eitaa logo
کانال تبلیغی حجت الاسلام حبیبی
285 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
5.3هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 ایثار بی‌نظیر حضرت زینب کبری علیهاالسلام صلوات‌الله‌علیه فرمودند: 🥀 «عمّه‌ام زینب سلام‌الله‌علیها در طول سفر اسارت از کوفه تا شام، پیوسته نمازهای واجب و نوافل خود را ایستاده بجا می‌آورد، اما در بعضی از منزلگاه‌ها می‌دیدم که نمازهایش را نشسته می‌خواند؛ از سبب آن پرسیدم، فرمود: "سه شب است که بخاطر شدّت ضعف و گرسنگی، نمازهایم را نشسته می‌خوانم." و علّتش هم این بود که سهمیۀ غذایش را بین کودکان تقسیم می‌کرد؛ چرا که آن قوم نابکار در هر شبانه‌روز فقط یک نان کوچک به هر یک از ما می‌دادند.» 💠 «عن الامام زين العابدين علیه‌السلام انه قال ان عمتي زينب كانت تؤدي صلواتها من قيام الفرائض و النوافل عند سير القوم بنا من الكوفة الى الشام و في بعض المنازل كانت تصلى‌ من جلوس فسألتها عن سبب ذلك فقالت اصلي من جلوس لشدة الجوع و الضعف منذ ثلاث ليال، لانها كانت تقسم ما يصيبها من الطعام على الاطفال، لان القوم كانوا يدفعون لكل واحد منا رغيفا واحدا من الخبز في اليوم و الليلة.» 📚 زینب الکبری (شیخ‌النقدی)، ص۶۲ رياحين الشريعة (محلاتی)، ج۳، ص۶۲ 🏴 «آجرک الله یا صاحب الزّمان.» علیهاالسلام @Hedayatgary
🚩 سخنان تأثیرگذار آیت‌الله میرزا جواد رحمة‌الله‌علیه در حرم حضرت رقیّه بنت‌الحسین علیهماالسلام در دمشق سوریه ☑️ علیه‌السلام با رقم زدن شهادت و دفن در شام، اثری قوی از خود برجای گذاشت تا دشمنان تشیّع بعدها نتوانند قضیۀ اهل‌بیت علیهم‌السلام را انکار کنند! 👉 @smbshafti
. 🩸«شهادت»، کرامت ما خاندان بود … اما از ما خانواده، تا به حال، زنی به «اسارت» نرفته بود … در نقلی آمده است: 🥀 هرگاه که جناب ابوحمزه ثمالی به محضر امام سجاد علیه‌السلام می‌رسید، آن حضرت را با حال گریان مشاهده می‌کرد! روزی عرضه داشت: ای آقای‌من! این گریه و اندوه شما کی تمام می‌شود؟ ... مگر «قتل» برای شما خاندان، عادت نبود؟! مگر «شهادت»، کرامتی از جانب خدای متعال برای شما نبود؟! در این هنگام امام سجاد علیه‌السّلام به او فرمودند: 📋 وَ هَلْ سَبْيُ النِّساءِ لَنا عٰادَةٌ؟! ▪️اما آیا به اسیری بُردن زن‌ها، برای ما خانواده، عادت بود؟! 📋 يا أبا حمزة! وَاللّهِ مٰا نَظَرتُ إلىٰ عَمّاتِي وَ أخَواتي إلّا ذَكَرتُ فَرارَهُنَّ فِي البَيداءِ مِنْ خَيمَةٍ إلىٰ خَيمَة ▪️ای اباحمزه! به خدا قسم تا نگاهم به عمه‌ها و خواهرانم می‌افتد به یاد می‌آورم آن ساعاتی را که چگونه بر روی ریگ و رمل بیابان‌ها می‌دویدند و از دست دشمنان از خیمه‌ای به خیمه دیگر فرار می‌کردند؛ 📋 وَ الم‍ُنادي يُنادِي أحرِقوا بُيوتَ الظالمِين! ▪️در همان حال هم یک نفر از لشکر دشمن دائماً فریاد می‌زد: خانه ستمکاران را به آتش بکشید! 📚مجمع مصائب اهل‌البیت علیهم‌السلام، ج۱ ص۱۰۳ ✍ یادش به خیر روز و شبم با حسین بود وقت نماز اَشهدِ من یا حسین بود بعد از حسین پیر شدم ناتوان شدم آتش گرفت خیمه و بی خانمان شدم ای شاهد اسیری من، ای غیور من قبل از غروب روز دهم ای حضور من از قوم ما زنی به اسارت نرفته بود حتی کسی به بزم جسارت نرفته بود بعد از تو کوچه کوچه نمایان شدیم ما حتی سوار ناقه‌ی عریان شدیم ما
. فاطمه گشته عزادار خدا رحم کند چشم مهدی شده خونبار خدا رحم کند می کند نوحه سرایی ز غمِ شام بلا در نجف حیدر کرار خدا رحم کند حادثه پشت سر حادثه ها می آید فرق دارد غم اینبار خدا رحم کند آمده زینب کبری به دروازه ی شام می دهد شرح غم یار خدا رحم کند در گذرگاه شلوغِ سربازار ، حسین شده ام سخت گرفتار خدا رحم کند خوردن سنگ به سرها و زمین خوردن سر بار دیگر شده تکرار خدا رحم کند روی دروازه ی ساعات سرت رازده اند آمده ی لحظه ی دیدار خدا رحم کند آه ای قاری قرآن بنگر از سری نی عترتت آمده بازار خدا رحم کند ازدحام باعث معطل شدن قافله شد روز ما گشته شب تار خدا رحم کند راه بند آمده است بهر تماشای حرم چشم نا محرم و اغیار خدا رحم کند اوج بی حرمتی و دادن دشنام به ما گشته در شام پدیدار خدا رحم کند کارِ گرداندن ما در ملأ عام ، عدو داده بر شمر ستمکار خدا رحم کند می دهد اُجرت گرداندن رأست دشمن پیش من درهم و دینار خدا رحم کند همره کف زدن دور سرت ، خصم زند خنده بر اشک منِ زار خدا رحم کند دخترت ناله کنان پای سر پر خونت می زند لطمه به رخسار خدا رحم کند لب و دندان تو راچوب جفا ریخت به هم غرق خون شد لبت ای یار خدا رحم کند به گمانم نشود این غم جانسوز تمام مُردم از این غم بسیار خدا رحم کند ✍ .