هو
هنوز ما را اهلیت گفت نیست، کاشکی اهلیت شنودن بودی! تمام گفتن می باید و تمام شنودن.
گفتن جان کندن است، شنیدن جان پروریدن است.
حضرت شمس تبریزی (ره)
هو
و ازو [شیخ ابوسعید ابوالخیر] می آید که روزی مستی را دید افتاده .
گفت : دست به من ده !
گفت : برو شیخا که دست گیری کارِ تو نیست !
شیخ را وقت خوش شد .
چشیدن طعم وقت
دکتر شفیعی کدکنی
هو
آن که عارف تر است به خدا ، تحیّرش به خدا سخت تر است و بیشتر .
تذکره الاولیاء ، ذکر حضرت ذوالنّون مصری(ره)
هو
محمد بن واسع :
مَن عرَفَهُ ، قَلَّ کَلامُهُ و دامَ تحیُّرُه .
هر که او را بشناخت ، سخنش اندک شد و حیرتش مدام .
کشف المحجوب
هو
چون تو خود را "رغبتی" دیدی
به الله
و صفات الله
"بدان که ان تقاضای الله است تو را"....
بها ولد
هو
یوسف بن الحسین - قدس الله سره - گفته است: همه نیکوییها در خانه ایست و کلید آن تواضع و فروتنی؛ و همه بدیها در خانه ایست و کلید آن مایی و منی.
جمع است خیرها همه در خانه و نیست
آن خانه را کلید بغیر از فروتنی
شرها بدین قیاس به یک خانه است جمع
وان را کلید نیست بجز مایی و منی
هان احتیاط کن که نلغزی ز راه خیر
خود را به معرض خطر شر نیفکنی
#بهارستان_جامی
#روضهٔ نخستین (در ذکر احوال مشایخ صوفیه)
بخش ۲۵
هو
بدانکه اهل سه چیز را بغایت اعتبار کنند:
اوّل جذبه،
دوّم سلوک،
سوم عروج.
جذبه عبارت از کشش است
و سلوک عبارت از کوشش است
و عروج عبارت از بخشش است.
هر که این سه دارد،
شیخ و پیشواست
و هرکه این سه ندارد،
یا یکی ازین سه ندارد
شیخی و پیشوائی را نشاید.....
جناب عزیزالدین نسفی
هو
﷽
" نحن اقرب الیه من حبل الورید "
حال که او اینقدر به تو نزدیک است
و تو نیز ادعای علم به این مطلب را داری،
پس چرا کسب معرفت از او نمیکنی
و سخن گفتن با او را ترک مینمایی
و از دیگران اخذ میکنی،
ولی از "او" نمیگیری؟!...
▪︎جناب ابنعربی
هو
يقولُ جلال الدين الرومي:
"وحينَ تلتمسُ رفيقَ الطريق، فإياكَ أنْ تنظرَ إلى لونهِ أو لسانهِ، بل ابحثْ عن نواياهُ وهمّتهُ، المهمُ أنّ ما يجمعكَ بمحبيكَ هو لغةُ القلب."
ومِنهُ قولُ ابن الفارض:
"وإذا صَفا لكَ من زمانِكَ واحِدٌ
فهو المُرادُ وعِشْ بذاكَ الواحدِ"
❤️