eitaa logo
حوری
188 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
23 فایل
زن، خانواده، محیط زیست ارتباط با ادمین: @mazinani332
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️سازمان بهداشت جهانی (who) خواستار آزاد شدن سقط جنین تا لحظه تولد شد 🔹دستورالعمل‌های جدید سازمان بهداشت جهانی ادعا می‌کند قوانینی که از سقط جنین جلوگیری می‌کند حقوق "زنان، دختران یا سایر افراد باردار" را نقض می‌کند. این سند همچنین مدعی است محدود کردن سقط جنین آثار نامطلوبی بر "نوجوانان" دارد. 🔹سازمان ملل متحد نیز از این پیشنهاد استقبال کرده است. 🔹انتشار این دستورالعمل جدید اعتراضات متعددی را در پی داشته است. معترضین معتقدند که آزاد شدن سقط جنین عملا مجوزی برای قتل است/ دیلی میل ‌ 👈حق زن بر بدن خود حق جدیدی است که برای بشر مدرن تعریف شده است. مبنای انسان عصر جدید "خود" است و هر چه او را محدود کند باید از سر راه برداشته شود حتی موجودی دیگر به نام انسان که خود باعث و بانی به وجود آمدنش شده است! 👈اگر عشق مادری مانعی در راه رسیدن به خواسته های زن باشد، جایگاهی در زندگی انسان مدرن ندارد. قوانین دنیای جدید نیز با قانون دنیای قبل متفاوت است. اینکه سیر جریان کنونی به کجا بیانجامد و انسان جدید دیگر چه حقی برای خود قائل باشد را خدا داند و بس! @hooree 🌹
🔹از آشپزخانه تا استادیوم! 🔸در روزگاری نه چندان دورتر از ما، مطبخ مادرمان پایتختشان بود و مرکز فرماندهی آنها. تمام هویت زن را معمولا دست پخت او و هنرهای دیگرش تعریف می کرد. یک زن خوب و توانا زنی بود که بتواند از داخل خانه اش هم مردش را زیر نفوذ خود داشته باشد و هم فرزندانش دست به سینه فرمانش را بخوانند. 🔹البته در آن روزگار زنان زیادی هم بودند که خود زیر نفوذ و سلطه مردان بودند و بدون آنها هیچ هویت مستقلی نداشتند. زنانی که ضعیفه خوانده می شدند و نام مرد به آنها اعتبار می بخشید. 🔸گذشت و در گذر زمان، زنان با حضور در اجتماع به تدریج برای خود هویت جدیدی را تعریف کردند. آنان دیگر در چاردیواری خانه محصور نماندند و ولایت بر اداره و کارخانه و ... را جایگزین ولایت بر مطبخ کردند. نانو و فضا و آی تی و ... عرصه تاخت و تازشان شد و در برخی از آنها از مردان پیشی گرفتند. زنان ثابت کردند در بسیاری از زمینه ها نه تنها از مردان کم ندارند که بر آنها سرند! 🔹در چنین زمینه و زمانه ای اما عده ای همچنان در تصمیم بر حضور این قشر نوظهور از زنان در برخی از عرصه های اجتماعی مانده اند و مقاومت می کنند، گویی هنوز از درک واقعیت های بدیهی این دوران ناتوانند و شاید نمی خواهند باور کنند که زن مدرن و امروزی را نمی توان در حصار خانه نگه داشت. آنها از درک این حقیقت عاجزند که از همان زمان که زن وارد اجتماع و فعالیت های عمومی شد، از پوسته سنتی خود بیرون آمد و دیگر نمی توان او را به داخل آن پوسته برگرداند. 🔸حضور در اماکنی چون استادیوم برای دیدن یک بازی کاملا مردانه هر چند خواست عده محدودی از زنان است اما باید آن را از الزامات حضور اجتماعی آنان دانست و مقاومت در برابر این حضور نه تنها ره به جایی نمی برد که عده بیشتری از آنان را تشویق به کسب حقوق برابر با مردان کرده و هیاهو و جنجالی که بر اثر این ممانعت و محدودیت پیش می آید، روح و روان مردم را آزار داده و عرصه حیات و زیست انسانی را برایشان تنگ می کند. از تبعات این رفتار می توان به گرایش روزافزن جوانان به خروج و فرار از این شرایط بر اثر حس خفقانی که بی جهت بر آنان تحمیل شده اشاره کرد. 🔹هر چند بنده معتقدم زن سنتی آگاه به زمان و در بند قیودات مذهب و سنت، به فطرت زنانه خود نزدیکتر بود و با ایفای نقش مادری و همسری می توانست قدرت بیشتری کسب کند اما به این نکته نیز آگاهم که نمی توان زن مدرن و امروزی را با وجود آزادی ها و توانایی هایی که کسب کرده وادار به پذیرش قیودات گذشته کرد. 🔸شاید تنها راهی که به نظر می رسد در شرایط کنونی و جایگاهی که زن امروز خواستار آن است عاقلانه تر و منطقی تر باشد، پذیرش تغییرات و خواست زنان و فراهم کردن شرایط حضور آنان با آفات و خطرات کمتر است. شرایطی که هم حرمت آنان حفظ شود و هم احساس کنند توسط مسئولین به حساب می آیند و به عنوان قشری که نیمی از اجتماع را تشکیل می دهند دیده می شوند. ✍ف مزینانی @hooree 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸کروخی: از خدا بترسید و حق تحصیل را از دختران نگیرید مسعوده کروخی، نماینده سابق مجلس افغانستان می‌گوید از وقتی طالبان آمده‌اند،‌ همه درها به روی زنان بسته شده است. او در نشست مشورتی شورای انسجام زنان هرات گفت: گناه زنان چیست که مردان نمی‌توانند خواهشات نفسانی خود را کنترل کنند و با دیدن زن‌ها به گناه می‌افتند؟ 🔹وستانیوز @hooree 🌹
