هو
خواستم که سخت ترین عقوبتی بر تن بدانم هیچ بدتر از غفلت نمی شناسم که همه روز در آنم و آتش دوزخ با مرد آن نکند که ذره ای غفلت کند.
سلطان العارفین بایزید بسطامی (ره)
هو
💠نقلست که ابن عطا ده پسر داشت همه صاحب جمال در سفری میرفتند با پدر دزدان بر او افتادند و یک یک پسر او را گردن میزدند و او هیچ نمیگفت. هر پسری را که بکشتندی روی به آسمان کردی و بخندیدی تا نه پسر را گردن بزدند چون آن دیگر را خواستند که به قتل آرند روی به پدر کرد و گفت: زهی بیشفقت پدر که توئی نه پسر ترا گردن زدند و تو میخندی و چیزی نمیگوئی گفت: جان پدر آنکس که این میکند با او هیچ نتوان گفت: که او خود میداند و میبیند و میتواند اگر خواهد همه را نگاه دارد دزد چون این بشنید حالتی در وی ظاهر شد و گفت: ای پیر اگر این سخن پیش میگفتی هیچ پسرت کشته نمیشد.
💠#تذکره_الاولیا
💠ذکر ابن عطا
هو
منم که گوشه میخانه خانقاه من است
دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
گَرَم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک
نوای من به سحر آهِ عذرخواه من است
ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدای خاک درِ دوست ، پادشاه من است
غرض ز مسجد و میخانهام وصال شماست
جز این خیال ندارم خدا گواه من است
حضرت حافظ شیرازی (ره)
هو
💠ای درویش بسیار کس به صحبت دانا رسند و ایشان را از آن دانا هیچ فایده نباشد و این از دو حال خالی نبود:
یا استعداد ندارد
یا طالب نباشد.
💠#شیخ_عزیز_الدین_نسفی
هو
ابنعطاءاللہ اسکندرانی گوید: "به بهانهیِ حضور قلب نداشتن در نزد خدای تعالی، ذکر خدا را ترک مکن؛ زیرا غفلت تو از ذکر خداوند، مدت این غفلت را امتداد میدهد و چه بسا وجود این غفلت، تو را چه در بیداری و چه در حالتهای دیگر از ذکر خداوند محروم نماید و این در نزد خداوند، عزیز نخواهد بود."
- انوار رحمان
- شیخ محمد کسنزانی قدسسره
هو
حضرتِ دوست ، در موقفِ صفاتِ اسمِ ظاهر حقّ ، قابلیّتم را برانگیخت ؛ و چنان دریافتم که مرا فرمود :
گر گم شده ات من بَوَم و تنها مرا طلبی ، قرار یابی ! و گر مرا برای بهشت و گریز از دوزخ طلبی ، در اضطراب اُفتی !
رساله المواقف
حضرت محمدبن عبدالله نفَّری(ره)
هو
کعبه چو از سنگ پرستان پرست
روی به ما آر که قبله خداست
#مولانا
@shahnematollahvali
هو
اگر
دشنام دوست
بِه از آفرین دیگران ندانی
هنوز از راه عشق
بیخبری!
عینالقضات همدانی
هو
كسی می خواستم از جنس خود كه او را قبله سازم، و روی بدو آرم كه از خود ملول شده بودم - تا تو چه فهم كنی از اين سخن
كه می گويم كه از خود ملول شده بودم؟-اكنون چون قبله ساختم، آنچه من می گويم فهم كند و دريابد.
#شمس_تبريزى
هو
از سوز غم تو آتشی میطلبم
وز خاک در تو مفرشی میطلبم
از ناخوشی خویش به جان آمدهام
از حضرت تو وقت خوشی میطلبم
#مولانای_جان