خاطرات شهدا
🔮 بوی ابراهیم را حس میکنم
🌹 پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید: چرا ابراهیم مرخصی نمی آد؟
با بهانه های مختلف بحث رو عوض می کردیم و می گفتیم: الآن عملیاته، فعلاً نمی تونه بیاد تهران و... خلاصه هر روز چیزی می گفتیم.😔😔
تا اینکه یکبار دیدم مادر اومده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریزه.😭😭
اومدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟
گفت:من بوی ابراهیم رو حس می کنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و...
وقتی گریه اش کمتر شد گفت: من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده.😭
مادر ادامه داد: ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی بهش گفتم: بیا بریم، برات خواستگاری، می گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی گردم. نمی خوام چشم گریانی گوشه خونه منتظر من باشه.😔😔
چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم به دایی بگیم به مادر حقیقت رو بگه.
آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد.😭
سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار بره و به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام بشینه، هر چند گریه برای او بد بود. امّا عقده دلش رو اونجا باز می کرد و حرف دلش رو با شهدای گمنام می گفت😔😔
🌸 شهید ابراهیم هادی
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
#شهید_ابراهیم_هادی
مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند ، حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت رو می خواند .
دائما می گفت ، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست #امام_حسین ، همه مشکلاتشان حل می شود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می کند....
🌷رفیق شهیدم#شـهـید_ابراهیم_هادی🕊
نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت “سلام الله علیها”
یادم هست یکبار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها نمود
ابراهیم همینطور که شنا می رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد.
#شهید_ابراهیم_هادی
هدیه به روح شهدا صلوات
«ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»
#فاطمیه
🪴همیشه میگفت:
تو زندگی ، آدمی موفق تره که
در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشه و کار بی منطق انجام نده.
و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود💔
#شهید_ابراهیم_هادی
می گفت: چادر یادگار
حضرت زهرا(سلام اللہ علیها) است، ایمان یڪ زن
وقتی کامل می شود← کہ حجاب را کامل
رعایت کند...👌
#شهید_ابراهیم_هادے🌷
#مواظب باشیم خون شهدا پایمال نشود
#عفاف_حجاب
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تنها فیلم ضبط شده...💔
#رفیق_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی
#الگویی_قرآنی
شهیدابراهیم هادی
الگوی قرآنی برای نسل جوان
▪️شهید ابراهیم هادی در گرماگرم جنگ در ارتفاعات کردستان یک مجروح عراقی پیدا کرد. دوستانش گفتند او را خلاص کن، اما گفت سال ها این بدن رو ساختم برای همچین روزایی، اسیر گرفتش و شب تا صبح اونو حمل کرد؛ بعد از مدتی اون اسیر که #ابوجعفر نام داشت تحت تاثیر اخلاق شهید ابراهیم هادی قرار گرفت و توبه کرد وجزو لشکر بدر شد ودر کنار رزمندگان ایران با رژیم بعث جنگید وبه شهادت رسید
#قرآن_درزندگی
#سلام_برابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
حوزه بسیج دانش آموزی کوثر شهرستان تکاب
#الگویی_قرآنی شهیدابراهیم هادی الگوی قرآنی برای نسل جوان ▪️شهید ابراهیم هادی در گرماگرم جنگ در ار
#الگویی_قرآنی
شهیدابراهیم هادی
الگوی قرآنی برای نسل جوان
↺دزدۍ ڪه در نهایت شهید شد :)
خواهر شهیدهادی :
یڪ روز موتور شوهرخواهرم را از جلوے منزل مان دزدیدند،
عدهاے دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین،
ابراهیم رسید و دزد زخمے شده را بلند ڪرد.
نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت:
اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.
ابراهیم از زندگی اش سوال کرد؟
ڪمڪش ڪرد و برایش ڪار درست ڪرد! طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد...
مچ گرفتن آسان است!
⇤ دست گیری کنیم ⇥
#قرآن_درزندگی
#سلام_برابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#الگویی_قرآنی
شهیدابراهیم هادی
الگوی قرآنی برای نسل جوان
بارها در منزلشان به دیدنش رفتم . هیچگاه ندیدم که سرگرم روزمرگی شود . هیچگاه ندیدم که پای تلوزیون بنشیند . ابراهیم ، یا اهل ورزش بود ، یا اهل مطالعه و یا در مسجد و هیئت مشغول تهذیب نفس بود . اما به مطالعه ، مخصوصا کتب دینی اهمیت می داد . از محضر بزرگان دین ، بسیار استفاده می کرد . علامه جعفری و حاج آقا مجتهدی و حاج اسماعیل دولایی که در محل بودند ، یکبار با او به قم رفتم . گفت : بیا برویم به جلسه سخنرانی یک استاد .