🌹فرا رسیدن ماه خدا بهار دلها، همزمان با بهار طبیعت، بر همه آنها که دنبال فرصتی برای بهره بری از عنایات حقند مبارک باد🌹 @hooree 🌹
♦️پلاستیک، همه‌ جا حتی در خون انسان 🔹دانشمندان هلندی در پی انجام مطالعه‌ای برای اولین بار ذراتی از پلاستیک در خون انسان یافتند که هشداری برای احتمال رخنه این ذرات به دیگر اندام‌های بدن است. 🔹ذرات بسیار خُرد که به سختی دیده می‌شوند تقریبا همه جا از عمیق‌ترین نقاط اقیانوس تا مرتفع‌ترین قله‌ها و حتی در هوا و زنجیره غذایی دیده شده‌اند اما اکنون بر اساس مطالعه‌ای که در نشریه بین‌المللی هلندی محیط زیست منتشر شده است، بررسی نمونه خون دستکم ۲۲ فرد داوطلب سالم نشان می‌دهد ذرات خرد پلاستیک یا میکروپلاستیک در خون ۸۰ درصد این افراد هم وجود دارد. 🔹نیمی از نمونه‌های خون ردی از پلاستیک بطری های نوشیدنی را نشان می‌داد و یک سوم از نمونه‌ها حاوی پلی‌ استیرن (پلاستیک مورد استفاده در ظروف غذا و محصولات دیگر) بود./اخبار فوری 👈پس تا می توانید در مصرف پلاستیک خست به خرج دهید و صرفه جویی کنید تا سالم بمانید! @hooree 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صداوسیما در اقدامی نادر به موضوع "تعرض به زنان در سینما" پرداخت! 👈رسالت فراموش شده صدا و سیما در افشاگری، مطالبه گری، آگاهی بخشی و... باید احیا گردد. @hooree 🌹
♦️اعتراض نماینده مجلس به گسترش «کشف حجاب برخی خانم‌های معلوم‌الحال» جعفر راستی، نماینده مردم شبستر در مجلس: 🔹برخی از مجریان صداوسیما و هنرپیشه‌های مطرح در سطح جامعه علنا به اسلام و خون جوانان این مرز و بوم دهن کجی می کنند و هر روز شاهد کشف حجاب برخی خانم های معلوم‌الحال هستیم. تا کی این وضعیت ادامه خواهد داشت؟ 🔹چرا در گزینش آنها قبل از معروف و الگو شدن دقت نمی کنید؟/ایسنا 👈همین خانمهای معلوم الحال! روزی در صدر سریالها و برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان الگوی زنان جامعه تشویق و ترغیب می شدند! 👈 هنرمند را نمی توان گزینش کرد بلکه هر هنرمندی در طول سالهای حرفه ای خود کسب اعتبار و عنوان می کند. فرهنگ سازی و اسطوره سازی قواعدی دارد که نیاز به مطالعه و مشورت با نخبگان و صاحبنظران آن حیطه دارد؛ چیزی که متاسفانه در کشور ما کمتر به چشم می آید! @hooree 🌹
🔹دلایلی که جوانان در سال ۱۳۰۸ از ازدواج گریزان بودند! ‌ @hooree 🌹
✳️یک مهمانی ویژه ❇️رمضان فرصتی برای بازگشت به انسانیت انسان است. رمضان یکی از نفحاتی است که سالی یک بار می وزد و هر که را در مسیرش باشد می نوازد. رمضان ماه مهمانی خداوند است. یک مهمانی خاص و ویژه برای آنان که می خواهند بندگی کنند. ❇️سفره نعمات خداوند در تمام سال پهن است و تمامی جن و انس و نبات و حیوان ریزه خوار این سفره اند، اما سفره رمضان خاص بندگان ویژه اوست. آنان که بندگی خداوند را انتخاب نموده و شیاطین را در بند خواست و اراده خود کرده اند. ❇️رمضان فرصت ویژه ای است که خداوند تنها یک بار در سال در اختیار بندگانش قرار می دهد و از آنان دعوت می کند بر سر این خوان نعمت بنشینند و بهره برند. هیچ اجباری هم در پذیرش این دعوت نیست. دعوتنامه نوشته شده و توسط رسولان به بندگان رسیده است. هر کس با اختیار خود می تواند انتخاب کند بر سر این سفره بنشیند و بهره برد یا نه! ❇️فقط یادتان باشد رمضان خیلی حرمت دارد، مهمانانش نیز. به حرمت این ماه و به حرمت این سفره، دیگرانی که به هر دلیلی نخواهند بر سر این سفره بنشینند، باید حرمت مهمانان را نگه دارند و با بی احترامی خود، آنان را نیازارند. ❇️بر مهمانان این ماه و این سفره نیز فرض است در این فرصت ویژه و طلایی، همه خیرات و برکات را برای همه و رفع هم و غم و گرفتاری را از همه(چه آنان که بر سر این سفره اند و چه کسانی که نیامده اند) از صاحب این سفره طلب کنند: اللهم اغن کل فقیر؛ اللهم اشبع کل جائع؛ اللهم اکس کل عریان؛ اللهم فرج عن کل مکروب .... ❇️خداوند رحمان و رحیم در این ماه، بی صبرانه مشتاق و منتظر مهمان است و فرشتگانش با برات آزادی از غل و زنجیر شیاطین در دست، بر در ایستاده و در انتظار بندگان عقب مانده از این خوانند و هر روز و شام ندا میدهند: بشتابید ای بندگان که فرصت از دست می رود‌ و ساعات و لحظاتی که حتی نفس کشیدن در آن عبادت است رو به اتمام است! ✍ف مزینانی @hooree 🌹
ورود مجلس به موضوع آزار جنسی زنان در سینما / با آزارگران برخورد جدی خواهد شد 🔹یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، از ورود بهارستانی‌ها به موضوع آزار جنسی سینماگران زن خبر داد. @hooree 🌹
🔻ظاهرا استفاده از المان بالا توسط شهرداری تهران به منظور تشکر از زنان زحمت کشی است که خانه تکانی نوروزی را به پایان برده و خانه های خود را آماده بهار کرده اند. 🔻هر چند این نماد برای پاسداشت قشری از زنان جامعه که برای بقای زندگی خود و خانواده شان از جان مایه می گذارند گویا و ارزشمند است اما بهتر بود در موقعیت فوق و جلوی تابلوی ایستگاه دانشگاه شریف، نمادی از یک زن تحصیل کرده و صاحب نام همچون مریم میرزاخانی گزارده می شد تا از این قشر از زنان جامعه هم قدردانی شده باشد. @hooree 🌹
✅پدیده شوهر فراری چیست و چقدر خانواده‌های ایرانی را تهدید می‌کند؟ 🔹این روزها هشدارها درباره پدیده شوهر فراری افزایش یافته است. کارشناسان می گویند عدم پایبندی به ارزش های اخلاقی و شرایط سخت اقتصادی دو عامل اصلی که باعث می شود مردان ، خانواده شان را ترک کنند فاطمه دانشور مدیر موسسه خیریه مهرآفرین: 🔹گزارش های مددکاران اجتماعی نشان می دهد مردان بسیاری به دلیل فقر شرایط اقتصادی خانواده شان را برای همیشه ترک کرده اند. از این رو هر روز ما شاهد مراجعه زنان و مادرانی بی سرپناهی هستیم که حتی از پس پرداخت اجاره خانه هم بر نمی آیند. 🔹در کنار فقر ،اعتیاد مرد به مواد مخدر نیر یکی از دلایل ترک خانه است. اما این روزها ازدواج دوم مردان و رها کردن همسر اول و فرزندان بسیار گزارش شده. در کل می توان گفت عدم پایبندی به ارزش های اخلاقی یکی از دلایل افزایش این پدیده است.» سید حسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی کشور: 🔹ازدواج مجدد مردان زمینه برای خروج آنها از خانواده مهیا می کند. ازدواج‌های تحمیلی و بیکاریِ مرد از عواملی هستند که می‌تواند سبب ترک خانه شود. حتی خشونت‌هایی که ممکن است توسط زن به مرد تحمیل شود از دلایل دیگر این مسئله است. @hooree 🌹
☪دیس مسی مهتابی! بر اساس یک خاطره واقعی ☪زهره غرق خواب بود. در خواب می دید درب چوبی اتاق قیژ قیژ صدا می کند. عصبی شده بود. با خود می گفت: لعنت به این شهر که ۱۱ ماه از سالش باد است.! صدای هوهوی باد ترانه آشنای شهر کویریشان بود. اما صدای قیژ در انگار مخش را خراش می داد. در خواب به اسماعیل می گفت: باید به لولای در روغن بزنی. شاید صدایش کمتر شود. با تکان شانه هایش از خواب پرید! اسماعیل بود. می گفت: مگر نمی شنوی؟ یک ساعت است مادر در می زند، سحر شده! ☪زهره تازه فهمید که صدای در از باد نبوده و عمه اش برای بیدار کردن او به در می زده است. یادش آمد شب ، قبل از خواب، پلوی سحری را روی اجاق دم گذاشته بود. عمه اش مادر شوهرش هم بود. خیلی هوایش را داشت تا نکند به خاطر بی تجربگی و سن کمش، مورد شماتت اسماعیل و پدرش قرار بگیرد. خورشت سحری را عمه پخته بود و حالا زهره را بیدار کرده بود تا غذا را بکشد. ☪زهره که چشمانش هنوز پر از خواب جوانی بود با خود غر می زد. سال اولی بود که مجبور بود برای اهل خانه سحری آماده کند. به آشپزخانه ته حیاط رفت. نور ماه از سوراخ گرد سقف روی زمین افتاده بود. با خودش فکر کرد، چه عمه مهربانی! همه چیز را آماده کرده است. فقط مانده غذا را توی سینی مسی بکشم و سر سفره ببرم. در نور کم رنگ فانوس، خواب آلوده دیگ پلو را از روی اجاق برداشت و روی زمین کنار دیس مسی گذاشت. قابلمه خورشت را از روی چراغ پایین آورد. همانطور خواب آلود با کفگیر برنج را توی دیس ریخت و خورشت را رویش. همه شان دور یک دیس غذا می خوردند. رسم آن روزگار بود. ☪غذا را که تمام و کمال کشید، با رضایت خاطر از خود که حالا دیگر برای خودش خانمی شده، دست برد دیس را بلند کند. ناگاه دستانش در برنج فرو رفت. آه از نهادش بلند شد! ای دل غافل من چه کردم!؟ نور ماه و سینی مسی وسط آشپزخانه و چشمان خواب آلود زهره، آنچه را که نباید بشود کرد! ☪خواب از سرش پرید! ترس و خجالت سر تا پایش را گرفت. گریه اش گرفته بود. حالا چه کند؟ جواب اسماعیل و پدرش را چه بدهد؟ آنها عروس دست و پا چلفتی نمی خواهند! حتما... ☪همینطور بالا سر دسته گلی که به آب داده چمباتمه زده بود که عمه وارد شد: پس چرا غذا را نمی آوری؟ اذان را گفتند! چشمش که به برنج و خورشت روی زمین افتاد' پاهایش شل شد و وارفت! دلش می خواست دو دستی بر سر خودش یا زهره بکوبد. حالا چکار کند؟ حسی از خشم و ترحم در وجودش برانگیخته شده بود. خشم از نادانی زهره و ترحم به ناچاری او! ☪سریع خودش را جمع و جور کرد. دیس مسی را از گنجه بیرون آورد. با احتیاط اول خورشت و سپس پلوی زیر آن را تا جایی که مطمئن بود با خاک کف آشپزخانه مخلوط نشده، از روی زمین جمع کرد. زهره را که هنوز شرمنده از کارش روی زمین ولو بود از جا بلند کرد و با هم به سمت اتاق رفتند. ☪وارد اتاق پنج دری که شدند با خنده گفت: امان از پیری! دستان من دیگر حال و جان قدیم را ندارد. خواستم دیس پلو را بلند کنم، انگار کسی از دستم گرفت و زیر و رو کرد! اما خدا رو شکر همه اش نریخت. امشب گرسنه نمی مانیم. دست زهره درد نکنه که کمک کرد و جمعش کردیم! ☪زهره شرمنده از مهربانی عمه، سرش را زیر انداخته بود و به نقش سفره قلمکار نگاه می کرد! قلب های تو در توی سفره انگار قلب زهره و عمه و اسماعیل و پدرش بودند که دور هم زیر نور چراغ گردسوز برای خوردن سحری نشسته بودند. ✍ف مزینانی @hooree 🌹
🗓۱۹ فرودین ماه یادآور شهادت زنی شجاع و متفکر از خاندان بزرگ صدر است. بنت الهدی صدر که همراه برادرش در آگاه ساختن جامعه عراق نقشی مهم ایفا کرد تا جایی که رژیم سفاک بعثی تحمل نکرد و ایشان را در سال ۱۳۵۹ در زندان به شهادت رساند. ‼️اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند - یعنی الگوی زهرایی، الگوی زینبی، زنان بزرگ، زنان باعظمت، زنانی که میتوانند دنیا و تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهند - آن وقت زن به مقام شامخِ حقیقی خود نائل آمده است. برای این باید تلاش کرد؛ هدف این است. خواهران من! دختران من! بانوان کشور اسلامی! بدانید، در هر زمانی، در هر محیط کوچکی و در هر خانواده‌ای که زنی با این تربیت توانست رشد کند، همان عظمت را پیدا کرد. مخصوصِ صدر اسلام نبود؛ حتّی در دوران اختناق، حتّی در دوران حاکمیت کفر هم این ممکن است. اگر خانواده‌ای توانستند دختر خودشان را درست تربیت کنند، این دختر یک انسان بزرگ شد. ما در ایران هم داشتیم، در زمان خودمان هم داشتیم، در خارج از ایران هم داشتیم. در همین زمان ما، یک زن جوانِ شجاعِ عالمِ متفکّرِ هنرمندی به نام خانم «بنت‌الهدی» - خواهر شهید صدر - توانست تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهد، توانست در عراقِ مظلوم نقش ایفا کند؛ البته به شهادت هم رسید. عظمت زنی مثل بنت‌الهدی، از هیچیک از مردان شجاع و بزرگ کمتر نیست. حرکت او، حرکتی زنانه بود؛ حرکت آن مردان، حرکتی مردانه است؛ اما هر دو حرکت، حرکت تکاملی و حاکی از عظمت شخصیت و درخشش جوهر و ذات انسان است. این‌گونه زنهایی را باید تربیت کرد و پرورش داد. رهبر انقلاب ۷۶/۷/۳۰ @Jahade_tabeini @hooree 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سرخک به ایران برگشت؛ واکسن‌گریزان تحویل بگیرید ! 🔹 در حالی که ایران ۲ سال پیش رسما در دنیا اعلام کرد سرخک را ریشه کن کرده است این بیماری بار دیگر برگشته است. 🔹 کارشناسان معتقد هستند برگشت سرخک به ایران ۲ دلیل عمده دارد. 🔹 دلیل اول ورود پرشمار مهاجران غیرقانونی افغان به ایران است که واکسن تزریق نکرده‌اند. 🔹 متخصصین دلیل دوم را گروه‌های ضد واکسن می‌دانند که در سال‌های گذشته با تبلیغات گسترده، تلاش کرده‌اند تا مردم را از دریافت انواع واکسن‌ها منصرف کنند./ خبرهای فوری @hooree 🌹
