هو صدهزار خُم خَمر آن نکند که کلام" رب العالمین" کند.! #مقالات شمس تبریزی

هو سخن بی‌پایان است، اما به قدر طالب فرو می‌آید. حكمت همچو باران است. در معدن خویش بی‌پایان است، اما به قدر مصلحت فرود آید - در زمستان و در بهار و در تابستان و در پاییز، به قدر او و بیشتر و کمتر. اما از آن‌جا که می‌آید، آنجا بی‌حد است. شکر را در کاغذ کنند یا داروها را عطاران. اما شکر آن قدر نباشد که در کاغذ است - کانهای شکر و کانهای دارو بی‌حد است. و بی‌نهایت در کاغذ کی گنجد ؟ #مقالات مولانا

هو خلل از این است که خدا را به نظرِ محبت نمی نگرند، به نظرِ علم می نگرند و به نظرِ معرفت و به نظرِ فلسفه! نظرِ محبّت کارِ دیگر است. #شمس_تبریزی⚘ #مقالات

هو خوشی های عالم را قیمت کرده اند که هریک به چند است. ای جان! این ناخوشی به چند است... #مقالات شمس

هو «خَلَل از اینست که خدا را به نظرِ محبت نمی‌نگرند، به نظرِ علم می‌نگرند، و به نظرِ معرفت، و نظرِ فلسفه! نظر محبت کار دیگرست.» 📕 #مقالات ✍ #شمس_تبریزی تصحیح محمدعلی موحد ص۱۰۵ @sarire_kelk