مجلس خوبی بود . پایان جلسه ، سخنران از ابراهیم دعوت کرد که بیا جلو و مداحی کن . بعد از مداحی بیرون آمدیم .
پرسیدم : این سخنران کی بود ؟ خیلی سطح بالا حرف میزد .
ابراهیم گفت : ایشان آیت الله حسن زاده آملی بودند .
ابراهیم اهل علم بود و می دانست خدای خوبش چه جایگاهی برای اهل علم قرار داده است :
يَرْفَع اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُو الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللهُ بِما تَعمَلُونَ خَبيرٌ
خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است ( سوره مجادله / ۱۱ )
#قرآن_درزندگی
#سلام_برابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#الگویی_قرآنی
شهیدابراهیم هادی
الگوی قرآنی برای نسل جوان
🔺هر زمان ابراهيم در جمع رفقا در هيئت حاضر مي شد شور عجيبي بر پا مي كرد😇
در سينه زني و مداحي براي اهل بيت سنگ تمام مي گذاشت
اما عادات خاصي در هيئت داشت، وقت مداحي داد نمي زد، صداي بلندگو را هم اجازه نمي داد زياد كنند، وقتي هنوز هيئت شروع نشده بود، سربلند گوها را به سمت داخل محل هيئت مي چرخاند تا همسايه ها اذيت نشوند، اجازه نمي داد رفقاي جوان، كه شور و حال بيشتري دارند تا دير وقت در هيئت عمومي عزاداري را ادامه دهند، مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزاي اهل بيت اذيت نشوند😊
🔺 به اين مسائل توجه خاص داشت، همچنين زماني كه هنوز چراغ روشن نشده بود هيئت را ترك مي كرد، علت اين كار او را بعد ها فهميدم وقتي كه شاهد بودم دوستان هيئتي، بعد از هيئت مشغول شوخي و خنده و ...
مي شدند و به تعبيري بيشتر اندوخته ي معنوي خود را از دست مي دهند.😢
#قرآن_درزندگی
#سلام_برابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#الگویی_قرآنی
شهیدابراهیم هادی
الگوی قرآنی برای نسل جوان
ابراهیم روزها بسیار انسان شوخ و بذله گوئی بود. خیلی هم عوامانه صحبت میکرد. اما شب ها معمولاً قبل از سحربیدار بود و مشغول نماز شب میشد. تلاش هم میکرد این کار مخفیانه صورت بگیرد.
ابراهیم هرچه به این اواخر نزدیک میشد بیداری سحرهایش طولانی تر بود. گوئی میدانست در احادیث نشانه شیعه بودن را بیداری سحر و نماز شب معرفی کرده اند.
او به خواندن دعای کمیل و ندبه و توسل مقید بود. دعاها و زیارت های هر روز را بعد از نماز صبح میخواند.
همیشه آیه « و جعلنا » را زمزمه میکرد. یک بار گفتم : آقا ابرام این آیه برای محافظت در مقابل دشمن است، این جا که دشمن نیست !
ابراهیم نگاه معناداری کرد و گفت : دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود دارد ؟!
#قرآن_درزندگی
#سلام_برابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
#الگویی_قرآنی
شهیدابراهیم هادی
الگوی قرآنی برای نسل جوان
ابراهیم هادی زنگ زد به منزل ما و برای ساعت شش قرار گذاشت که دنبال من بیاید و به جایی برویم.
درست رأس ساعت شش زنگ خانه ما را زد! رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است. با تعجب گفت: چرا حاضر نیستی؟
گفتم: من فکر کردم شما هم مثل بقیه رفقا وقتی قرار میگذاری با تأخیر حاضر میشوی! عصبانی شد و گفت: یعنی چی؟ انسان باید هر طور شده به قول و قرارش عمل کنه.
نشنیدی خداوند میفرماید:
۩ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ۩
ای کسانی که ایمان آورده اید؛ به پیمانها ( و قرارها و قراردادهایی که میبندید) وفا کنید.
مائده۱
#قرآن_درزندگی
#سلام_برابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی