eitaa logo
حجره ۳۱۳[🌿🤍]
124 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
31 فایل
حجره ۳۱۳[🌿🤍] ‌ «إِنّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً» آنان ك گمنامند ، زهرایی تبارند ارتباط‌با‌ادمین @Meraj1452 ارتباط‌با‌ادمین @faday_hosein1452
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مدافع حرمی که در جوار مرقد امیرالمومنین(ع) آرامید 🔹شهید محمد هادی ذوالفقاری در نجف تا ظهر درس می‌خواند و بعد از ظهرها به کارهای مختلفی مشغول بود. لوله‌کشی را یاد گرفته بود و بعد از ظهرها به خانه طلبه‌هایی می‌رفت که می‌دانست دستشان تنگ است. بدون دریافت هزینه‌ای برایشان لوله‌کشی می‌کرد و گاهی کار برقی انجام می‌داد. 🔹بارها کسی از محمد هادی ذوالفقاری پولی قرض می‌گرفت؛ شهید موقع پس گرفتن پول می‌گفت این مبلغ را ببر به فلان خانواده بده که نیازمندند و نگو از طرف من آورده‌ای. 🔹شهید ‌محمد هادی ذوالفقاری معروف به شیخ هادی از نخستین شهدای مدافع حرم، بنا به وصیت خود در قبرستان وادی السلام نجف در جوار مرقد مطهر حضرت امیرالمومنین علی(ع) تدفین گردید.
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | سرانجام اسیری که صدام هم نتوانست تغییرش دهد 🍃🌹🍃 🔻شهید محمدرضا شفیعی وقتی ۱۴ ساله بود، دلش هوای جبهه رفتن کرد. چون هنوز ۱۵ ساله نشده بود اجازه اعزام به او نمی‌دادند. با اصرار زیاد به مسئول اعزام، بالاخره برای اعزام به جبهه آماده شد. 🔸این شهید والا مقام در جریان عملیات کربلا ۴ به اسارت دشمن درآمد و با بدنی مجروح اسیر می‌شود. وضعیت جسمانی‌اش مناسب نبود و نیاز به عمل جراحی داشت ولی عراقی‌ها توجهی نداشتند. چند روزی که در اردوگاه بود درد زیادی کشید و در آخر از عوارض جراحت در غربت و تنهایی به شهادت رسید. 🔹صلیب سرخ که از شهادت محمدرضا آگاه می‌شود، مسئولان بعثی را موظف می‌کند برای او قبری در شهر کاظمین در نظر بگیرند. پس از ۱۶ سال پیکر این رزمنده قمی تفحص شده و به کشور بازمی‌گردد. 🔺صدام گفته بود این جنازه نباید به این شکل به ایران برود. پیکر پاک محمدرضا را سه ماه در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی جسد سالم مانده بود. حتی روی جسد پودر مخصوص تخریب جسد ریختند که خاصیتش این بود که استخوان‌های جسد هم از بین می‌رفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود. وقتی گروه تفحص جنازه محمدرضا را دریافت می‌کردند، سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه می‌کرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهید شیر سوار الگوی تمام عیار عشق و علاقه به وطن 🍃🌹🍃 🔻شهید جعفر شیر سوار قبل از انقلاب فعالیت‌های زیادی جهت شناخت بیشتر حضرت امام (ره) و بیان عملکرد نظام پهلوی و ظلم و ستم‌های آن‌ها نسبت به مردم محروم و مستضعف داشت و مسئولیت توزیع نوار و پخش اعلامیه‌های حضرت امام (ره) را برعهده داشت. وی فردی متواضع، فروتن، مؤدب و با حجب و حیاء بود و هیچ‌وقت با تند روی و بداخلاقی مقابل پدرو مادرش و دیگران برخورد نکرد و از والدین، حرف شنوی زیادی داشت. 🔸جعفر شیر سوار به حرام و حلال، محرم و نامحرم، اهمیت می‌داد و در روز‌های دوشنبه و پنجشنبه روزه می‌گرفت. هر شب قرآن می‌خواند و با عشق و علاقه خاص تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه را مطالعه می‌کرد. 