02.7.23.2.mp3
13.84M
#صوت
🔰 جلسه نهج البلاغه خوانی
👤 با حضور حجتالاسلام مهدوی ارفع
2️⃣ "جلسه دوم" شرح حکمت اول نهجالبلاغه
🗓یکشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۲
📍مسجد فائق
@mahdavi_arfae
02.7.30.2.mp3
19.13M
#صوت
🔰 جلسه نهج البلاغه خوانی
👤 با حضور حجتالاسلام مهدوی ارفع
3️⃣ "جلسه سوم" شرح حکمت دوم نهجالبلاغه
🗓یکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲
📍مسجد فائق
📤 @mahdavi_arfae
با سلام و احترام به همه اعضای محترم گروه
یکی از اساتید موفق در شرح و توضیح نهجالبلاغه استاد مهدوی ارفع هستند که بنده از نزدیک پای منبر ایشان چندین بار بوده و استفاده کرده ام در ضمن این بزرگوار در بیش از پنجاه کشور درباره نهجالبلاغه فعالیت گسترده دارد چنانچه در کانال ایشان عضو شوید و سخنرانی های ایشان را گوش دهید استفاده های زیادی خواهید برد بنده چهار تراک از این مجالس را ارسال کردم و لینک گروه ایشان در هر تراک زیرنویس شده خودتان فعال کنید و به دیگران هم ارسال کنید.
خدمتگزار کوچک نان علی اصغر حبیبی
02.8.7.2.mp3
19.27M
#صوت
🔰 جلسه نهج البلاغه خوانی
👤 با حضور حجتالاسلام مهدوی ارفع
4️⃣ "جلسه چهارم" ادامه شرح حکمت دوم نهجالبلاغه
🗓یکشنبه ۷ آبان ۱۴۰۲
📍مسجد فائق
📤 @mahdavi_arfae
02.8.21.2.mp3
19.04M
#صوت
🔰 جلسه نهج البلاغه خوانی
👤 با حضور حجتالاسلام مهدوی ارفع
5⃣ "جلسه پنجم" شرح حکمت سوم نهجالبلاغه
🗓یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲
📍مسجد فائق
📤 @mahdavi_arfae
🔴 سبحان الله وقتی یکبار صلوات فرستادن بر پیامبر خدا اینچنین جایگاه و قدر و منزلتی به ما میدهد اگر کسی مداومت بر صلوات داشته باشد چه میشود؟
🔹 عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ:
🔸 إِذَا ذُکِرَ النَّبِیُّ ص فَأَکْثِرُوا الصَّلَاةَ عَلَیْهِ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّی عَلَی النَّبِیِّ ص صَلَاةً وَاحِدَةً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ أَلْفَ صَلَاةٍ فِی أَلْفِ صَفٍّ مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ لَمْ یَبْقَ شَیْ ءٌ مِمَّا خَلَقَهُ اللَّهُ إِلَّا صَلَّی عَلَی الْعَبْدِ لِصَلَاةِ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ صَلَاةِ مَلَائِکَتِهِ.
🔹 فَمَنْ لَمْ یَرْغَبْ فِی هَذَا فَهُوَ جَاهِلٌ مَغْرُورٌ قَدْ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَهْلُ بَیْتِهِ.
🔸 ابو بصیر از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که فرمودند:
🔹 هرگاه پیامبر به هر نحوی در بین شما یاد شد زیاد بر او صلوات بفرستید چراکه هر بندهای که یکبار بر پیامبر ص صلوات بفرستد خود خداوند متعال در بین هزار صف از ملائکه هزار صلوات بر این شخص صلوات فرستنده میفرستد و چون خود خدای متعال و ملائکه او بر این بندهاش صلوات فرستادهاند هیچ مخلوقی از مخلوقاتِ خدا باقی نمیماند الا اینکه بر این بنده خدا صلوات میفرستد
🔸 حال که چنین است اگر با توجه به این مسأله باز هم کسی رغبت و میل به صلوات فرستادن و رسیدن به این جایگاه نداشته باشد تنها دلیل آن جاهل بودن و مغرور بودن این شخص میباشد. این شخص همان کسی است که هم خدا و هم پیامبر و هم اهل بیت پیامبر از او تبری جسته و بیزار میباشند
📚 (اصول الکافی، ج2، ص491)
👈🏼👈🏼 صاحب کتاب «شرایع» که از فقها و دانشمندان بزرگ شیعه است در کتاب #فضائل_علی_بن_ابی_طالب_علیه_السلام مینويسد که:
#ابراهیم_بن_مهران گفت: در #شهر_کوفه تاجری بود به نام ابوجعفر و در کسب [و کارش]، روش بسیار پسندیدهای داشت؛ تجارت او آمیخته به اغراض مادّی و ازدیاد ثروت نبود؛ بلکه بیشتر توجّه به خشنودی و رضایت خدا داشت.
هر گاه یکی از سادات، چیزی از او به قرض میخواست، هیچگونه عذر و بهانهای نمیآورد و به او میداد و به غلامش میگفت:
بنویس علی بن ابیطالب(علیه السلام) فلان مبلغ قرض کرده.
