
یک گوهرِ جان کو اگر از بحر خدایید؟!
#مولانا
ای زاهد ظاهرپرست تا کی مرا به وعدهی اینکه در جنّت فلان چیز است، از تازگی و برکتِ معنویت دور میکنی؟!
@sarire_kelk
هو
در متون عرفانی عموماً میان عالم و عارف تفاوت است. همان طور که در عبارتی که پیشتر از میبدی ذکر شد عالمان خود را مصروف علم دین کردهاند و «قلوبشان را یافتهاند»، اما عارفان «بیدل شدهاند». در بدایت از دل ناچار است و در نهایت دل حجاب است. تا با دل است مرید است و بیدل مراد است.
عالمان با افزودن به آموختههای خود در پیِ اصلاح خودند، اما عارفان با محو دانش آموختنی و خالی کردن قلب برای آن یگانه، در پیِ فراموشی خودند.
✍ #ویلیام_چیتیک
📕 #عشق_الهی
"سیر به سوی خدا در متون اسلامی"
مترجم: سیدامیرحسین اصغری
چاپ دوم۱۳۹۶، ص۲۴۶
@sarire_kelk