معرفی عبد صالح خدا حاج محسن قزوینی شهر #تهران:
عبد صالح خدا شیخ محسن قزوینی ، از اولیاء الهی گمنام در تهران بودند.
ایشان بساطی لیف فروشی و ... ، داشتند.
🍁فردی به ديدار آيتالله بهجت رفته بود تا التماس دعا داشته باشند ؛ ايشان فرموده بودند :
آقا محسن قزويني را در تهران داريد نيازي نيست اين همه راه به قم بياييد.
شخصی به خدمت آیت الله سیستانی رسید و عرض کرد که از طرف حاج محسن قزوینی میام و سلام رساندند آیت الله سیستانی با تمام قد ایستاد و لبخندی زد و فرمود سلام ما رو به عبد خدا حاج محسن اقا برسونید....
🍃پول های متبرک و آب تربت:
اغلب مردم دوست دارند ، ازحاج آقا به عنوان تبرك پولي دريافت كنند. به عبارتي دوست دارند با پولهاي او زندگيشان متبرك شود. به همين دلیل بارها پيكهاي موتوري و كاسبان دور و بر ميدان قیام با دادن اسكناسهاي 5 هزار توماني ، از ایشان اسكناس هزار توماني طلب ميكنند. كمتر كسي است كه از پيادهرو بگذرد و او را در آغوش نگيرد. اغلب مراجعان پيشاني ایشان را ميبوسند.
چند زن چادري شيشههاي كوچك آب را با خود به همراه دارند ، حاج آقا از داخل قوطي كوچكي مقداري خاك تبرك شده كربلا را داخل آب میریزد و پس از خواندن دعايي آن را به زنان ميدهد. برخي اعتقاد دارند که با اين آب متبرك ميتوان بيماران گرفتار را با دعاي ایشان درمان كرد.
خانم چادری به حاج محسن قزوینی عرض کرد : آب تربت دادید ، من سرطان داشتم شفاء گرفتم.
♦️آدرس های دسترسی به ایشان:
ایشان تهران ، میدان قیام ، زیرکفش ملی بساطی داشتند ؛
حاج اقا مغازه نداشت ، بساط دست فروشی داشت و اکثر مردم پای همان بساط به ایشان مراجعه مینمودند، و برخی افراد نیز ، در جلسات هیئت حضرت ولی عصر عجل الله ، به ایشان مراجعه مینمودند؛
همچنین ایشان ، قبل ازنمازبه مسجدخندق آباد ، واقع در :
میدان قیام به سمت چهارراه مولوی سمت راست ؛
تشریف می برند..
🏴🇮🇷🌐شبکه خبر روستای فیروزکلاسفلی
🌐📡🛰 @firozkalaisofla
🏴🇮🇷🌹🕊️🕊️🕊️🥁🎺🇮🇷🏴
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥گوشه ای از مصاحبه شنیدنی با عبد صالح خدا حاج محسن قزوینی
🏴🇮🇷🌐شبکه خبر روستای فیروزکلاسفلی
🌐📡🛰 @firozkalaisofla
🏴🇮🇷🌹🕊️🕊️🕊️🥁🎺🇮🇷🏴
شادی روح اموات صلوات
🏴🇮🇷🌐شبکه خبر روستای فیروزکلاسفلی
🌐📡🛰 @firozkalaisofla
🏴🇮🇷🌹🕊️🕊️🕊️🥁🎺🇮🇷🏴
👈 ۱۲۰ سال پیش | بنگال غربی
👈 زن بنگال در حال حمل ارباب انگلیسیاش است.
برای اینکه بتوانی دیگری را به صورت برده خودت تسلیم کنی، اول باید تحقیرش کنی! به نحوی که خودش باور کند از نژاد و خاندان پست است! آن وقت است که میآید به بردگیِ تو و پناه میآورد به اربابیِ تو! مگر با ما جهان سومیها، شرقیها، مسلمانان چه کردند؟
اول مذهبمان، ادبیاتمان، فکرمان، گذشتهمان، تاریخمان و اصلا نژادمان و همه چیزمان را چنان تحقیر کردند که ما نشستیم خودمان، خودمان را مسخره کردیم و در عوض خودشان را آنقدر برتر و عزیزتر و بالاتر نشان دادند که به ما باوراندند تا اینکه ادای آنها را در بیاوریم شبیه آنها راه برویم و حرف بزنیم.