🔺شهید جعفر شیر سوار روحیه شهادت‌طلبی داشت و به دنبال شهادت بود. اکثر اوقات که در جمع نیروهای گردان یا جمع خودی و مسئولان صحبت می‌کرد، بحث شهادت بود. همیشه مشتاق و جلودار این بود که شهادت نصیبش شود. دعاهایی که در جلسات انجام می‌داد، موید همین موضوع است. همسر شهید می‌گوید: " شهید شیر سوار در رختخواب مردن را ننگ می‌شمرد... وقتی یارانش به شهادت می‌رسیدند، ناراحت می‌شد و می‌گفت: بار الها، چرا مرا شایسته شهادت نمی‌دانی؟ ای کاش من جای نیروهایم بودم" 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | نخبه‌ای که دست راست شهید همت بود 🍃🌹🍃 🔻شهید محمدرضا کارور از نخبه‌های دفاع مقدس که در بیشتر عملیات‌ها همراه شهید همت بود و او را دست راست شهید همت لقب داده بودند. هنگامی که خبر شهادتش را به شهید همت دادند، او گفت: " با شهادت محمد رضا کارور کمر من شکست." 🔺مادر شهید کارور در خاطرات خود نقل می‌کند: " شهید همت در بحبوحه عملیات خیبر با او تماس گرفته و این مادر را دلداری داده و به او قول داده که تا پیکر فرزندش را پیدا نکند از منطقه بازنخواهد گشت. این در حالی است که هنوز پیکر این شهید پیدا نشده و جزو مفقودالاثرهاست! با این وجود شهید همت به قول خود عمل کرد، زیرا به فاصله چند روز پس از شهادت کارور، او نیز به آرزوی خود یعنی شهادت رسید." 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | معامله با خدا 🍃🌹🍃 🔻شهید مصطفی ردانی‌پور در درگیری با خوانین منطقه و مبارزه با افرادی که به کشت تریاک مبادرت می‌ورزیدند، از جمله کارهای اساسی بود که نقش تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت آینده مردم مستضعف یاسوج به ‌جای گذاشت. 🔺یکی از همرزمان شهید می‌گوید: " یک‌روز به محل کارش رفتم و گفتم «با فرماندتون کار دارم.» گفتند «الآن ساعت ۱۱ است، ملاقاتی قبول نمی‌کند.» رفتم پشت در اتاقش. در زدم، گفت «کیه؟» گفتم «مصطفی منم.» گفت «بیا تو.» سرش را از روی سجده بلند کرد، چشم‌هایش سرخ، خیس اشک. گفتم «چی شده مصطفی؟» زل زد به مهرش. گفت « ۱۱ تا ۱۲ هرروز را فقط برای خدا گذاشته‌ام، برمی‌گردم کارامو نگاه می‌کنم. از خودم می‌پرسم، کارهایی که کردم برای خدا بود، یا برای دل خودم." 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که از دبیرستان مبارزه با ظلم را آغاز کرده بود 🍃🌹🍃 🔻شهید مجید زینلی فتح آبادی در قسمتی از خاطراتش می‌گوید: " در رفسنجان هنوز کسی راهپیمائی نکرده بود برای اولین بار از افرادی که در دبیرستانم تحصیل می‌کردند حدود یکصد نفر از آنها با من و همکلاسی‌هایم همرایی کردند. شعارهایمان این بود که درود بر معلم مبارز درود بر خمینی برادر مسلمان بیدار شو و..." 🔸یکی از همرزمان شهید زینلی فتح آبادی تعریف می‌کند: " فرستاده بود دنبالم که بروم پيشش. مجید داشت گريه می‌کرد؛ چشمش که به من افتاد، گفت: فکر کنم امام از ما راضی نيستند که قطعنامه را قبول کرده‌اند، اگر ما توانسته بوديم دل امام را شاد کنيم، امام ناراحت نمی‌شدند. من برای ناراحتی امام گريه می‌کنم. 🔺آن شب آن‌قدر اشک ريخت تا خواب رفت." 