eitaa logo
کانال تبلیغی حجت الاسلام حبیبی
285 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
5.4هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢یک روز به من گفت: «اگر شدم، این دو را بده تا حقی از ، به گردن من نماند.»... . یک دست لباس بادگیر و یک دست لباس سبز سپاه درخانه داشت. من خیلی این دو دست لباسش را دوست داشتم. هر وقت با این لباس او را می دیدم، افتخار می کردم. یک روز به من گفت:«اگر شهید شدم، این دو دست لباسم را تحویل سپاه بده تا حقی از بیت المال، به گردن من نماند.» . ▪️من قانع نمی شدم و می گفتم:  «این لباس ها تنها یادگارهای توست و من می خواهم آن ها را پیش خودم نگه دارم.» . هر چقدر اصرار کرد نتوانست مرا راضی کند. به ناچار وقتی دید قانع نمی شوم، گفت: «بادگیرم را تحویل سپاه بده اما لباس سبز را فقط با اجازه ی فرماندهی سپاه جویبار می توانی پیش خودت نگه داری.» . 🦋قبل از شهادتش به اسارت درآمد. روزهای آخر اسارتش در آخرین نامه ای که از اردوگاه برایمان نوشت هم، بار دیگر به همین موضوع اشاره کرد و بر آن تأکید کرد. دو روز بعد از این نامه به شهادت رسید و جنازه اش  به ما تحویل داده شد. حالا بعد از سال ها من ماندم و یک لباس... . 💢راوی :همسر سردار شهید نادعلی رضایی 💠@hafttapeh
🌹 . ▫️همسر سردار شهید علی اصغر خنکدار 🌷: آنقدر دیر به دیر، خانه می‌آمد که حتی بچه خودش را هم نمی‌شناخت. یک بار آمده بود مرخصی؛ حمید، بغل پدر شوهرم بود. اصغر گفت: این بچه کیه اینقدر تپل و خشکله؟! پدرشوهرم ناراحت شد؛ اشک تو چشمانش جمع شد و گفت: خدا صدام رو نابود کنه که پدر نباید پسر خودش رو بشناسه. . ▫️شب عملیات والفجر هشت ( ۲۰ بهمن ۱۳۶۴)، تو دل شب وسط اروند خروشان تو قایق به نیروهایش گفت : بچه‌ها! به خدا سوگند من کربلا را می‌بینم… آقا اباعبدالله را می‌بینم… بچه‌ها بلند شوید کربلا را ببینید. سخنانش که تمام شد، گلوله‌ای آمد و درست نشست روی پیشانی‌اش. آرام وسط قایق زانو زد. . ▫️یادمه رفته بودم پیش مادر شهید اصغر ؛ میگفت : همون شب ۲۰ بهمن ۶۴ که اصغر شهید شد ، دیدم یکی کفن پیچیده دورش برام آوردند.رفتم جلو ببینم کیه ، دیدم رو کفن نوشته : سرباز امام زمان شهید علی اصغر خنکدار ...شادی روحش صلوات🇮🇷 . 💢کانال خبری @shohadayeiran57