🔻اثرات طلاق عاطفی در خانواده و جامعه یکی از انواع طلاق ها که قانون از آن نامی نبرده، اما جدایی بین زن و شوهر را در بر دارد طلاق و جدایی عاطفی یا به عبارت دیگر طلاق خاموش است که البته در زیر یک سقف، بدون هیچ گونه ارتباطی اتفاق می افتد طلاق پنهان یا عاطفی بدین‌ گونه است که زن و شوهر زیر یه سقف زندگی می کنند، ولی بدون همدلی و علاقه متقابل، این شیوه زندگی، اثرات مخربی بر رفتارهای فردی و اجتماعی افراد خانواده دارد و از تهديدی بسیار جدی خبر می دهد. طلاقی که به دلیل وجود موانع فرهنگی، ارزشی، معنوی، موقعیتی و قانونی خاص، آشکار نمی شود. زن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ می دارند و روی از هم بر می تابند، زیرا اعتمادشان به یکدیگر و جذابیتشان برای هم به پایان رسیده است. طلاق عاطفی با سردی رابطه میان زن و شوهر شروع می‌شود و به ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر می‌شود، و در نهایت به سردی تمامی روابطی که یک زوج می‌توانند با هم داشته باشند مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری منجر می شود. امروزه گسترش‌ فضای مجازی و ارتباطات غیر واقعی موجب پیدایش شکاف وفاصله بین زوجين شده که کم کم زمینه های طلاق عاطفی را فراهم می‌کند. عدم درک صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بی‌علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه ‌دست به دست هم می‌دهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوج‌ها به‌وجود بیاورد. هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست ولی می‌توان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است. در این خانواده‌ها افراد نسبت به خانه خود حسی که باید داشته باشند را ندارند و هریک از اعضای خانواده تمایل به گذراندن اوقات خود در بیرون از منزل را دارند. در این نوع خانواده ها فرزندان احساس امنیت و آرامش نمی کنند و سعی می کنند بیشتر با دوستان خود باشند زیرا جو سرد، بی‌روح و سکوت و خالی از شور و نشاط در خانه حاکم است و این جو همه را فراری می‌دهد.  جامعه ناامن نیز با خطراتی که دارد آماده پذیرش افرادی است که امنیت خود را درون آن می یابند. این افراد تمایل به استفاده از موادمخدر، ارتباط‌های ناسالم و نامشروع و انجام کارهای خلاف و غیرعرف نشان می‌دهند و هم به خود و هم به جامعه آسیب وارد می‌کنند و برخی نیز دچار افسردگی و در خود فرورفتن می‌شوند و مسلما بچه های چنین خانواده هایی برای آینده خود و تشکیل یک زندگی جدید هیچ الگوی مناسبی پیش‌رو نداشته‌ و شاید آن‌ها نیز در آینده دچار مشکل پدرومادرهای خود شوند.به عبارت دیگر باید طلاق عاطفی را به عنوان آسیب پنهان و زیر پوستی برای خانواده های ایرانی عنوان کرد. نبود آگاهی و نداشتن مهارت های زندگی، عامل دیگری است که در روند زندگی زوجین به سمت طلاق عاطفی تٱثیر دارد. متاسفانه امروزه اغلب ما بلد نیستیم چگونه احساسات خودرا بیان کنیم ، شیوه صحیح ارتباط مؤثر با یکدیگر را نمی دانیم و بلد نیستیم خشم خود را کنترل کنیم. وقتی خشم خود را بروز می دهیم طبیعتا عوارضی را در طرف مقابل خود ایجاد می کنیم که این عوارض به مرور تشدید می شود و زخم هایی ایجاد می کند که به راحتی قابل درمان نیست. وقتی ازدواجی گسسته شد ،احساس همدلی از بین می‌رود و مفهوم آن تغییر میکند. در اینجا زن و شوهر هریک خود را تنها می بیند و این تنهایی برای هریک از آنان یک ضربه‌ است.ضربه طلاق عاطفی برای هر دو طرف هولناک است. روانشناسان براین باورند که ممکن است چنین پنداشته شود مردان سریعتر از زنان یک ازدواج شکست خورده را فراموش می‌کنند، اما این طرز تفکر به این خاطر است که زنان نمی دانند مردان چه احساسی دارند، مردان درد را احساس می‌کنند، اما شیوه و راهی متفاوت تر از زنان برای ابراز آن دارند. ممکن است گریه نکنند اما به طور حتم این مردان غمگین خواهند شد ،ناراحتی معده پیدا خواهند کرد،تصادفات اتومبیل آنها زیادتر خواهد شد و درمواردی ممکن است به مواد مخدر و الکل پناه ببرند.. پس بیاییم روابطمان را در خانواده بهبود ببخشیم و بیشتر در کنار هم بمانیم و همدیگر را درک کنیم.‌ تا کمتر شاهد چنین مشکلاتی باشیم. ✍زهرا نجاتی @hooree 🌹
♦️گرانترین کشورها در فرزندآوری کدامند؟ 🔹بر اساس تحقیقات شرکت خدمات مالی جفریز در آمریکا، کره جنوبی در صدر فهرست گران‌ترین مکان‌ها برای بزرگ‌کردن کودک از بدو تولد تا سن ۱۸ سالگی است. 🔹چین در رتبه دوم و پس از آن ایتالیا قرار دارد. ایالات‌متحده در وسط و بین آلمان و ژاپن قرار دارد. 🔹هرچند از لحاظ مقدار مطلق پول خرج شده، چین یکی از ارزان‌ترین مکان‌ها برای بچه‌دارشدن محسوب می‌شود اما همه چیز نسبی است؛ محققان جفریز می‌گویند اگر آن داده‌ها را با درصد متوسط درآمد قابل تصرف تنظیم کنیم، چین به گران‌ترین مکان برای بزرگ‌کردن بچه‌ها تبدیل می‌شود. @hooree 🌹