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که ارادتش به حضرت زهرا(س) باعث شد همانند آن حضرت از پهلو مجروح و شهید شود 🍃🌹🍃 🔻همسر شهید مهدی حسینی می‌گوید: " با مهدی عهد بستیم که هرگاه فرزندمان متولد شد، دهه دوم محرم در منزل‌مان هیات بگیریم. هرچند ابتدا به نیت فرزندمان بود، اما سپس تصمیم گرفتیم این مراسم را برای رشد معنوی بیش‌تر خود برگزار کنیم و از سیره امام حسین (ع) درس بگیریم. مراسم عزاداری از سال ۱۳۹۲ آغاز شد و همچنان ادامه دارد". 🔺سال ۱۳۹۵ اولین مرتبه‌ای بود که شهید حسینی برای ماه محرم در ایران حضور نداشت. زمانی‌که به وی می‌گویند: " اگر می‌خواهی به ایران برگرد! " پاسخ می‌دهد: " حتی اگر تنهاترین سردار باشم، امسال مراسم عزاداری سالار شهیدان را با کمک بچه‌ها در سوریه برگزار می‌کنم. ان‌شاءالله حضرت زهرا (س) قبول می‌کنند." هر چند که این فرصت مهیا نشد و تصاویر شهادت وی نشان می‌دهد که همچون حضرت زهرا (س) از پهلو مجروح می‌شود و ظهر اولین روز ماه محرم با لبان تشنه به شهادت می‌رسد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | وقتی دفاع از وطن اولویت تمام کارهایت می‌گردد 🍃🌹🍃 🔻شهید مهدی ذاکر حسینی در رابطه با ازدواج می‌گفت تا زمانی که این داعشی‌ها و تکفیری‌ها از بین نروند من سعی می‌کنم ازدواج نکنم، چون احتمال شهادت هست. می‌گفت دوست ندارم در رختخواب بمیرم و می‌خواهم در راهی بروم که شهادت در آن هست و حداقل اثری از ما در جامعه بماند. وی اعتقاد داشت اگر ما نرویم تروریست‌ها وارد کشور می‌شوند و مملکت‌مان را نابود می‌کنند. 🔺مهدی ذاکر حسینی یک بار گردنش صدمه دیده و چند تا از دندان‌هایش به خاطر مبارزه با داعش شکسته بود. بار دیگر برای ضربه زدن به داعش جلو رفته بود و آن ها تعقیبش کردند و موتورش را با خمپاره زده بودند. مهدی از موتور افتاده و دندانش شکسته بود ولی خودش را از دست آن‌ها نجات داده بود. او همیشه این جراحت‌ها را داشت. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که سعی داشت زندانیان سیاسی را هم‌نظر با خود کند 🍃🌹🍃 🔻 شهید ابوالفضل پاکداد در دوره راهنمایی بود که عکس شاه و تزئیناتی را که برای مراسم جشن روز چهارم آبان (روز تولد شاه) در مدرسه نصب کرده بودند به همراه دوستانش پاره کرد، به همین دلیل پدرش را به شهربانی احضار کردند و خواستار تحویل دادن ابوالفضل به شهربانی شدند که با اصرار او از دستگیری ابوالفضل صرف نظر و به گرفتن تعهد از پدرش اکتفا کردند. 🔺ابوالفضل پاكداد در زندان بر روی عقايد زندانيان سياسی كار می‌كرد تا بلكه پس از اصلاح بتواند آن‌ها را به جبهه ببرد و عاقبت به خيرشان كند. او در آخرين روزهای عمر خويش از تمامی تعلقات دنيوی دوری گزيده و شهادت را با تمام وجود لمس كرده و يقين پيدا كرده بود كه شهيد می‌شود. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهید عباس ورامینی اولین نفری بود که وارد لانه جاسوسی شد 🍃🌹🍃 🔻شهید عباس محمد ورامینی در ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۸ که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، سفارت آمریکا را تسخیر کردند، اولین کسی بود که وارد لانه جاسوسی شد و یک سال در لانه جاسوسی فعالیت داشت. او در آن روزها مسؤولیت آموزش نظامی دانشجویان پیرو خط امام را بر عهده داشت و برای آنان اسلحه تهیه می‌کرد. 