eitaa logo
کانال تبلیغی حجت الاسلام حبیبی
285 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
5.3هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 یکی از ویژگی های غربزدگی جلال آل احمد در بخشی از کتاب غربزدگی می نویسد: آدم است. ماشینش که مرتب بود و سر و پُزش، دیگر ندارد...معمولا ندارد. همه کاره و هیچ کاره است... در هر جمعی حرف های می زند و خودش را جا می کند... آدم غربزده ندارد. چیزی است . خودش و خانه اش و حرف هایش چیزی را نمی دهد. بیشتر نماینده ی همه چیز و همه کس است... آدم غربزده است. زن صفت است... حتی گاهی زیر ابرو بر می دارد... همیشه انگار از لای زر ورق باز شده است... آدم غربزده به دست و دهان است. کاری ندارد که در دنیای کوچک خودمانی، در این گوشه از شرق چه می گذرد. درست است که آشنایی با روش علمی و اسلوب ماشین سازی و تکنیک و اساس فلسفه غرب را فقط در کتاب های فرنگی و غربی میتوان جست، اما یک غرب زده که به اساس ی غرب ندارد، وقتی هم که بخواهد از حال شرق خبری بگیرد به می شود. به هیچ چیز ندارد. امّا به هیچ چیز هم بی اعتقاد نیست... باشد و از پل بگذرد، دیگر بود و نبود پُل هیچ است. نه دارد، نه ، نه ، نه ، نه به خدا یا به بشریت... حتی هم نیست. هرهری مذهب است. به مسجد هم می رود. همانطور که به کلوپ یا سینما می رود. اما همه جا فقط است... https://eitaa.com/mr13_72
. مصیبه ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام 🔰 کدام مصیبت؟ کدام روضه؟ 🔺در واقعهٔ عاشورا، پیکر مطهر امام حسین علیه‌السلام آماج زخم‌هایی شد که نشانه‌ای آشکار از قساوت، بی‌رحمی و سقوط اخلاقی دشمنان او بود. 🔻اما آنچه بر بدن امام وارد آمد، تنها بخشی از ماجراست. سؤال اینجاست: آیا ضربه‌هایی عمیق‌تر و جان‌فرساتر هم وجود داشت که باید در برابرشان از دل خون گریست؟ 🔺وقتی می‌شنویم « مصیبة ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام»، آیا ذهنمان تنها به سوی تیر حرمله که بر قلب امام نشست می‌رود؟ یا باید جست‌وجو کرد که فاجعه‌ای ژرف‌تر، پنهان‌تر، و سهمگین‌تر در جریان بوده است؟ 🔸گمان می‌کنم که فاجعهٔ عاشورا تنها در صحرای کربلا شکل نگرفت؛ بلکه آن ضربات سهمگین، پیکرهٔ امامت را در طی نیم قرن پیش از عاشورا زخمی کرد. 🔻در این نگاه، تیر حرمله، نماد بیرونی زخمی است که پیش‌تر بر هویت، مشروعیت و شخصیت امام وارد شده بود. 🔺کدام فاجعه دل را بیشتر می‌خراشد؟ ترور امام، یا ترور امام؟ 📍ما برای زخم‌هایی که عصر عاشورا بر قلب امام نشست، جان می‌سوزانیم، اما برای تیشه‌هایی که پنجاه سال بر ریشه امامت خورد و آن را تضعیف کرد، تا چه اندازه اشک ریخته‌ایم؟ 📍خوارزمی 1️⃣ در مقتل الحسینش می‌نویسد در نخستین خطبهٔ صبح عاشورا، امام به نصیحت مردم کوفه پرداخت. 🔻عمر سعد با نگرانی گفت: «مگذارید سخن بگوید، که اگر سخن آغاز کند، کسی حریفش نخواهد بود!» و شمر با گستاخی به امام گفت: «ما سخنان تو را نمی‌فهمیم!» و این "نمی‌فهمیم"، در واقع «نمی‌خواهیم بفهمیم» بود. 🔸امام ادامه داد و فرمود: «آیا از پیامبر نشنیده‌اید که حسن و حسین، سروران جوانان بهشت‌اند؟» 🔺و این‌جاست که نخستین مصیبت روز عاشورا رخ می‌نماید؛ مصیبتی که شاید از عصر عاشورا جانکاه‌تر باشد. 🔻امام حسین علیه‌السلام با سوگند می‌فرماید: «به خدا، من دروغ نمی‌گویم!» 🔺و چون مخاطبانش به صدق گفتار او ایمان نمی‌آورند، امام آن‌ها را ارجاع می‌دهد به صحابهٔ پیامبر: جابر بن عبدالله، سهل بن سعد، زید بن ارقم، انس بن مالک… 🔸این صحنه، خود روضه‌ای است از اعظم مصائب؛ آنجا که حقیقت را از زبان امام نمی‌پذیرند، و امام ناگزیر است برای اثبات صدق خود، شاهد بیاورد. 🔻این تیر تردید، از کجا بر قلب امام نشست؟ 🔻مرحوم آیت‌الله غروی اصفهانی به زیبایی سرودند: «سَهمٌ أتی مِن جانِبِ السقیفه – و قَوسُهُ عَلی یَدِ الخَلیفَه» 2️⃣ 🔸آری، آغاز این انحراف به آن روز بازمی‌گردد که برای اثبات مالکیت فدک از فاطمهٔ زهرا علیهاالسلام شاهد خواستند. 3️⃣ 🔺پنجاه سال اندیشه‌سازی انحرافی، جامعه را به‌جایی رساند که در روز عاشورا، تیر تهمت و تکذیب، نه به پیکر امام، که به شخصیت او نشست. اگر آن تیرِ نخست فرو نمی‌رفت، شاید تیر حرمله هم هرگز به سینهٔ حسین علیه‌السلام نمی‌رسید. 🔻امام دوباره می‌فرماید: «اگر حتی سخنم را نمی‌پذیرید، دست‌کم نمی‌توانید انکار کنید که من تنها فرزند دختر پیامبر شما هستم!» ▪️و پاسخِ مقابل، چیزی جز سکوت نبود. 🔸وقتی جامعه‌ای در برابر حقیقت چنین خاموش می‌ماند، و در برابر شخصی چون حسین بن علی، او را یا به دروغ‌گویی متهم می‌کند یا در برابر تهمت سکوت، نشانهٔ آن است که این جامعه، به بیماری‌ای مزمن مبتلاست؛ بیماری‌ای که نه در چند ماههٔ آغاز حکومت یزید و ورود ابن‌زیاد به کوفه شکل گرفته، بلکه ریشه‌ در انحرافاتی بسیار قدیمی‌تر دارد. 1️⃣ سماوی، محمد؛ و اخطب خوارزم، موفق بن احمد. (۱۳۸۱–۱۴۲۳). مقتل الحسین علیه السلام (ج ۱–۲). قم - ایران: أنوار الهدی.ج1، ص357 2️⃣ اصفهانی، محمد حسین. (۱۴۰۲–۱۹۸۲). الأنوار القدسیة (ج ۱–۱). بیروت - لبنان: مؤسسة الوفاء.ص130 3️⃣ طبرسی، احمد بن علی؛ و جعفری، بهراد. (۱۳۸۱). ترجمه و متن کتاب شریف احتجاج (ج ۱–۲). تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة. ج1، ص214 📚منبع کانال حکاکی اشک| پژوهشی در تاریخ اسلام 📚 .