هو
تا توانی راحتی به درویشان میرسان و مال و جاه و قلم و زبان خود را در راه عاجزان خرج کن که روزی خواهی و دست ندهد.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
چندانکه توانی ظلم مکن و وا ظالمان یکی مباش و الا لعنت الله علی الظالمین فراموش مکن.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
اما این قوم را ضعفا الطریقه و مجانین الحق خوانند به یک قطره مست شدند. مردان بودند در این راه که بحار نوش کردند و هنوز لب ایشان خشک است و جز هل من مزید نمیگویند.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
جوانمردا! اگر نماز کردن بدین آسانی بود که تو میپنداری خلیل همانا نگفتی "رب اجلنی مقیم الصلاة و من ذریتی" وا تو چه گویم که تو هنوز هیچ ندانستهای، به خیالات فاسد قناعت کردهای و به ظنون کاذب سیر شدهای، از خدا غافل مانده و از راه او اعراض کرده و با دشمنان او در ساختهای.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_شش
هو
و چندین هزار واصلان بر این مقام کشته و افتادهاند، و از اینجا راه به در نبردند پنداری که اطلاع بر عیوب نفس کافر کار هر کسی است؟
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_هفت
هو
در خبر است که [هرگاه خداوند برای بندهای خیر اراده کند او را بر ایرادهای نفس خودش بینا میگرداند]۱
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_هفت
۱. ترجمه است از عربی
هو
در عشق بسیار مقامات است که در آنجا شکوی و جزع عاشق مطلوب معشوق بود، نه صبر و تصبر او. و این جز عاشق نداند. و نهایت عالم عشق هر کس نداند.
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_هشت
هو
نامردان را عشق حرام است. ای جان. عشق و ملامت توامان بودند و خواهند بود: با عشق چه کار است نکونامان را؟
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_هشت
هو
نامردان را عشق حرام است. ای جان. عشق و ملامت توامان بودند و خواهند بود: با عشق چه کار است نکونامان را؟
#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_نود_هشت