✳️سحر مهربانی یادی از همدلی های قدیم! ✅خانم صبوری از ایوان که پایین می آمد نگاهش به خانه حاجی افتاد. در مشترک بین حیاط کوچک آنها و حیاط بزرگ حاجی باز بود. یکی دوسالی می شد خانم صبوری و شوهرش به این شهر آمده و در این خانه ساکن شده بودند. آقای صبوری معلم بود و خانم صبوری خیاط قابلی که لباس زنهای اعیان محله را می دوخت. بر حسب اتفاق به این محله آمده بودند. حیاط کوچک حاج اسماعیل خالی بود. قبلا پسر بزرگ حاجی و زن و بچه اش در آن ساکن بودند. حاج اسماعیل از بزرگان این محل بود. وقتی شنید آقای صبوری در این شهر غریب است حاضر شد خانه اش را به آنها بدهد. خانه ای که در واقع وصل به خانه خودشان بود. بارها گفته بود اگر هر کسی غیر از آقای صبوری در این خانه زندگی می کرد، در میانی را می بستم. اما بارها دیدم آقای صبوری موقع عبور از حیاط رویش را به دیوار می کند. نکند ناغافل چشمش به حیاط ما بیافتد! ✅ هر شب نزدیک سحر چراغ زیر زمین حاجی روشن بود. زن‌حاجی این ساعتها مشغول آماده کردن سحری می شد. چراِغ خاموش به خانم صبوری می گفت امشب زن حاجی خسته از کار روز قبل نتوانسته به موقع بیدار شود. کار خانه حاجی زیاد بود. رسیدگی به چند بچه قد و نیم قد و کار باغ و رفت و آمد زیاد خانه، برای شانه های یک زن سنگین بود. زن حاجی امشب خواب مانده بود. ✅سحری خانم صبوری آماده بود فقط باید آن را گرم می کرد. با احتیاط و بی سر و صدا وارد حیاط بزرگ حاجی شد و به آرامی به زیر زمین آنها که آشپزخانه شان هم بود خزید. بوی عطر خورشت سبزی در زیر زمین پیچیده بود. درش را برداشت. ریز ریز می جوشید. حسابی جا افتاده بود. چند تکه هیزم از کنار تنور برداشت و در اجاق گذاشت. رویش کمی نفت ریخت و با کبریت روشن کرد. دیگ مسی را که از آب پر شده و آماده بود روی اجاق گذاشت. شعله هیزم های خشک دیگ مسی را دوره کرد. ✅خانم صبوری روی سکوی آشپزخانه نشست. نگاهی به دور و برش انداخت. همه چیز سر جای خود بود. شیشه های ترشی و سرکه روی طاقچه و کیسه های آذوقه خشک از سبزی گرفته تا سیب و آلو و بادمجان به دیوار آویزان. دلش هوای مادرش را کرد. فرسنگها از او دور بود. اما در این شهر کوچک کویری، در کنار خانواده حاجی اسماعیل، تحمل دوری از خانواده راحت تر بود.‌ خانم و آقای صبوری فرزندی نداشتند. تقدیرشان این بود و به آن راضی بودند! دختران حاجی مثل فرزندان آنها بودند. مهربانی حاجی و زنش جای خالی پدر و مادرشان را پر کرده و شیطنت بچه هایش زندگی آنها را صفا داده بود. ✅ صدای جلز و ولز آبی که روی آتش می ریخت افکار خانم صبوری را پاره کرد. دیگ مسی جوش آمده بود. درب آن را برداشت و برنج خیس خورده را در آب جوش ریخت. برنج را که دم گذاشت آتش زیر اجاق را کم کرد و با خاکستر رویش را پوشاند. کاسه و قاشقی برداشت. پای ایوان آمد. خانواده حاجی هنوز در خواب بودند. به آرامی قاشق را به پشت کاسه مسی زد. صدای برخورد قاشق در سکوت شب پیچید. زن حاجی سراسیمه از رختخواب بیرون پرید. وای خاک عالم! چرا من امشب خواب ماندم؟ سحری دیر شد. ✅زن حاجی از اتاق بیرون آمد. خانم صبوری زیر نور ماه، با صورتی خندان، کاسه به دست پایین ایوان ایستاده بود. با خنده گفت: هول نکن زن حاجی! چیزی نشده! موقع خوردن سحری است. پلو و خورشت آماده منتظر شماست! زن حاجی دستپاچه و خواب آلود سلامی کرد. با شرمندگی گفت: آنقدر خسته بودم که مثل سنگ تو جا افتادم، بی هوش و گوش! چرا به زحمت افتادی خواهر! ✅خانم صبوری با همان خنده همیشگی گفت: رسم همسایگی را به جا آوردم. کار کوچکی بود جبران محبت های بیشمار شما! سپس در حالی که به طرف حیاط کوچک می رفت، گفت: بجنبید که وقت تنگ است! ✍ف مزینانی @hooree 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸آواز زنان هنگام نشاء در مازندران 🔹نشاء در شالیزارهای مازندران در حال آغاز شدن است. 🔹کارآواها ترانه هایی هستند که معمولا زنان در موقع کار (مخصوصا در شالیزارها) می خوانند که تأثیر زیادی در تلاش بیشتر آنها دارد. 🔹این ترانه ها به صورت دسته جمعی با وزن‌خاص و یا نفر به نفر (گَلی به گَلی) خوانده می شود. 👈خسته نباشید زنان زحمتکش سرزمینم که عطر خوش برنج ایرانی حاصل دسترنج شما عزیزان است.‌ به امید روزی که هیچ سفره ای خالی از این کیمیا نباشد! @hooree 🌹
