eitaa logo
کانال تبلیغی حجت الاسلام حبیبی
259 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
احمدنقوی: 💐فواید نـماز اول وقٺ: 🍂① باعث طولانۍ شدن عمر می شود 🍂②باعث نورانی شدن چهره ی انسان می شود 🍂③ باعث ثروتمند شدن انسان ها مۍ شود 🍂④ باعث برآورده شدن دعا می شود 🍂⑤باعث می شود که انسان تشنه از دنیا نرود 🍂⑥باعث آسان جان دادن می شود 🍂⑦باعث آسان شدن سؤال نڪیر و منڪر می‌شود 🍂⑧ انسان را بهشتی می‌ڪند 🍂⑨باعث شفاعٺ پیامبر(ص) برای وى مى شود . 📚منابع: ،بحارالانوار، ج82🌴نماز جماعت مسجدجامع
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فرق آدم بی نماز و با نماز چیه؟! 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ 🔈⃝🇮🇷کانال سخنرانی @sokhan_iranseda @sokhan_iranseda
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥این دعا را حفظ کنید: اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ 👈 خودشانسی به روایت امیرالمومنین(ع) 🎙 📺 ┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄ 🔈⃝🇮🇷کانال سخنرانی @sokhan_iranseda @sokhan_iranseda
در نبودِ آن‌که دوستش داری، یتیمی! حتی اگر همه‌ی عالم تو را در آغوش بگیرند... ♥️ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱می رسد روزی که می آید به سر دوره هجران ما یابن الحسن..! ♥️ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَج
🌼🌿🌼🌿🌼🌿 آموزش مهم امام رضا علیه السلام به یکی از اصحاب خود (با تصویر کتاب) 🌼🌿🌼🌿🌼🌿 ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ کشّی در رجال خود در مورد یونس بن عبدالرحمن، یکی از صحابی امام رضا علیه السلام، چنین می نویسد: 924 حَدَّثَنِي آدَمُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ حَسَنٍ‏ «1» الدَّقَّاقُ النَّيْسَابُورِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى السَّمَّانُ، قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ، عَنْ أَخِيهِ جَعْفَرِ بْنِ عِيسَى، قَالَ‏، كُنَّا عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) وَ عِنْدَهُ يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، إِذَا اسْتَأْذَنَ عَلَيْهِ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ، فَأَوْمَى أَبُو الْحَسَنِ (ع) إِلَى يُونُسَ: ادْخُلِ الْبَيْتَ! فَإِذَا بَيْتٌ مُسْبَلٌ عَلَيْهِ سِتْرٌ، وَ إِيَّاكَ أَنْ تَتَحَرَّكَ حَتَّى تُؤْذَنَ لَكَ! فَدَخَلَ الْبَصْرِيُّونَ وَ أَكْثَرُوا مِنَ الْوَقِيعَةِ وَ الْقَوْلِ فِي يُونُسَ، وَ أَبُو الْحَسَنِ (ع) مُطْرِقٌ، حَتَّى لَمَّا أَكْثَرُوا وَ قَامُوا فَوَدَّعُوا وَ خَرَجُوا: فَأَذِنَ لِيُونُسَ بِالْخُرُوجِ، فَخَرَجَ بَاكِياً فَقَالَ: جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ إِنِّي أُحَامِي عَنْ هَذِهِ الْمَقَالَةِ وَ هَذِهِ حَالِي عِنْدَ أَصْحَابِي! فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ (ع): يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً! يَا يُونُسُ حَدِّثِ النَّاسَ بِمَا يَعْرِفُونَ، وَ اتْرُكْهُمْ مِمَّا لَا يَعْرِفُونَ، كَأَنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تُكَذَّبَ عَلَى اللَّهِ فِي عَرْشِهِ، يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ الْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ أَوْ قَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ، أَوْ بَعْرَةٌ فَقَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ، هَلْ يَنْفَعُكَ ذَلِكَ شَيْئاً فَقُلْتُ لَا، فَقَالَ: هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ، إِذْ كُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ النَّاسُ. روزی یکی از اصحاب خوب امام رضا(علیه‌السلام) به نام یونس بن عبد الرحمن، نزد ایشان حاضر بود. در همین هنگام عده ای از مردم بصره برای شرفیابی به محضر آن حضرت(علیه‌السلام)، اجازه خواستند. امام(علیه‌السلام) به یونس اشاره نمودند تا در اتاق مجاور پنهان شود و تا زمانی که ایشان اجازه نفرمودند داخل مجلس نشود. آنگاه به بصری ها اجازه وارد شدن دادند.وقتی آنها خدمت حضرت(علیه‌السلام) رسیدند، شروع کردند به سخن گفتن درباره یونس و بدگویی درباره وی را به اوج خود رساندند. سپس از حضرت خداحافظی کرده و خارج شدند. پس از رفتن ایشان، حضرت به یونس اجازه فرمودند تا داخل شود. یونس که سخنان بصری ها برایش بسیار گران بود، با چشمانی اشکبار نزد امام رئوفمان رسید و گفت: فدایتان شوم! من می خواهم از خودم در خصوص این سخنان دفاع کنم. امام رضا(علیه‌السلام) در حالی که او را دلداری می دادند به او فرمودند: ای یونس وقتی امام تو از تو راضی است، چکار داری که دیگران چه می‌گویند؟ آن حضرت پس از اینکه او را نصیحت کردند به وی فرمودند: ای یونس اگر در دست راستت دُرّی باشد و مردم بگویند سرگین است یا بالعکس آیا برای تو تفاوتی دارد؟! ای یونس تو نیز اگر در قدم برداری و از تو باشد، گفته مردم به تو نمی رساند! 📕رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، النص، ص487 📕بحارالانوار ج2 ص66 انسان باید پیرو امام خود باشد؛ و به سخنان افراد نادان و استهزاء یا تشویق و تمجید مردم اعتنا نکند. نفْس خود را بر کتاب خدا عرضه دار، اگر خود را پیرو و پوینده آن یافتی... پایدار و پابرجا باش! اگر کسی تو را ستایش کرد، شاد مشو و اگر کسی تو را نکوهش کرد، زاری مکن!
🔰«کم من مستدرج بالاحسان الیه و مغرور بالستر علیه و مفتون بحسن القول فیه و ما ابتلی الله احداً بمثل الاملاء له». 🌴 امام علی(ع) فرمود: ✍چه بسیارند کسانی که به وسیله نعمت، غافلگیر می‌شوند، و به خاطر پرده‌پوشی خدا بر گناهان خود مغرور می‌گردند، و بر اثر تعریف و تمجید از آنان فریب می‌خورند، و خداوند هیچ‌کس را به چیزی مانند «مهلت دادن» آزمایش نکرده است. نهج‌البلاغه- حکمت 116 🌸🌴🌸
تو ضمانت نکنی در شبِ قبرم چه کنم بارِ عصیانِ مرا جز تو کسی ضامن نیست! الســلام علیک یا غریب الغربا الســلام علیک یا معین الضعفا الســلام علیک یا علے بن موسی الرضا (ع) اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی... اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَحُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَولِیائِک
🌺☘امام رضا(ع) فرمود: «هر کس قبر مؤمنی را زیارت کند و سوره "انّا انزلناه" را هفت بار، بر قبر او بخواند، خداوند او و صاحب قبر را می آمرزد». 📚صدوق من لا یحضره الفقیه، ، ج ۱، ص ۱۱۵، ح ۴۰.صدوق، دارالأضواء، بیروت ☘از امام صادق(ع) سؤال شد: زمانی که شخص بر قبر پدرش و قبر افراد دیگر اعم از این که نزدیک قبر پدرش باشند یا قبوری که دورتر هستند، حضور پیدا کند، آیا نفعی برای اهل قبور دارد؟ 🌺امام(ع) فرمود: «بله، حضور برای اهل قبور نفع دارد. همان طوری که برای شما هدیه‏ ای آورند، شاد و خوشحال می‏شوید، آن‏ها هم از حضور شما خوشحال می‏شوند» 📚میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۲۰۰، ح ۷۹۸۸،نشر دارالحدیث، قم، ۱۴۱۶
🍀🍀🌺🌺اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم والعن اعدایهم اجمعین 🌴🌹🌹🌴
🔸🔹🔸🔹🔸🔹 آیت الله ره: 💙"دلت پاک باشه"💙 بعضی ها ميگن: ‌ بابا دلت پاک باشد! ➖ جواب از قرآن: آنکس که تو را خلق کرده است ، اگر فقط دل پاک کافی بود فقط میگفت آمنوا] در حالیکه گفته : [آمَُنوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات] یعنی هم دلت پاک باشد ، هم کارت درست باشد . اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی شود . پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود . مغز و پوست باید با هم باشد . هم دل ؛ هم عمل !! ✳️
🔹 ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ محسن_حججی :* ◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. ◇ بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. ◇ به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟" ◇ می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. ◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید. ◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. ◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!" ◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"* ◇ حاج سعیدحرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"* ◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" ◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم." ◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد. 🔹 توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. ◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم. ◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله پیکر محسن را تحویل گرفته اند. 🔹 به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم بی بی حضرت زینب علیهاالسلام وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچه‌ها اومد پیشم و گفت: "پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم." ◇ من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی" ◇ نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ ◇ گفتم: "حاج‌آقا پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتون ببینیدش." ◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بی‌بی که بگو." ◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی راضی ام." ◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان." 🔹 هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان این هدیه را از من قبول کن!😭 یادمان هست که مدیون شهیدان هستیم؟؟؟😔 شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و دو فرزند دلبندش فاتحه مع الصلوات ‌" الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ"