.:. حجره فقاهت .:.
#حکایات_علماء
⭕️ ده لیره طلای عثمانی؛ از آسمان غیب!
💠 مرحوم سیّدمحسن امين (صاحب تألیفات عدیدة، از جمله أعیان الشّیعة) در شرح احوال خود، در دوران تحصيل و تدريس در نجف اشرف حكايت كرده است که:
🔸در عراق سه سال قحطى و گرانى به وجود آمد و هم زمان با آن در لبنان (جبل عامل) هم قحطى شده بود و در سال فقط پنج ليره عثمانى براى ما كه آن موقع هفت سر عائله بوديم مىآمد و به جائى نمىرسيد.
- از هيچ جاى ديگرى هم چيزى به ما نمىرسيد و من خودم را به متوسّل شدن به اين و آن عادت نداده بودم.
🔹پس در سال اوّل، قسمتى از لوازم منزل را كه مىشد، از آن دست كشيده، فروختم و در مخارج قناعت به كم و اكتفاء به اغذيه نامناسب را در پيش گرفتيم.
🔸سال اوّل با قحطى و گرانى روز افزون در عراق و لبنان گذشت و ما همچنان به درس و بحث مشغول بوديم و از مراجعه واستمداد از اين و آن روى گردان بوديم و به گرانى و كمبود اعتنائى نمىكرديم؛ مثل اينكه وضع عادّى است.
🔹در سال دوّم، قسمتى از كتابهائى را كه ممكن بود بفروشيم، فروختيم و آن سال را گذرانديم و در سال سوّم، زيور آلات خانواده را فروختيم و سال چهارم آمد...
- در حالى كه ما #هيچ_چيز براى فروختن و امرار معاش نداشتيم و قحطى و گرانى هم همچنان ادامه داشت؛ ما نيز بدون اعتناء به آن وضع به مطالعات و درس و بحث خود مشغول بوديم.
👈🏻 خدا نيز ما را به حال خودمان رها نكرد و به #فضل_جارى و هميشگىاش ما را متنعّم ساخت. یک روز عصر كه در منزل مشغول مطالعه بودم با صداى درب برخاستم و درب را باز كردم، ديدم شيخ عبداللطيف العاملى الحداثى است.
🔸نامهاى به من داد. آن نامه از مردى به نام شيخ محمّد سلامه عاملى بود. در آن نامه نوشته بود كه: حاج حسين مقدار ده ليره يا بيشتر، ليره طلاى عثمانى به من داده است تا آن را براى شما بفرستم.
- و من نه حاج حسين را مىشناختم و نه تا آن وقت از شيخ محمّد سلامه چنين سابقهاى ديده بودم، دانستم كه اين قضيه #كار_خداست!
📎 منابع تمامی مطالب، در آرشیو مجموعه موجود میباشد.
📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت
🆔 @hojre_feghahat