♦️شتاب زاد و ولد در ۱۴۰۰ در تمام گروه های سنی و آمارهای معنادار! 🔹بنابر تازه‌ترین گزارش آماری سازمان ثبت احوال، طی سال گذشته ۶۹ هزار و ۱۰۳ نوزاد از مادران گروه سنی ده تا نوزده ساله متولد شده‌اند که گروه سنی پرخطر محسوب می‌شوند و از این تعداد هزار و ۴۷۴ نوزاد از مادران ده تا چهارده ساله متولد شده‌اند. 🔹براساس این گزارش، مادران گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ ساله نیز در مجموع ۱۹۶ هزار و ۴۰۲ نوزاد به دنیا آورده‌اند. 🔹براساس جداول آماری سازمان ثبت احوال، میزان زاد و ولد در ماه‌های پایانی سال ۱۴۰۰ نسبت به ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۹ در همه گروه‌های سنی شتاب گرفته است./ایسنا @hooree 🌹
✳️ای قوت و ذخیره روز رنج و غم من، ای یار و یاور روز سختی من، ای ولی نعمت من، و ای منتهای آرزوی من، تویی که عیب و زشتیهای مرا می پوشانی و از هر چه هراسان و بیمناکم ایمن می سازی و لغزشهایم را عفو کرده و از خطاهایم می گذری، از تو درخواست می کنم که از روی ایمان و شوق زار و نالان باشم پیش از آنکه در دوزخ به ذلت و خواری بنالم... @hooree 🌹
🔶 عبادت واقعی ....بچه را خواباندم. سه تای دیگر را نهار دادم. نشستم پای سجاده کمی قرآن بخوانم. به صفحه دوم نرسیده، بیدار شد. بغلش کردم. با پاهایش بازی اش گرفته بود با قرآن. مصحف را گذاشتم کنار و فکر کردم "سهم من چه؟" 🔹 دست روی صورتم گذاشت و برداشت و خندید. دالی بازی اش را گرفتم، ادامه دادم؛ و خندید. از ته دل. به مسخره بازی‌های من، به تکرار صدباره حرکات دست من. سه تای دیگر هم به ما پیوستند. خنده های آن‌ها چهارنفره شد؛ سهم من کامل تر!… 🔸 پشت همان شکلک‌های مسخره، قلقلک های نوبتی، فکر کردم: اصلاً مادری، جز عبادت چیست؟ آن هم عبادت دائماً سَرمَدا! تمام روز خدمت به خلق خدا، آن هم کسانی که جز تو پناهی ندارند! کسانی که حتی اگر آب بخواهند و تو سیرابشان نکنی، تشنه می‌مانند! ❇️ وقتی نیت صالح و شایسته است،چطور هر لبخند من به کودکم عبادت نیست؟ وقتی رَوش صحیح است چطور کارهایی از من که منجر به شاد کردن چند کودک میشود عبادت نباشد؟ (که فرمود: نزد خدا عبادتی محبوب‌تر از شادکردن مؤمنان نیست!) مُطعم بودن، ساقی بودن، خادم بودن، شادکننده بودن عبادت نیست؟ ✅ حتی من فکر میکنم همین که منِ انسان، مطابق با فطرت الهی خود، فرزنددار شده ام و والدگری میکنم، همین تبعیت از فطرت بی نقص الهی، خودش عبادت است! چون پشت پا زدن به نظم خلقت نیست، کج‌روی نیست. اصلاً همین که امانت دارِ خلیفه خدایم! تلاش برای حفظ امانت، عبادت نیست؟ 🌷 متّصف شدن به صفات خدا را بگو! این که یک مادر، چون خدای مهربانش، رازدار است، بخشنده است، انیس است، پرده پوش است، رفیق است، معین است، سریع الرضا است، میکوشد دائم الفضل باشد، صبور باشد، حلیم باشد، شکور باشد،… این مسلک، این تلاشها، عبادت است! ✅ اینها به کنار! تلاش بیست و چهاری برای کظم_غیظ را بگو! این که دیگر خود عبادت است! هی برسی به نقطه جوش، هی لا اله الا الله گویان لب بگزی، جرعه خشم فرودهی! 🔶 روزه زبان چطور؟ مدام مراقب باشی کلماتت، جملاتت، لحنت چیست تا مبادا الگوی بدی شوی برای مُتِربی‌هایت! 🔸 از این هم بگذر دائم التوبه بودن چی؟! چه کسی بیشتراز یک مادر هی خودش را محاسبه میکند، هی قول میدهد که ازفردا بهتر میشود، هی توبه میکند با بغض و اشک؟ آن عبادتهای پنهانی‌تر را بگو؛ توکل مدام، حسن ظن به خدا، دعا برای غیر خود،… مادری که جمع همه اینهاست -وقتی با نیت و روش نیک است- اگر دائم العبادة بودن نیست اگر مصداق عبودیت و تسلیم نیست پس چیست؟ ✅ آن هم عبادتی که از آفت عُجب و ریا به دور است! چون غالباً در سِتر است. خدا پسندیده که مستور باشد؛ تا بماند بین خودمان و خودش.... @IslamLifeStyles @hooree 🌹
🔹 نیویورک تایمز خبری در مورد بارداری با این عکس زیبا کار کرده است. ✍ صرف نظر از محتوای خبر، این عکس نشان دهندۀ پر رنگ شدن این کارکرد زن در آمریکا پس از سال‌ها تبلیغات منفی گروه‌های فمينيستی علیه مادر و اهمیت نقش حیاتی و انسان ساز وی است. @hooree 🌹
❇️رمضان خانه ننه شهربانو ❇️هنوز یک هفته به ماه رمضان مانده بود که ننه شهربانو آماده می شد. انگار برایش دعوتنامه فرستاده باشند. می گفت: دعوت داریم یک دعوت بزرگ! می گفتیم ننه شهربانو کجا؟ کجا دعوت شده ایم؟ می گفت مهمانی خدا! می گقتیم مگر خدا هم مهمانی می گیرد؟ اصلا مگر خدا خانه دارد؟ مهمانی اش کجاست، ما هم می توانیم بیاییم؟ ❇️ننه شهربانو با همان خنده ملایم و همیشگی اش می گفت: آره ننه جان، خدا هم مهمانی می گیرد. همه بندگانش را هم دعوت می کند. هیچ فرقی هم نمی کند سیاه باشی یا سفید، بزرگ باشی یا کوچک، شهری باشی یا روستایی، همه دعوتیم! ما هم ذوق زده از این دعوت، منتظر روز مهمانی می ماندیم. ❇️یک روز از صبح تا غروب بی بی سکینه رفت و روب می کرد. از اتاق های بالا گرفته تا پایین و حتی زیرزمین و انباری. همه را برق می انداخت. یک روز مشدی حسین را به بازار می فرستاد تا برنج و روغن و بنشن تهیه کند. یک روز نانوا خبر می کرد برای یک‌ ماه نان بپزند و ناندان چوبی کنار انبار پر از نان های خشک و برشته لواش می شد. یک روز قصاب خبر می کرد و گوشت گوسفند قربانی را در روغن فراوان دنبه اش قورمه می کرد تا در یک ماه نیازی به قصابی نداشته باشند. ❇️ما از این همه جنب و جوش در خانه ننه شهربانو خوشحال بودیم. اما هر سال یک سوال در ذهنمان می آمد و هر سال هم می پرسیدیم: ننه! مگر نگفتی ما به مهمانی خدا دعوتیم؟ پس چرا شما این همه وسیله پذیرایی فراهم می کنید؟ می گفت: ننه جان، درسته که مهمانی مال خداست و بنده های او هم دعوت هستند، ولی ما کارگزار خدا تو این مهمانی هستیم! ما که هاج و واج مانده بودیم می پرسیدیم: کارگزار دیگه چیه ننه؟ ❇️آن وقت ننه شهربانو با حوصله برای ما توضیح می داد: کارگزار خدا یعنی بعضی از بنده هایش که دستشان به دهانشان می رسد از طرف خداوند مامور هستند تا نیاز بنده های ناتوانش را برآورده کنند. دادن افطاری به روزه داران، کمک به محرومان و یتیمان، صله رحم با فامیل و همسایگان، خوش اخلاقی با بندگان خدا و ... همه این کارها از وظایف کارگزار خداست. خداوند به ما هم لطف کرده و این وظیفه را به گردن ما گذاشته است. ❇️ماه رمضان که شروع می شد خانه ننه جان انگار خانه خدا می شد! هر شب مهمانی افطاری بود. یک شب فامیل مهمان می شدند. یک شب همسایگان، از فقیر تا غنی، همه با هم و در کنار هم. یک شب بازاریان و همکاران پدربزرگ. یک شب... شبهایی هم که مهمانی نبود، به امر ننه شهربانو از همان افطاری خودمان به همسایگان فقیر می دادیم. این کار به عهده بچه ها بود تا یاد بگیرند دیگران را هم سهیم نعمت های خود کنند. ❇️هر روز صبح خانه ننه شهربانو برنامه قرآن خوانی بود. زنان همسایه دور هم جمع می شدند و هر کدام صفحه ای از قرآن را می خواندند. ننه جان مدیر جلسه بود. غلط های آنان را اصلاح می کرد. در آخر هر جلسه هم یک درس اخلاقی از قرآن برایشان می گفت. سفارش همیشگی ننه شهربانو، پرهیز از محرمات مثل دروغ و غیبت و تهمت و سخن چینی بود. می گفت: همه این گناهان باعث دشمنی بین بندگان خدا می شود. بهترین راه برای پرهیز از گناهان زبان هم سکوت و فرو بردن خشم است. اگر بتوانید این دو کار را انجام دهید شیطان از شما ناامید می شود. ❇️می گفت: ماه رمضان فرصت خوبی است که خودمان را تربیت کنیم. در این ماه فرشتگان به کمک بندگان می آیند و انجام کار خوب آسانتر از وقت های دیگر است. پس تا می توانید به یکدیگر مهربانی کنید. از هم بگذرید تا خدا هم از گناهان شما بگذرد. در این ماه زیاد صلوات بفرستید و استغفار کنید. ❇️وقتی رمضان به روزهای آخر می رسید، انگار مهمان عزیزی دارد از پیش ما می رود. آنقدر فضای خانه ننه شهربانو در ماه رمضان با روح و زیبا بود که دوست نداشتیم این روزها تمام شود! حیاط سرسبز خانه ننه جان با غروبهایی که عطر کاهگل و خاک فضایش را پر می کرد و سفره های افطاری دور و دراز و رفت و آمد همیشگی، و روزه های کله گنجشکی ما و ... خاطرات ماندگاری شدند که هنوز هم پس از سالها از رفتن ننه شهربانو، با آمدن رمضان دوباره در ذهنمان جان می گیرد و خاطره اش افسانه ای برای کودکان امروزمان می شود. ✍ف مزینانی @hooree 🌹
♦️میانگین سن طلاق در دهه هشتادی ها به ۱۵ سال رسیده است 🔹بر‌اساس آمار، میانگین سن طلاق برای زنان در کل کشور حدود ۳۳ سال بوده است 🔹اما به شکل جزئی‌تر باید گفت میانگین سن طلاق در متولدان دهه ۵۰ حدود ۳۱ سال بوده و در دهه ۶۰ حدود ۳۰ سال بوده است. 🔹با این حال میانگین سن طلاق برای متولدان نیمه اول و دوم دهه ۷۰ به ترتیب ۲۲ سال و ۱۸ سال و برای نیمه اول دهه ۸۰ به حدود ۱۵ سال رسیده است. 🔹این روند مستقیما با کیفیت ازدواج و مدت‌زمان زندگی مشترک ارتباط دارد و این افراد کمترین زمان زندگی مشترک را داشته‌اند./شرق @hooree