یکی از کارهایی که خیلی دوست داشتم دوباره و بهتر روش کار کنم ، جشنواره فیلم اسب است، که این مورد را باید خیلی بهتر کار کنیم .
و با عنوان #جشنواره_اسب نامگذاری کنیم .
آن زمان از #ترکمنستان و #افغانستان و #تاجیکستان و #عراق و #هندوستان و #فرانسه و #ژاپن و #سنگاپور #الجزایر #مالزی #آذربایجان #گرجستان و برخی کشورهای دیگر جهت حضور در مسابقه و جشنواره پیشنهاد داشتم و حتی اثر هم ارسال کردند ، ولی دور اول را خواستم ملی برگزار شود .
حتی چند تن از اساتید بین المللی برای ترغیب من به پیگیری اجرای آن به رشت آمدند و جلساتی هم برگزار شد ، ولی بعد از تغییرات در فدراسیون ، و عدم علاقمندی مسئولین استانی در حد همان مرحله اول کفایت می کرد ...
دور دوم حمایت نشد من هم دیگر پیگیر برگزاری نشدم . اگر می خواستم می توانستم اجرا کنم ، ولی برایم فایده ای نداشت ، همان حرکت اول خوب بود ، ، ،
من می خواستم منابعی که داشتم را با هم آشنا کنم ، شاید برای نجات صنعت اسب ایران کاری کنند ، خوب یک سری پیشنهادات فوق العاده ای بود ، لیکن از خاج از گیلان بود ، در گیلان فقط مهندس افشاری بود ولاغیر ...
نخستین #جشنواره_فیلم_اسب_ایرانی ۱۳۸۹-۱۳۹۰ -----------
دبیر برگزاری : حجت بقایی
با حمایت و مشارکت
#فدراسیون_اسب_سواری_جمهوری_اسلامی_ایران
#استانداری_گیلان
#معاونت_هنری_وزارت_فرهنگ_وارشاداسلامی
#اداره_کل_فرهنگ_وارشاداسلامی_گیلان
#انجمنهای_ملی_و_بین_المللی_باموضوع_اسب
#رسانه_های_تخصصی_اسب_و_اسب_سواری
#رسانه_های_ورزشی
#انجمن_دامپزشکی
#باشگاههای_اسب_در_اصفهان
#قم #تهران #سمنان #ترکمن_صحرا #آذربایجان_شرقی #البرز #خراسان_رضوی #کردستان #کهگلویه_و_بویراحمد #لرستان #خوزستان و . . .
روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
https://eitaa.com/hojjatbaghaei
Тоҷикистон як маркази сайёҳии саломатӣ мебошад
مقاله : تاجیکستان مرکز گردشگری سلامت کشورهای حوزه دریای کاسپین می شود. نوشته : حجت بقایی ( مشاور تحقیق و توسعه ) در رسانه های تاجیک
#Тоҷикистон
#сайёҳии_саломатӣ
#تاجیکستان
#گردشگری_سلامت
روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
https://eitaa.com/hojjatbaghaei/724
"نامت هنوز ایران است..."
(دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق و توسعه)
در سینهام آتشی است
نه از خشم
بل از خاکستری که
از دستان شاهان خیانتپیشه
بر پیکر وطن پاشیده شد.
نه من شاعر هستم
و نه این واژهها شعر
اینها فریادند
رعدی در طوفانِ حافظهی سرزمینم!
بشنو ای قفقاز!
که روزی
در آغوش مادری به نام ایران میخوابیدی
و امروز از آیینهات
هیچ چهرهای
جز اشکِ تاریخ نمیتابد.
ارمنستان
گرجستان
داغستان...
نامهایی که هنوز
در ترانههای مادربزرگم
با حزن خوانده میشوند.
چرا نخجوان رفت؟
چرا ایروان بیخداحافظی رفت؟
کدام «ترکمنچای» ننگین
لبهای امیر را دوخت؟
و دستهای وطن را
از آغوش فرزندانش برید؟
و باز هم
نوبت رسید به ناصرالدین
شاهِ سفرنامهها
نه سرفرازِ میدانها.
او که هرات را بخشید
با یک امضا
افغانستان را برید
و چشمش به دوربین بود
نه به نقشه!
سیستان را
با لبخند سپردند
به حکم گلداسمیتِ طلاییزبان
که با مرکبِ انگلیسی
بر جان ایران خنجر کشید.
ای بادِ خزر!
بگو از بندر فیروزه
که به شوروی سپرده شد
چنانکه چوپانی گله را
به گرگِ خوابآلوده بسپارد.
و اینک…
آخال!
آخال!
نامی که هنوز
از آن بوی غربت میآید
ترکمنستان
تاجیکستان
ازبکستان...
فرزندان یتیمِ تمدن
که یادشان
چون
ماهیهای جدا مانده از خزر
در خوابِ مادرم شنا میکنند.
آیا اشکِ خلیجفارس خشک شده است؟
نه!
او هنوز
برای بحرین میگرید
برای جزایری که
پر از طلا بودند
و در برابر طمع
به قیمت هیچ رفتند!
از آرارات تا اروندرود
از دشت ناامید
تا سواحل پارس
نقشهی ایران
چون پیراهنی
هزار تکه شده بود
هر تکه با زخمی
هر زخم با قرادادی
و هر قرارداد
با دستخطِ بیغیرتی!
اما ای تاریخ!
بنویس:
که این وطن
در دفاع هشتساله
به پا خاست
با دستهای خالی
و دلهایی آکنده از آتش.
نه
نه یک وجب
نه یک سانتیمتر
از خاکش را به دشمن نسپرد.
ما هنوز ایرانیم
با ریشههایی
در سمرقند
و نبضی که
در کابل میتپد.
با اشکی که
در گرجستان میریزد
و فریادی که
از بندرعباس
تا عشقآباد میپیچد.
ما هنوز ایرانیم
اگرچه کوچکتر
ولی بیدارتر
اگرچه مجروح
ولی خنجر به دست...
و ای خاک مقدس!
به ما بیاموز
که دیگر امضا نکنیم
جز با خون
جز با شرف
جز با نامِ ایران!
نامت هنوز ایران است
و ما هنوز فرزند تو هستیم
با مشتی از خاکت
در مشتهای گرهکردهمان
و سوگندی بر زبان:
"دیگر هرگز!"
×روزنوشتهای مشاور تحقیق و توسعه
#ایران
#شعر_حماسی
#مشاور_تحقیق_و_توسعه
#قفقاز
#هرات
#تاجیکستان
#گرجستان
#ترکمنستان
#ازبکستان
#داغستان
#نخجوان
#ترکمنچای
#شاهان_ایران
#دکتر_حجت_بقایی
#ادبیات_توسعه