eitaa logo
|حجره نامه|🕊🇵🇸🇮🇷
578 دنبال‌کننده
854 عکس
341 ویدیو
7 فایل
خداوند مقربترین بندگان خویش را از میان عشاق بر میگزیند تا گره کور دنیا را به معجزه عشق بگشایند... برای شنیدن👈 @alamdar69
مشاهده در ایتا
دانلود
مظلوم‌تر از « » همانا « » است، چه اینکه علی‌القاعده دفاع از نهضت، آسان‌تر از دفاع از نظام است!  @hojre_name
لذت می‌برم از طراحی صحنه‌ی سخنرانی‌های رهبر معظم و صلوات‌لازم انقلاب، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(زید عزه و رفع‌الله مقامه) که زیلو، هنر دست ایرانی مِیبُدی؛ قاب عکس امام، هنر دست ایرانی اصفهانی؛ چفیه‌ی مقاومت، هنر دست ایرانی خوزستانی؛ ترمه، هنر دست ایرانی یزدی؛ میز و صندلی، هنر دست ایرانی ملایری؛ انگشتر، هنر دست ایرانی خراسانی؛ و حتی عبا و عمامه‌ی حضرت ماه نیز. یک روز هم در همین سرزمین، خودفروختگانی حکومت می‌کردند که حتما باید پارچه‌ی کت و شلوارشان از فلان قبرستان فرنگ می‌آمد خل و چل‌ها! از ژن آن نفله‌ها اینک دلواپس خاک ایران بیرون آمده! آخ که ما هم چقدر باور کردیم! این را فقط برای درآوردن حرص سلطنت‌طلب‌ها می‌نویسم، به‌ویژه آن مترسک نفله که فقط به گل‌های قالی رخصت زیارت رژه‌ی باشکوهش را می‌دهد؛ معروف است که می‌گویند: «آخوندها چیزی را که بگیرند، پس نمی‌دهند!» به‌خصوص اگر آخوندش «خراسانی‌ترین آخوند تاریخ» باشد! @hojre_name
هست و دیگر هیچ نیست ح‌ق: حرف حساب خدا با خامنه‌ای همان حرف حساب خدا با خمینی است! آن روز که نسل بابااکبرها، عاشق ایمان عظیم روح‌الله به خدا شدند؛ از قضا خداوند آن حد از ایمان امام را کافی نمی‌دانست! خمینی نه‌تنها سوم خرداد را کار خدا می‌خواند، بل‌که علیه شعار «ما همه سرباز توییم» هم می‌شورید، لیکن همان خدایی که دم به دم بر ایمان ابراهیم نبی افزود، خمینی را نیز مؤمن‌تر می‌خواست: «گوش کن روح‌الله! می‌خواهی را از تو بگیرم و را نیز و و را نیز و مفتح را نیز و نیز همه‌ی آن اطفال درون گهواره‌ی نیمه‌ی خرداد چهل و دو را که عجیب روی حمایت‌شان حساب باز کرده بودی؟ می‌خواهی چمرانت را از تو بگیرم و نیز دورانت را، باکری‌هایت را، زین‌الدین‌هایت را، دستواره‌هایت را، همتت را، خرازی‌ات را، باقری‌ات را، کاوه‌ات را و نیز املاکی و کشوری و شیرودی و فلاحی و فکوری‌ات را؟ و در صحنه‌ای دیگر؛ مدنی و دستغیب و اشرفی اصفهانی و صدوقی را؟ و حتی خودت را نیز؟ ولی می‌خواهی با وجود آن جام زهر که از دست روزگار گرفتی، کاری کنم که به شهادت جانشینت خامنه‌ای، شاه‌بیت وصیتت این باشد که دلت آرام باشد و قلبت مطمئن؟» و اینک: «با تو هستم سیدعلی! با حاج‌قاسمت، نه پس؛ می‌خواستی بعد از به نرسی! بگذار پرده بردارم از رازم! من بنا دارم را؛ آری! سلیمانی را از تو بگیرم! هم‌چنان که آوینی را از تو گرفتم و صیاد را هم! و ستاری را هم! و احمد کاظمی را هم! خیلی دوستش داشتی! هان؟ خیلی حاج‌حسین همدانی را دوست داری؟ باشد! او را هم از تو می‌گیرم! و حتی طهرانی‌مقدم را! با وجود طهرانی‌مقدم که قطعا حیفا و تل‌آویو را روزی با خاک یکسان می‌کردی اما نه موشک، دست حاج‌حسن است و نه هسته‌ای، دست حاج‌محسن! بعد از مجید و مصطفی و مسعود و داریوش، استادشان را هم از تو می‌گیرم ولی خدا نیستم من، اگر با همه‌ی این فقدان‌ها، تو را به همه‌ی اهداف مقدست نرسانم و ایمانت را به مرز ایمان ابراهیم نرسانم!» و اینک حرف ما به خدا: «هر جور که می‌خواهی، خامنه‌ای را امتحان کن! این سید، جز مهر کربلای حسین تو، سجده بر هیچ خاک دیگری نخواهد کرد! اما یا الله! یک رجز هم ما در پیشگاه تو بخوانیم! اگر پدران ما عاشق ایمان روح‌الله بودند، ما چنان خیال‌مان از ایمان سیدعلی به تو جمع است که خواه رهبر انقلاب بخوانندش، خواه حتی رهبر ضدانقلاب! ما به این عناوین کاری نداریم! با بودیم؛ با سید هستیم و با سید هم خواهیم ماند! هیهات! هرگز گمراه نخواهد شد، آن‌که در شب جور، راهش را با نور هماهنگ می‌کند...