🔺شهید حاج ابراهیم همت فرمانده وقت لشکر پیروز حضرت محمد رسول الله (ص) در سخنانی در مراسم این شهید بزرگوار بر سر مزارش گفت: "حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت، نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بود و دنیا را برای خود قفس تنگ و آزار دهنده‌ای می‌دانست که باید آن را شکست و رها شد. " 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | میرحسینی «مالک اشتر» سپاه اسلام بود 🍃🌹🍃 🔻سردار شهید سلیمانی ماجرای شهادت همرزم عزیزش شهید میرحسینی را این‌طور وصف کرده است: "قاسم، بزرگ لشکر ۴۱ ثارالله بود که همه ابعاد یک فرمانده اسلامی را با تعاریف اصیل آقا امیرالمؤمنین (ع) داشت. در عملیات کربلای۴ بچه‌ها خیلی نگران ایشان بودند؛ شهید میرحسینی در هیچ عملیاتی بدون زخم از صحنه خارج نشد، از تمام عملیات‌ها زخمی بر بدن داشت، به بچه‌ها گفته بود در عملیات کربلای۴ نترسید که من شهید نمی‌شوم". 🔺شهید سلیمانی در ادامه خاطراتش می‌گوید: " قبل از عملیات کربلای۵ شبی داخل سنگر نشسته بودیم و با میرحسینی صحبت می‌کردیم. گفت که تیر به این جای من خواهد خورد و انگشتش را روی پیشانی‌اش گذاشت و همین‌طور هم شد. هیچ‌وقت خبر شهادت ایشان را از یاد نمی‌برم. من در دو سه عملیات واقعاً از خدا می‌خواستم که پایان عمر من همین مقطع باشد. یکی همین عملیات کربلای۵ بود؛ خصوصاً وقتی خبر شهادت شهید میرحسینی را شنیدم. احساس کردم لشکر ثارالله واقعاً منهدم و منحل شد و از همه مهم‌تر فکر می‌کردم شهادت ایشان تأثیر بسیار عمیقی بر عدم موفقیت ما در عملیات کربلای۵ بگذارد". 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | خاطره‌ای تلخ از آخرین کشیک مشترک 🍃🌹🍃 🔻همسر شهید دکتر وحید منصف کسمائی می گوید: آخرین کشیک مشترک من و همسرم در اورژانس بیمارستان پورسینا رشت جمعه ۳ اسفند ماه ۹۸ بود 🔸به خاطر ویروس باید از دستکش و ماسک استفاده می کردیم حدود ۹ صبح وحید را در بخش دیدم از وی پرسیدم چرا ماسک نزدی گفت که ممکن است مردم با دیدن این صحنه وحشت زده شوند. 🔺منصف کسمایی، سال ۶۹ در زلزله رودبار، برای کمک به مردم به همراه تعدادی از دانشجویان به رشت سفر کرد تا در انتقال و امدادرسانی به مصدمان زلزله کمک کند. لازم به ذکر است از وی دو دختر به یادگار مانده است. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | دو مزار برای یک مرد جنگی 🍃🌹🍃 🔻همسر شهید ابوالفضل عباسی خاطره ای را از وی بازگو می کند: " یک روز که می خواست سرکار برود بچه همسایه را دیده بود که چون دوچرخه سواری بلد نبود زمین خورده است. آمد خانه لباسش را عوض کرد و پی بچه همسایه رفت. خوب که دوچرخه سواری به او یاد داد برگشت خانه لباس فرمش را پوشید و به محل کارش رفت". 🔸شهید عباسی آن قدر خودش را مقید به کمک به دیگران می دانست که در هفته ۲ بار به بچه ها زبان انگلیسی یاد می داد. بعد از درس هم، بیرون می رفتند و فوتبال بازی می کردند. 🔺نزدیک ظهر شهید عباسی هنگام وضو گرفتن خمپاره ای در کنارش منفجر می شود، بدن ابوالفضل ۲ تکه شد، همرزمانش تکه های جدا شده را جمع کردند و در همان کنار جاده آبادان ماهشهر به خاک سپردند و باقی پیکر او را به تهران فرستادند. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با |