بخشی از وصیتنامه شهید ابراهیم همت
میخواهيد خدا عاشق شما شود:
قلم میزنید برای خدا باشد
گام برمی دارید برای خدا باشد
سخن میگویید برای خدا باشد
همه چی وهمه چی برای خداباشد...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
➡️@motevasselin_be_shohada
💝 متوسلین به شهدا 💝
⬛️ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد
◾️ نام : حسن
◾️کنیه : ابا محمد
◾️ لقب : مجتبی
◾️ پدر : امام علی (ع)
◾️ مادر : حضرت فاطمه (س)
◾️ ولادت : ۱۵ رمضان سال سوم هجری در مدینه
◾️ شهادت : ۷ صفر سال ۵۰ هجری در مدینه ( و حرم شریف در مدینه است )
◾️ طول عمر شریف : ۴۷ سال
◾️ شروع امامت : سال ۴۰ هجری ( در ۳۷ سالگی به امامت رسیدند )
◾️ مدت امامت : ۱۰ سال
◾️ فرزندان : با ۸ پسر و ۷ دختر ، دارای ۱۵ فرزند از مادران مختلف بودند ( به نقل شیخ مفید )
◾️ خلاصه زندگی :
🔹 سال سوم هجری در مدینه ولادت یافتند و هفت سال در کنار پیامبر (ص) ، امیرالمومنین (ع) و حضرت فاطمه (س) زندگی کردند حضرت رسول (ص) بارها فضیلت و امامت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را به مردم یادآوری نمودند
🔹 در ۷ سالگی ، پیامبر (ص) و سپس مادرشان حضرت فاطمه (س) را از دست دادند و مصائب سخت سقیفه ، هجوم به خانه و غصب خلافت امیرالمومنین (ع) را تحمل نمودند
🔹 در ۳۰ سال امامت امیرالمومنین (ع) ، بازوی توانمند پدر در این دوران سخت بودند ، چه در ۲۵ سال خلافت خلفای غاصب و چه در ۵ سال خلافت امیرالمومنین (ع) ، پدر را لحظه ای تنها نگذاشتند
🔹 با شهادت امیرالمومنین (ع) ، در ۳۷ سالگی به امامت رسیدند و تا ۴۷ سالگی که به شهادت رسیدند ، در این ده سال امامت ، با تمام توان در هدایت مردم کوشش نمودند
🔹 پس از شهادت پدر ، مردم در مسجد کوفه با ایشان بعنوان خلیفه مسلمانان بیعت نمودند اما معاویه با فرستادن جاسوس به کوفه و بصره ، شهرها را بر علیه حکومت امام به اغتشاش و ناآرامی تحریک نمود تا اینکه به جنگ با امام اقدام نمود
🔹 در اثر خیانت یاران امام مجتبی (ع) ، حضرت نتوانستند جنگ را ادامه دهند و بالاجبار با قرارداد صلح ، حکومت را واگذار نموده و به مدینه بازگشتند
🔹 معاویه چندین مرتبه از طریق جعده همسر امام ، اقدام به مسموم نمودن حضرت نمود و در آخرین مرتبه بواسطه زهر بسیار قوی ، حضرت را در ۷ صفر به شهادت رساند
🔹 هنگامیکه بنی هاشم بدن مطهر امام مجتبی (ع) را برای وداع با قبر پیامبر (ص) به نزدیک مسجد النبی آوردند ، بنی امیه بدن مطهر آن حضرت را تیرباران کردند و پس از آن بدن مطهر حضرت در حرم بقیع بخاک سپرده شد
19.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه
🔴 امام مجتبی علیه السلام فرمودند :
« هَلاکُ الْمَرْءِ في ثَلاثٍ: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛
فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّينِ، وَبِهِ لُعِنَ إبْليسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ.
وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ »
ترجمه : هلاکت و نابودي دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: تکبّر، حرص، حسد.
تکبّر سبب نابودي دين و ايمان شخص مي باشد و به وسيله تکبّر ، شيطان ( با آن همه عبادت ) ملعون گرديد.
حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طوري که حضرت آدم عليه السلام به وسيله آن از بهشت خارج شد.
حسد سبب همه خلاف ها و زشتي ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند.
( اعیان الشیعه ، ج۱ ،ص۵۵۷ )
@hamsafarehaj
سخنرانی دینی
موضوع : مناظره امام حسن مجتبی علیه السلام با یاران معاویه☝️
اعضای محترم گروه
آدرس سایتی را که مناظره امام حسن مجتبی علیه السلام را با یاران معاویه به طور کامل به اشتراک گذاشته و آدرس منبع مناظره را ارسال کردم خودتان فعال کنید و پیدا کنید 👇
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
ذوق و شوق نینــــواکرده دلـــم💔
چون هــــوای جبـــهه ها کرده دلم😔
.
#شبتون_شهدایی
@mahman11
نشستم گوشه ای از سفرهء همواره رنگینت
چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت
به عابر ها تعارف می کنی دار و ندارت را
تو آن باغی که میریزد بهشت از روی پرچینت
کرم یک ذره از سرشار ، سرشارِ صفت هایت
حسن یک دانه از بسیار ، بسیارِ عناوینت
دهان وا می کند عالم به تشویق حسین اما
دهانِ خاتم پیغمبران واشد به تحسینت
تو دینِ تازه ای آورده ای از دیدِ این مردم
که با یک گل کنیزی می شود آزاد در دینت
معزالمومنین خواندن مذل المومنین گفتن
اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت
برای تو چه فرقی دارد ای والتین و الزیتون
که می چینند مضمون آسمان ها از مضامینت
بگو با آن سفیرانی که هرگز بر نمی گشتند
خدا واداشت جبراییل هایش را به تمکینت
بگو تا آفتاب از مغربِ دنیا برون آید
که سرپیچی نخواهد کرد خورشید از فرامینت
بگو تاتیغ بردارد اگر جنگ است آهنگت
بگو تا تیغ بگذارد اگر صلح است آیینت
خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود
علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت
بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند
محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت
تورا پایین کشیدند از سر منبر که می گفتند:
چرا پیغمبر از دوشش نمی آورد پایینت
درون خانه هم محرم نمی بینی تحمل کن
که می خواهند، ای تنها ترین تنها تر از اینت
تو غم های بزرگی در میان کوچه ها دیدی
که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت
از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی
از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت
سر راهت می آمد آنکه نامش را نخواهم برد
برای آنکه عمری تازه باشد زخم دیرینت
برای جاریِ اشکت سراغ چاره می گردی
که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت
به تابوت تو زخمِ خویش را این قوم خواهد زد
چه می شد مثل مادر نیمهء شب بود تدفینت
صدایت می زند اینک یتیمت از دل خیمه
که اورا راهی میدان کنی با دست آمینت
هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر
در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت
کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟
همان دستی همان دستی که روزی بوده مسکینت
دعا کن زخم غم هایت بسوزاند مرا یک عمر
نصیبم کن نمک از سفرهء همواره رنگینت