eitaa logo
[ هُرنو ]
956 دنبال‌کننده
910 عکس
58 ویدیو
119 فایل
|هُرنو، به معنای روزنِ نورگیرِ سقف| 📖خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، و خرده‌ریزهایم. مُصطفا جواهری همه‌کارهٔ هیچ‌کاره! کاری بکن که هیچ‌وقت شرمندهٔ دلت نباشی؛ تامام! @mim_javaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه‌خوانی-ایران جمعه.pdf
حجم: 5.93M
یادداشتم برای کتابِ دوست‌داشتنیِ برای ضمیمهٔ جمعهٔ روزنامه ایران مورخ ۲۷آبان ماه @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف
[ هُرنو ]
یادداشتم برای کتابِ دوست‌داشتنیِ #خانه‌خوانی برای ضمیمهٔ جمعهٔ روزنامه ایران مورخ ۲۷آبان ماه #خانه
یا هو یادداشتم برای کتابِ دوست‌داشتنیِ برای ضمیمهٔ جمعهٔ روزنامه ایران مورخ جمعه ۲۷آبان ماه خانه‌هایی که زیسته‌ایم‌شان! در دانشکده‌های معماری، دانشجوها با یک جمله خیلی زود آشنا می‌شوند و تا سال‌ها با آن مفهوم مانوسند. که «معماری، ظرفِ زندگی است.» طبعا نمی‌شود به سراغ بررسی معماریِ خانه‌های دورۀ گذارِ تهران رفت بدون اینکه توجهی به زندگیِ آدم‌های ساکنِ در خانه، نداشته باشیم. کتاب خانه‌خوانی یک تجربۀ موفق از آرزوی همیشگیِ پیوند بینِ متون دانشگاهی (نظیر مقالات و پایان‌نامه‌ها) و مردمِ عادی است. در خانه‌خوانی با زندگیِ آدم‌هایی روبرو هستیم که هنوز در خانه‌های دورۀ گذار معماری تهران زندگی می‌کنند. منظور از خانه‌های دورۀ گذار، خانه‌هایی است دوسه طبقه، با نمای آجر بهمنی (همان‌هایی که رگه‌های سرخ و زرد دارند) یا سیمانی، با ایوان‌هایی بیرون‌زده از خانه، که پنجره‌هایی چوبی با فریم‌های فلزیِ شبیه به آثار هنری دارند و عمرشان به سال‌های دهۀ بیست و سی و نهایتا چهل می‌رسد. خانه‌هایی که خیلی از ما، خاطرات عمیقی از دورانِ کودکی‌مان را مدیون اتاق‌های آن‌ها هستیم. علی طباطبایی در خانه‌خوانی، به سراغ شنیدنِ تجربۀ زیستۀ ساکنانِ این خانه‌ها رفته است. تجربۀ زیسته‌ای که کمک به فهمِ تاثیراتِ خانه بر ساکنانش و تاثیراتِ اهالیِ خانه بر خانه می‌کند. تاثیراتی که خانه، به مثابه یک شخصیت، بر روی زندگی، حال و احوال، درونیات و خلق‌وخوی ساکنانش در طول سال‌های زندگیِ در آن می‌گذارد؛ و از طرفی، تاثیرات و یا حتا تغییراتی که اهالیِ ساکن در خانه ممکن است بر روی کالبد بنا بگذارند. تغییراتی که یا در حین ساخت خانه در گفتگوهای رفت‌وبرگشتی بین کارفرما و معمار، برای نزدیک‌ترشدن به پاسخی مناسب به نیازهای کارفرما ایجاد شده یا پس از ساختِ آن و در طول زیستِ اهالی در آن. مهم، دریافتِ وجودِ یک شخصیتِ فعال و نه منفعل، برای خانه است. شناختی که حاصل از زندگی و نفس‌کشیدن درون آن است. خانه‌خوانی، به سراغ ده‌دوازده «جا، گوشه، عنصر یا فضای معماری» رفته است که تقریبا مختصِ خانه‌های گذار است و دیگر در معماری خانه‌های پس از آن و آپارتمان‌های کنونی، یافت نمی‌شوند. راهروهای مشترکِ بینِ همسایه‌ها، طبقۀ دومِ دورتر از بقیه، بهارخواب‌های رویایی و میزبانِ خیال، ایوان‌های بیرون‌زدۀ بینابینِ خانه و خیابان، پستوها و گوشه‌های آشنای قایم‌باشک‌ها، حیاط‌های خرمالودارِ ضامنِ حیات و زندگیِ خانه‌ها، راه‌پله‌هایی با بازشوهای قدی و فضاهایی که بسیار متنوعند و در عین حال، باکیفیت. خانه‌خوانی، روایتِ زندگیِ ساکنانِ خانه‌هایی است که آن‌ها را زیسته‌ایم و در این روزها، مواقعی پیش می‌آید که دلتنگ حیاطِ بدونِ اشراف و آفتابِ پهن‌شده به روی فرشِ لاکیِ میانِ نشیمن‌اش هستیم. پیشنهاد خوبی است برای مطالعه! @hornou هُرنو | روزنِ نورگیرِ سقف