هو
امید از حق نباید بریدن؛ امید سر راه ایمنى است .اگر در راه نمی روى بارى سر راه را نگاهدار. مگو که کژی ها کردم. تو راستى را پیش گیر هیچ کژى نماند، راستى همچون عصاى موسى است، آن کژی ها همچون سحرهاست، چون راستى بیاید همه را بخورد.
#فیه_ما_فیه
#مولانا
هو
حق را بندگانند که ایشان خود را به حکمت و معرفت و کرامت می پوشانند. اگر چه خلق را آن نظر نیست که ایشان را ببیننند، اما از غایت غیرت ، خود را میپوشانند.
(اشاره به اولیاء مستور مثل :حضرت شمس)
این اولیآء هر چند در میان مردم زندگی میکنند ولی کسی به مقام معنوی و باطنی ایشان آگاه نیست.
#فیه_ما_فیه
در #مثنوی نیز اشاره به این اولیاء شده :
صد هزاران پادشاهان نهان
سر فرازان اند زآن سوی جهان
نامشان از رشک حق پنهان بماند
هر گدایی نامشان را بر نخواند
هو
در #فیه_ما_فیه حضرت مولانا میفرماید:
گفت مادر را چرا کشتی ؟ گفت : چیزی دیدم که لایق نبود.
گفت : آن بیگانه را میبایست کشتن .گفت :
هر روز یکی را کشم؟!
اکنون هر چه تو را پیش آید ، نفس خود را ادب کن
تا هر روز با یکی جنگ نباید کردن....
این مادر ، مادر همه نفسانیات ماست که اگر در درون مان نکشیمش هر روز بیگانه ای را پذیرا میشود.
بیگانه از بطن مادر نفس زاده میشود و مشکل ایجاد میکند.
پس این مادر را که در بطن خویش حرص , طمع , دو ر ویی , خشم , حسد , کینه و ...میپرورد باید کشت تا هر روز از درون بطنش نفس دیگری زاده نشود.
نفس تست آن مادر بی خاصیت
که فساد اوست در هر ناحیت.
هو
اخر این تن ،اسب توست و این عالم آخور اوست
غدای اسب ، غذای سوار نباشد !
#فیه_ما_فیه
هو
آدمی را خیال هر چیز با آن چیز میبرد:
خیالِ باغ به باغ می برد،
و خیالِ دکان به دکان.
اما درین خیالات تزویر پنهان است.
نمیبینی که فلان جایگاه میروی،
پشیمان میشوی و میگویی
پنداشتم که خیر باشد، آن خود نبود.
#فیه_ما_فیه
هو
صیّادان، ماهی را به یک بار نمیکَشَند. چَنگال در حُلقوم چون رفته باشد، پارهای میکَشَند تا خونش میرود و سُست و ضعیف میگردد، بازش رَها میکنند و همچنین بازش میکَشَند تا به کُلّی ضعیف میگردد. چَنگالِ عشق نیز چون در کامِ آدمی میافتد، حق تعالی او را به تَدریج میکَشَد که آن قوّتها و خونهای باطل که در اوست، پارهپاره از او برود که
: اِنَّ اللهُ یَقْبِضُ وَ یَبْسُطُ
#فیه_ما_فیه
هو
بهاء ولد « پدر مولانا »گوید :
چون از عشقِ خدا بمیری ، از عشق زنده شوی ، قائم و رقصان و جنبان به جان بودی ، بعد ازین به عشق زنده باشی ، زیرا که عشق نمیرد ، قدیم است ( از اول بوده) ازلی است! (معارف ص ۱۲۲)
و در غزل ۶۳۶ حضرت مولانا درین معنی میفرماید :
بمیرید بمیرید ازین عشق بمیرید
در این عشق چو مردید ، همه روح پذیرید
#فیه_ما_فیه
هو
@fihehmafih
مصطفی(ص) پیش از وصول و شهرت، فصاحت و بلاغت عرب را می دید تمنا می بُرد که «مرا نیز این چنین فصاحت و بلاغت بودی.»
چون او را عالَم غیب کشف گشت و مستِ حق شد، بکلی آن طلب و آن تمنا بر دل او سرد شد.
حق تعالی فرمود که «آن فصاحت و بلاغت که می طلبیدی، به تو دادم.»
گفت: «یا ربّ مرا به چه کار آید آن، و فارغم و نخواهم.»
حق تعالی فرمود: «غم مخور. آن نیز باشد و فراغت قائم باشد و هیچ تو را زیان ندارد.»
حق تعالی او را سخنی داد که جمله عالَم از زمان او تا بدین عهد در شرح آن چندین مجلدها ساختند و می سازند و هنوز از ادراک آن قاصرند.
و فرمود حق تعالی که «نام تو را صحابه از ضعف و بیم سر، و حسودان در گوش پنهان می گفتند. بزرگی تو را به حدی نشر کنم که بر منارهای بلند در اقالیم عالَم، پنج وقت بانگ زنند به آوازهای بلند و الحان لطیف در مشرق و مغرب مشهور شود.»
#فیه_ما_فیه
#مولانا
@fihehmafih
هو
چراغ اگر بالایی طلب کند
برای خود طلب نکند
غرضِ او منفعت دیگران باشد
تا ایشان از نورِ او حظ یابند.
و اگرنه، هرجا که چراغ باشد
خواه زیر، خواه بالا
او چراغ است.
#فیه_ما_فیه مولانا