خودآگاهی و استحمار
نوشته دکتر علی شریعتی
@hamidkasiri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا بریم زیارت اربعین و حج و...
بهجاش بیمارستان و مدرسه بساز
👈پاسخ شهید مطهری
💠@farzandaneallame
🔴مـخـاطـب آقـا کـیـسـت؟
➖مطالبه متفاوت فرمانده جبهه مقاومت از نیروهای نظامی
•• این تذکر حضرت آقا، هشدار است یا گلایه یا توصیه ؟؟
▪️در این سالها از نبود روحیه جهادی در عذابیم چه در عرصه سیاسی چه عرصه نظامی... در موارد زیادی محاسبات مادی جای محاسبات الهی را گرفته است.
•• از عقبنشینیها خطرناکتر، توجیه عقبنشینیها توسط افراد سطحی و بسیط است.
حسن ظن به خداوند قواعد و سنتهای الهی، ایران را در دفاع مقدس با دست حالی پیروز کرد و رژیم تکفیری بعث با پشتوانه جهانی شکست خورد.
وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ فِينَا لَنَهۡدِيَنَّهُمۡ سُبُلَنَاۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ
توی پای به راه در نِه وهیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
▪️مردم هم با مطالبه مجازات سخت، پشتوانه رزمندگان باشند.
#اغوای_محاسباتی
#مطالبه_مجازات
حجت الاسلام رحمت الله معظمی
@r_moazzami
حالات همسر بانو امین جناب آقای معین التجار پس از دریافت کتاب ( اربعین هاشمیه ) ایشان و متوجه شدنِ رسیدن همسرش به درجه اجتهاد 👇👇👇
بخش اول: همسر با اخلاص
کتاب اربعین هاشمیه که تازه به دستش رسیده بود را برداشت و زودتر از همیشه حجره را ترک و به سمت خانه رفت.
باورش سخت بود.
همسری که تمام لباسهای شوهرش را خودش دوخته و در کارهای خانه سنگ تمام گذاشته بود.
همسری که هر روز تا جلوی درب بدرقه اش میکرد و هنگام ورود با تواضع و محبت به استقبالش می آمد.
همسری که مهمانهای زیاد او را با خوش رویی پذیرایی میکرد.
همسری که هیچ وقت گله و شکایتی از حجم کارهای خانه نکرده بود.
باورش نمیشد که این اجازه نامه ها مربوط به او باشد.
صفحه آخر کتاب نشان میداد همسر دانشمندش اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرعی را از بالاترین مراجع زمان گرفته بود.
گامهایش را تندتر کرد تا زودتر به منزل برسد. احساس تعجب و خوشحالی و افتخار در هم آمیخته و سراسر وجودش را فراگرفته بود و عجیبتر از همه اینکه همسرش در اینباره هیچگاه چیزی به او نگفته بود.
البته شاید خیلی هم نباید تعجب میکرد. با آن پشتکار و صبوری و اخلاصی که از بانو دیده بود حقش بود که چنین بشود. خود بانو گفته بود که علم را می آموزد نه برای خود علم بلکه به عنوان مقدمه ای برای قرب خدا و خودسازی و معرفت النفس.
از دست دادن هفت فرزند و در عین حال شاکر بودن کار هر زنی نیست.
می دانست که بانو حتی کارهای خانه را هم با نگاهی متفاوت مینگرد و به کارهای خانه هم رنگ و بوی الهی و سلوک داده است.
شنیده بود که بانو وقتی خانمهای دیگر را موعظه میکند میگوید: اگر بناست نفس انسان به وسیله ریاضت از تعلق و حب دنیا خلاص شود پس چه ریاضتی بهتر از خوب خانه داری کردن و خوب همسرداری کردن!
