.:. حجره فقاهت .:.
#حکایات_علماء
⭕️ احترام به دستخط مبارک رئیس اسلام و المسلمین، میرزا حسین نائینی...
💠 نقل خاطرهای از حضرت آیتالله میرزا محمّدباقر زنجانی رضواناللهعلیه:
🔸در زمان سلطنت رضاخان و برداشتن عمامهها، میل کردم برای زیارت اقوام و خویشان سفری به زنجان کنم. کنسول ایران در نجف زنجانی بود و خیلی نسبت به من اظهار ارادت مینمود.
🔹روزی این مطلب را با او در میان گذاردم، گفت: آقا میرزا اگر #اجازه_اجتهادی داشته باشید، بنده رونوشت آن را ضمیمه پرونده میکنم و گذرنامه با عمامه به شما میدهم تا بتوانید به راحتی به ایران سفر کنید.
🔸من به مدرسه آمدم. اجازه اجتهاد میرزای نائینی را برداشتم و به کنسولگری رفتم. کنسول بلند شد و خیلی تواضع کرد و گفت: چند دقیقهای به من مهلت دهید. این چند سطر را بنویسم و بعد خدمت شما هستم.
👈🏻 در چند دقیقهای که او مشغول کارش بود، ناگهان در قلب من بارقهای الهی افتاد که سزاوار نیست که من برای سفری، اجازه و دستخط شریف رئیس اسلام و المسلمین مثل میرزای نائینی را به یک نفر رئیس ریش تراش یاور ظالم بدهم!
🔹چند دقیقهای نشستم و سپس بلند شدم، خداحافظی کردم و بیرون آمدم. هرچند اصرار کرد که بفرمایید کار شما را درست کنم، گفتم: چیزی به خاطرم رسید. اگر تصمیم قطعی گرفتم، خدمتتان میآیم.
🔸بیرون آمدم و دیگر به آنجا بازنگشتم. و این چنین شد که مرحوم میرزا باقر پس از تشرّف به نجف در سال ۱۳۳۸ قمری تا سال وفات (۱۳۹۴ ق) هیچ گاه نتوانست به ایران بیاید.
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat