🔺 اگر انتخابات یکی از #امورجامع است، تشخیص اینکه حضور در این صحنه لازم و واجب است، این به عهده خود #فقیه است؟ یا یک امر شخصی است؟ به عهده آحاد مردم است؟
🔺 مثلا فردی میگوید که بله، قبول داریم که باید #انتخابات باشد، ولی به نظر من حفظ نظام، متوقف بر حضور مردم نیست. هر کسی مایل بود، حاضر شود. هر کسی هم که نخواست، حاضر نشود. چرا در اینجا از حکم شرعی هزینه کنیم؟ چرا یک وجوب و #الزام_شرعی روی آن بذاریم.
🔹 اگر حاکم نسبت به موضوع تشخیص داشته باشد، کسی نمیتواند از تشخیص او فرار کند. اصلا یکی از فلسفههای جعل حاکم، رفع و دفع تنازع است. یعنی اگر #میرزای_شیرازی اعلام میکند که «الیوم استعمالتهم تنباکو بای نحوه کان» در حکم محاربه با امام زمان است، چرا آقایان اشکال نکردند که به میرزای شیرازی چه ربطی دارد که در موضوع دخالت کرده است.
🔹 ما در #فقه_اسلامی، بابی با عنوان تبری و تولی داریم. حال مصداق تولی چیست؟ مصداق تبری چیست؟ اگر حاکم در موضوع دخالت کرد و مصداق موضوع را تشخیص داد و گفت که امروز، این نحو حرکت آب به آسیاب دشمن میریزد، براساس تشخیصی که از واقعه خارجیه دارد، شکی نیست که حکم او نافذ است.
🔹 اینکه برخیها شک کردهاند که موضوعشناسی ربطی به حاکم ندارد یا تعیین مصداق موضوع ربطی به حاکم ندارد، من فکر میکنم که اینها درک درستی از موضوعشناسی نداشتهاند. چنانچه #وحیدبهبهانی در فواید حائری هم میگوید که مجتهد، قاضی، حاکم، اسامی برای یک فرد است. وقتی شخصی به عنوان فقیه حاکم شناخته شد، تشخیصش از موضوع و از موضع حکومتی را هم که به مردم اعلام میکند، جای شک و شبهه ندارد.
ادامه دارد...
🆔 @hokmrani_dini