شنیده بود که میگفت: هیچ ریاضت نفسی مانند خانهداری نیست. لذا بهترین خانهداریها را میکرد.
دائما میگفت زن از خانه شوهر به بهشت میرود، از خانه شوهر هم به جهنم میرود.
خود معین التجار پیش قدم شده بود تا بانو بتواند علاوه بر کارهای خانه به تحصیل علم هم بپردازد ولی نمیدانست بانویش آنقدر دانشمند شده که چنین کتابی چاپ کرده و در انتهای کتاب اجازه مراجع وجود دارد مبنی بر اجتهاد بانو.
اتفاقی امروز یکی از دوستانش به حجره آمده بود و کتاب "اربعین هاشمیه" که همسرش نوشته بود و با عنوان بانوی ایرانی امضا شده بود را نشانش داده بود.
وای! چرا امروز هر چه تندتر گام برمیدارد خانه دورتر میشود. انگار شوق رسیدن به خانه مسیر را طولانی کرده.
یاد خاطره ای از بانو در ذهنش جولان میکند. بانو گفته بود روزی دایه، دختر چهارساله و طفل شیرخوارم را نزدم آورد. از دور که میآمد قلبم از محبت مادری برای دخترکم از جا کنده شده بود.
آن گاه که جگر گوشه ام را شیر میدادم محو جمال او شده بودم، او را بوسیدم و احساس عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. انگار تمام قلبم به سوی او میرفت.
هنوز از این حالت روحی ساعتی نگذشته بود که نوزاد بیمار شد و در کمتر از یک روز از دنیا رفت. دختر چهار ساله هم به فاصله یک هفته درگذشت و مادر را تنها گذاشت.
گویا خدا میخواست بانو هر چه بیشتر و بیشتر از دنیا و تعلقات دنیایی رها شود و قلبش هر چه بیشتر متوجه آن گمشده اش باشد.
خود بانو گفته بود از کودکی احساس میکردم گمشده ای دارم و دنبال آن میگردم ولی نمیدانم آن را کجا و چگونه جستجو کنم تا اینکه خداوند با اشراق به قلبش راه را نشان داده بود ولی عطشش را صد چندان کرده بود.
همین عطش و اشتیاق بود که از چهارسالگی او را پای درس نشانده بود و به جای بازیهای کودکانه، عاشق مطالعه و شنیدن از خدا و اولیای خدا کرده بود.
حالا بانو درگذشت هفت فرزندش را بخشی از آزمایش الهی میدید و همانند ابراهیم علیه السلام باید در امتحانات الهی استقامت میکرد و شکرگزاری.
استادش آیه الله میر سید علی نجف آبادی گفته بود روزی که شنیدم فرزند ایشان فوت کرده فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ولی دو روز بعد خدمتکار ایشان سراغ من آمد تا برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از علاقه او به تحصیل سخت تعجب کردم.
خیلی وقتها بانو این ابیات را زمزمه میکرد.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند // فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی // دیوانه تو هر دو جهان را چه کند
معین التجار بالاخره به خانه رسید. به به عجب بوی غذایی در خانه پیچیده است. چقدر امروز احساس خوشبختی میکند. مگر چند مرد در این دنیا وجود دارند که دستپخت یک بانوی فقیه و مفسر و عارف را خورده باشند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الله اکبر
چه حرکتی زد من باشم طلای پرش با مانع المپیک را بهش میدم
حمله خبرنگار مسلمان به وزیر
آمریکا در حالی که میگه همه مردم
فلسطین را باید کشت
فدای غیرتت قربون شهامتت
بزرگ مرد
قطعا این متن جعلی است و جلسه خبری نیست.
نشست خبری چنین میزی نداره.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥ورزش زنان زمان شاه و زمان جمهوری اسلامی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻همراه ما باشید در پیام رسانهای↡
ایتا | روبیکا | تلگرام
🆔@olgoyesevomezan