eitaa logo
پیر طریقت
1.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
726 ویدیو
48 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هو 🪧📣 🕌 کان ابتداء کلّ شیء إنّما هو من القلب. 💠 ابتدای هر چیزی همانا فقط و فقط از قلب می‌باشد. شیخ اکبر محیی‌الدین ابن عربی 📖 شجون المسجون، الباب الاول فی العمل، ص ۴۸. @maerefatallah
هو چنان در نیستی غرقم که همی‌گوید بیا با من دمی بنشین آن هم نمی‌دارم...
هو سری از بوی گلها مست داری کتاب و ساغری در دست داری دلی را هم اگر خشنود کردی به گیتی هرچه شادی هست، داری
هو بدان که انسان کامل آن است که در شریعت و طریقت وحقیقت تمام باشد ، و اگر این عبارت را فهم نمی کنی بعبارتی دیگر بگویم. بدان که انسان کامل آن است که او را چهار چیز بکمال باشد : اقوال نيك وافعال نيك واخلاق نيك ومعارف . ای سالک ! جمله سالکان که در سلوك اند درین میان اند و کار سالکان این است که این چهار چیز را بکمال رسانند . هر که این چهار چیز را بکمال رسانید بکمال خود رسید. ای بسا کس که درین راه آمدند و درین راه فرو رفتند و بمقصد نرسیدند و مقصود حاصل نکردند. انسان کامل - عزیز الدین نسفی
هو ‌‏                                 جان و جهان! دوش کجا بوده‌ای نی غلطم، در دل ما بوده‌ای دوش ز هجر تو جفا دیده‌ام ای که تو سلطان وفا بوده‌ای آه که من دوش چه سان بوده‌ام! آه که تو دوش که را بوده‌ای! رشک برم کاش قبا بودمی چون که در آغوش قبا بوده‌ای زَهره ندارم که بگویم تو را «بی من بیچاره چرا بوده‌ای؟!» آینه‌ای رنگ تو عکس کسی‌ست تو ز همه رنگ جدا بوده‌ای... @MouLanayjan                ──═ ⸙  ═── ‌‏                             
هو فلک به مَردمِ نادان دهد زِمامِ مراد تو اهل فضلی و دانش، همین گناهت بس @Molana79
هو بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سرخم مِی سلامت شکند اگر سبویی فصیح الزمان شیرازی
هو یکى گفت به او چرا شب نماز نمى کنى؟ گفت مرا فراغت نماز نیست، من گرد ملکوت مى گردم هرجا افتاده اى است دست او را مى گیرم
هو 👤 کلام بزرگان 👤 💠 " ان الله مع الصابرین" ☆ حسن بصری درصف نماز بود در جامع کوفه با مریدان و اصحاب خویش. مداحی مطیع را اجیر کرده بودند تا وی را دشنام دهد و بر او سنگ پرتاب کند و آن پلید با وقاحت تمام چنین کرد و حسن همچنان بشاش‌تر و طربناک‌تر می‌نمود که تسلیم محض حق تعالی بود و آیت مصحف شریف را در دل داشت که: ¤ " ان الله مع الصابرین". یکی از اصحاب بانگ برآورد که چرا خاموشید که این جیره خوار چنین بی‌باکانه بر طبل نفاق می‌کوبد و شیخ ما را دشنام میدهد. مریدی برخاست و گفت: مه فشاند نور و سگ عوعو کند هرکسی بر طینت خود می‌تند و همه خاموشی گزیدند و سجده شکر به جای آوردند و حسن همچنان خندان بود و "یوم تبلی السرائر" را زمزمه میکرد. 📙 تذکرة الألباب @sufismlibrary
هو گفتم صنما مگر که جانان منی اکنون که همی نظر کنم جان منی مرتد گردم گر ز تو من برگردی ای جان جهان تو کفر و ایمان منی
هو باریست بر دلم که مرا هیچ بار نیست ای شاه بار ده که یکی بارم آرزوست