و آن نوشته را به همان حال میگذاشت. مدّت زیادی بر این روش گذرانید تا ورشکسته شد و سرمایه خود را از دست داد.
🍃 روزی غلام خود را گفت:
دفتر حساب را بیاور و هر یک از مدیونین که فوت شدهاند، نام آنها را از دفتر محو کن! ولی از کسانی که زنده بودند، دستور داد مطالبه نماید.
این کار هم جبران ورشکستگی او را نکرد.
🍃 یک روز بر در منزل نشسته بود، مردی رد شد و از روی تمسخر گفت:
چه کردی با کسی که همیشه به نام او قرض میدادی و دل خوش کرده بودی که نامش را در دفتر مینویسی [منظورش امیرمؤمنان، علی بن ابیطالب علیهالسلام بود]؟
🍃 تاجر از این سرزنش، اندوهگین شد و با همان اندوه، روز را شب کرد؛ شب در خواب حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام را دید؛ حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله به امام حسن علیهالسلام فرمود: پدرت کجاست؟
[حضرت] علی علیهالسلام عرض کرد: من در خدمت شمایم!
فرمود: چرا طلب این مرد را ادا نمیکنی؟
حضرت عرض کرد: اکنون آمدهام در خدمت شما بپردازم، و کیسه سفیدی محتوی هزار اشرفی به او داد و فرمود:
بگیر این حقّ تو است و از گرفتن خودداری مکن! بعد از این هر یک از فرزندان من قرض خواست به او بده، دیگر مستمند و فقیر نخواهی شد!
🍃 ابوجعفر از خواب بیدار شد؛ دید کیسهای که در دست دارد؛ آن را برداشت و به زوجه خود نشان داد؛ زنش ابتدا باور نکرد، گفت: اگر حیلهای به کار بردهای و با این وسیله میخواهی در حقوق مردم مسامحه کنی از خدا بترس و نیرنگ و تزویر را ترک کن!
🍃 تاجر جریان خواب خود را شرح داد.
زن گفت:
اگر به راستی خواب دیدهای و حقیقت دارد، آن دفتر را نشان بده؛ چون دفتر را بررسی کردند، معلوم گردید هر جا قرض به نام علی بن ابیطالب علیهالسلام بوده، مبلغ آن محو و ناپدید شده است!
📚 منابع:
۱. الروضة فی فضائل أمیرالمؤمنین علی بن أبیطالب (علیه السلام)، ابن شاذان قمی، أبوالفضل شاذان بن جبرئیل، (محقق، مصحح: شکرچی، علی، مکتبة الأمین، قم،۱۴۲۳ ق، چاپ اول) ص۲۷
✅آیت الله آقا سید جمال الدین گلپایگانی در نامه ای به فرزندشان او را به ذکری برای توسّل به حضرت ولی عصر (عجل الله تعالي فرجه) سفارش و بر مداومت بر آن تاکید کرده اند:
🔻«قرةالعینا! به خدا سپردمت، خدا را در هرحال در نظر داشته باش، و توسّل به ولی عصر (عجل الله تعالي فرجه) را پیش از هر نماز و بعد از آن مراقبت داشته باش.
🔹هر وقت توسّل می کنی هفتاد مرتبه بگو:
🔻یا محمد ، یا علی ، یا فاطمة ،
یا صاحب الزمان أدرکنی و لا تهلکنی
✅ به خانوادههایتان برسید
✍ رهبر انقلاب : به خانوادههایتان برسید.
نگویید كارهاى مهمى بر دوش ماست.
حالا اگر یكى ، دو ساعت دیرتر رفتیم ، لبخندى نزدیم ، كفر كه نشده ؛ آسمان كه به زمین نیامده ؛ نه.
من مىگویم كه ساعاتى از شبانهروز و اوقات فراغت را مخصوص خانوادههایتان قرار دهید ، و زن و بچهتان را از محبت خودتان ، از رعایت خودتان ، از توجه و از عاطفه خودتان بهرهمند كنید.
🌹کارگران حضرت زهرا (س)در شاهرود!
🔹تابستان ۱۳۶۳_شاهرود
هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندمهایشان بودند. فرماندهی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت:
مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندمهای آن پیرزن را درو کنیم.
گفتم: چه بهتر از این!
پس از سلام و خسته نباشید گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندمهایتان را درو کنیم؛ فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید.
پیرزن پس از تشکر گفت: پس من میروم برای کارگران حضرت فاطمه مقداری هندوانه بیاورم!
از ۹ صبح تا ظهر، با پانصد سرباز تمام گندمها را درو کردیم؛ بعد از اتمام کار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛ من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم: مادر چرا صبح گفتید میروم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟
گفت:
دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمد و گفت:
چرا کارگر نمیگیری تا گندمهایت را درو کند؟
این کارها، دیگر از تو گذشته!
عرض کردم:
خانم شما که میدانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمیدهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم.
بانو فرمودند: نگران نباش!
فردا کارگران از راه خواهند رسید.
... از خواب پریدم.
امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا میباشند.
با شنیدن این حرفها، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی.
📚 کتاب نبرد میمک، احمد حسینا
🇵🇸 @Roshangari_ir
روبیکا: Rubika.ir/roshangari_ir