eitaa logo
مجتمع آموزش عالی فقه 🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
589 ویدیو
527 فایل
✔️ارسال روزانه اخبار و اطلاعیه های آموزشی، پژوهشی، فرهنگی،تبلیغی، رفاهی. ✔️اطلاع رسانی همایش ها،نشست ها و جشنواره های علمی، فرهنگی ✔️نشر کلیپ ها و فیلم های مراسمات. ✔️انتشار احادیث و محتوای تبلیغی. ارتباط با ادمین کانال 025-37182125
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت جنس غمش فرق می‌کند 🤲🤲 📷
🌱🤲 زندگی سفری طولانی است که انسان با پیمودن این مسیر از زمانی‌که کوچک است و تا وقتی که جوان و بزرگ‌تر می‌شود، با به دوش کشیدن کوله‌باری از تجربیات و خاطرات بار سفر را می‌بندد و به مقصدگاه ابدی خود می‌رود. یکی از سفرهای زندگی من که هم ناملایمات و هم خوشی‌های زیادی در پی داشت، سفر به جنوب کشور ایران بود که یکی از خاطرات خوب زندگی من را رقم زد. صبح روز پنجشنبه همراه با عده‌ای از دوستان و هم مسلکان و علما و بزرگان علم و دانش سفر خود را آغاز کردیم . ما از قم حرکت کردیم به طرف اراک و خرم آباد که نماز ظهر و نهار را در خرم آباد با جمعی از جوانان طلبه هم مسلکان و دوستان و علما صرف کردیم این لحظات نه تنها می‌گذشت بلکه در دفترچه خاطرات مان در دریچه اذهان مان ثبت میشد. بعد از خرم آباد با کوله بار از خاطره‌های ماندنی و لحظات زیبا حرکت کردیم به طرف اندمشک و اهواز تا رسیدیم به مکانی به نام معراج شهدا منطقه‌ای که آرامگاه شهدا در آنجا وجود دارد . درمکانی که شهدا حضور داشته باشد حتماً نعمات الهی و رحمات الهی وجود دارد دقیقاً همان شب ما آنجا رسیدیم و مسلم است که جایی که شهدا حضور داشته باشند مملو از نعمات و رحمات الهی هست بنا به همین همان لحظات معنوی و زیبا باران رحمت الهی از آسمان به زمین می‌بارید . و من که تنها آرزویم شهادت در راه خدا و در راه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. از بارگاه خداوند متعال به حرمت خون شهدا استدعا کردم . امیدوارم خداوند تبارک و تعالی به حرمت خون شهدا به من که منتظر همچین لحظه‌ای هستم این لحظه را برای من مقدر سازد. نه تنها من بلکه همه هم مسلکان من همچنین آرزویی را به دل می‌پروراند . بعد از زیارت شهدا به هرچه در دل داشتیم خواستن حرکت کردیم به سمت جایی که باید شب را در آنجا صبح می‌کردیم . ما تقریبا ساعت‌ ۱۰ بود که به پادگان امام خمینی رحمت الله علیه رسیدیم شب را همانجا صبح کردیم . بعد از ادای نماز جماعت به امامت حاج آقای سادات پور و صرف صبحانه و ورزش صبحگاهی ما همگی با هم حرکت کردیم به سمت سرزمین شهدا به سمت نیزارهای خرمشهر رود علقمه مکانی که شهدایی در آنجا رفتند و برنگشتند مکانی که سال‌ها می‌گذرد ولی هنوز مادرانی چشم انتظاری از این مکان دارند خواهرانی همسرانی چشم به این دیار دوخته‌اند. و منتظر جگر گوشه های خود هستند در آنجا شخصی که اسمش را به ذهن ندارم واقعه را متذکر شدن که دل هر انسانی را به درد آورد می‌آورد در همان مکان خواهرانی بودند و برادرانی بودند که شاید به نظر بنده از همان جا آنها کربلایی شده‌اند. به نظر بنده این شهدا هستند که بالای هریک ما فرق نمی‌کند از کدام ملت باشیم به اسم و عنوان انسانیت بالای ما حق بسیار بزرگی را دارد .. باشد که ما از آرمان‌های این شهدا در قبال استعمارگران دفاع و مقاومت کنیم . بر ما طلبه‌هاست که خون این شهدا را توسط قلم های خود به تحریر درآورده و آینده‌هایمان منتقل کنیم . خوب بعد از بازدید از خرمشهر ا حرکت کردیم به سمت مکانی که باید در آنجا اقامه نماز ظهر و صرف نهار می‌کردیم بالاخره ما رسیدیم و با اقامه نماز ظهر و صرف نهار و زیارت شهدای آبادان ما سفرمان را خاطره ساز کردیم شاید این سفر چهار روز باشد اما در اذهان هریک از ما به عنوان یک خاطره دلنشین و زیبا و معنوی حک خواهد شد. سفر تا آبادان به پایان رسید منتظر حرف دل شلمچه قطعه از بهشت باشید روفقا جامانده .. التماس دعا🤲🤲 1403/12/03