eitaa logo
مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
10.5هزار دنبال‌کننده
21.6هزار عکس
18.5هزار ویدیو
376 فایل
ما ملت شهادتیم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
کسی از دوستداران تو وقتی از میان ما پر می‌کشد، دلمان به درد می‌آید و احساس می‌کنیم جای خالی‌اش را کسی نمی‌تواند پُر کند. نگاه کردن به جای خالی‌اش گلویمان را پر از بغض‌های فشرده می‌کند. در میان دل‌تنگی‌ها و بغض‌های متراکم، فکر کردن به حضور توست که آرام‌مان می‌کند. چگونه باید خدا را شکر کنیم به خاطر بودن تو! اگر تو نبودی، با غصه‌های پشت سر هم باید چه می‌کردیم؟ وقتی می‌خواستیم خودمان را دلداری دهیم، به چه دل خوش می‌کردیم؟ تنهایی ما را دریاب آقا! هر چقدر هم که بی‌وفا، ولی دلمان با تو آرام می‌گیرد. شبت بخیر پشتیبان دل‌های تنها! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃منجی عالم چهاردهم خرداد، سالروز رحلت مردی از تبار توست. او وقتی که پا به ایران گذاشت، امید را در دل مردم کاشت و نام خدا را روی پیشانی این سرزمین نگاشت. وقتی که رفت، غم را تفسیر دوباره کرد و فراق را به جان همۀ ما چشاند. وقتی که بود، خدا را طوری نشانمان داد که عالم را محضر او دیدیم و او را در لحظه‌های زندگی‌ام جاری و ساری کردیم. وقتی که رفت، «تُعِزُّ من تشاء» را برایمان تفسیر کرد. او منتهای عظمتش سربازی تو بود. به او که فکر می‌کنم، با خودم می‌گویم اگر تو بیایی چه غوغایی در عالم به پا می‌شود، و نسیم امیدی که از آمدنت در دل‌ها می‌وزد، چه طوفان‌های بلایی را در جا متوقف می‌کند! وقتی تو بیایی همۀ دنیا می‌شود کلاس توحید و تو هم می‌شوی معلم توحید انسان‌ها. خدا از سر و روی دنیا خواهد بارید. دلمان بی‌تاب آمدن توست. کی بناست بیایی آقا! شبت بخیر منجی عالم! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
تبلیغات این روزها که در در و دیوار نقش بسته و در قاب‌های رسانه‌ها جا خوش کرده، کارش شده سوزاندن دل من. چه کسی مبلغ توست و برای تبلیغ تو چه کار می‌کند؟ چرا با این که هزار و اندی سال از عمرت می‌گذرد، هنوز هم خیلی‌ها تو را نمی‌شناسند؟ اگر به اندازۀ درصدی از این همه تبلیغی که این روزها می‌بینم، برای تو تبلیغ شده بود، کسی بود که روی زمین زندگی کند و تو را نشناسد؟ پس ما در غربت تو در رتبۀ اول اتهامیم. حالا می‌شود از غربت تو نالید و بانیان غربت تو را نفرین کرد؟ آیا این نفرین به خودمان بر نمی‌گردد؟ خدا کند روزی بیاید که ما از یکدیگر برای تبلیغ تو پیشی بگیریم. به گمانم از آن روز تا روز ظهور تو فاصله‌ای نباشد. شبت بخیر امام غریب! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃امید بیچاره‌ها می‌شود مسلمان باشی و رو به قبلۀ‌ محمدی نماز بگذاری،‌ اما دلت بندۀ دنیا باشد و در آستانۀ پول و هوا و هوس سر به سجده بگذاری. می‌شود قرآن بخوانی و از تفسیر و تأویلش بگویی، اما معبودت شیطان باشد و فرمانبردار او باشی. می‌شود مسلمان باشی و با بندگی دنیا و سرسپردگی به شیطان، امام بر حقت را تنها بگذاری و حتی در مقابلش بایستی و بالاتر از آن، با او بجنگی و دستت را به خونش آلوده کنی و دقایقی بعد، خون را از دستت پاک کنی و وضو بگیری و به نماز بایستی. این «می‌شود»هایی که در کربلا به «شد»ها تبدیل شد، دغدغه‌هایی است که روز مرا به شب تبدیل کرده. آقا! اگر تو بیایی و این «می‌شود»ها دربارۀ ما محقق شود، چه خاکی باید به سر بریزیم؟ ما بیچارگان را از پرتگاه این «می‌شود»ها نجات بده. شبت بخیر امید بیچاره‌ها! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃بهترین همسفر کم می‌شود که ما تنهایی به زیارت اربعین برویم. حال و هوای زیارت اربعین گویی به جمعی زیارت رفتن است. تو هم مثل مایی آقا!؟ تنها می‌روی به زیارت یا با ملازمانت؟ کسی غیر از ملازمانت را همراه خود می‌بری؟ اگر آری، می‌گذاری تو را بشناسند یا نه؟ می‌شود بگویی ملاک انتخابت چیست؟ من باید چه کار کنم تا توفیق همراهی با تو را داشته باشم؟ التماس می‌کنم به اندازۀ فاصلۀ دو عمود توفیق همراهی بده به من. نه، به اندازۀ یک قدم. بگذار در نامۀ عملم بنویسند: همراهی با ولی خدا در مسیر کربلا! شبت بخیر بهترین همسفر! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃فرمانده به این امید قدم در راه زیارت اربعین می‌گذاریم که ناممان را در دفتر کسانی بنویسند که فدایی تو هستند؛ کسانی که برای بخشیدن هستی‌شان در راه تو، به اندازۀ چشم بر هم زدنی تردید نمی‌کنند. درست است که سیاهی لشکر تو بودن فیض اعظم است؛ اما ما دوست داریم از پیشقراولان سپاه تو باشیم. وقتی می‌شود در نوک لشکر تو باشیم، چرا به سیاهی لشکر شدن قانع شویم؟! آقا! شاید اربعینی‌ها که به عشق تو رنج سفر را بر خود هموار می‌کنند، به صف اول سپاه تو نزدیک‌تر باشند! درست می‌گویم؟ دلم می‌گوید تو برای انتخاب صف اول سپاهت، نگاه خاصی به اربعینی‌ها داری. آری؟ در این سال‌ها که گرما که نه، داغی آفتاب بنا دارد خلوص بیشتر ما را امتحان کند، کم نمی‌آوریم و مشتاقانه قدم در مسیر اربعین می‌گذاریم! گام‌های محکم ما را به حساب شوق سربازی ما برای خودت بگذار و ما را برای خودت سوا کن. شبت بخیر فرمانده! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
کار اربعین از دنیا کندن میزبان و میهمان است. میزبان از هر چه دارد می‌گذرد تا به مهمان سخت نگذرد و میهمان از راحتی‌هایش می‌گذرد و رنج سفر را بر خویش هموار می‌کند تا از زیارت جا نماند. از دنیا کنده شدن تا وقتی تجربه نشده، مایۀ حسرت نیست؛ ولی وقتی چشیده می‌شود،‌ بانی دنیایی از حسرت می‌شود: کاش همیشه از دنیا دل کنده باشیم! آقا! می‌شود خودت بند دل ما را از دنیا بکَنی و برای عمری خیالمان را از هر چه محبت دنیاست آسوده کنی؟! آخرش ما را به قعر می‌برد حب دنیایی که سرسلسلۀ همۀ خطاهاست! ما را از حب دنیا نجات بده. شبت بخیر حضرت منجی! @abbasivaladi
حتی اگر تو را در اربعین نبینیم، استشمام بوی تو در مسیر عاشقی زائران، کار چندان سختی نیست. من یقین دارم که مردم در گرمای سوزان تابستان، زیر سایۀ نگاه تو رو به سوی کربلا می‌روند و شک ندارم اگر نگاه تو از لشکر زائران حسین برگردد، راه نجف تا کربلا، خلوت‌ترین جادۀ عالم خواهد شد. خنکای این سایه به قدری است که اگر آفتاب با هر شدتی به این جماعت بتابد، نمی‌تواند از زائران کربلا بکاهد. زائران حسین، فقط در مسیرهای منتهی به کربلا در سایۀ نگاه تو قدم بر نمی‌دارند، آنها از وقتی پایشان را از خانه بیرون می‌گذارند، تا وقتی به خانه بر می‌گردند، زیر دِین نگاه تو هستند. ممنونیم که ما را از خنکای نگاه خویش محروم نمی‌کنی. شبت بخیر چشم خدا! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
و یک اربعین دیگر را پشت سر گذاشتم و باز هم نشد که در مسیر کربلا همراه تو باشم. این آرزو به دلم ماند تا سال دیگری‌ که معلوم نیست زنده باشم. اما آقا! خدا هر چند سال که به من عمر بدهد و هر سال توفیق زیارت اربعین پیدا کنم، هر بار از ته دل آرزو می‌کنم که یک قدم هم که شده شانه به شانۀ تو به سوی کربلا قدم بردارم و هر بار که نشد، بی آن که امیدم حتی به اندازۀ ذره‌ای کم‌رنگ شود، برای سال دیگر با همین آرزو قدم در مشایه می‌گذارم. ممنونم از خدا که خیال را آفرید و ممنونم از تو که اجازه دادی در خیالم همۀ راه نجف تا کربلا را با تو قدم بردارم. شبت بخیر زائر اربعین! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
اشتباه است اگر کسی بگوید تو لایق عشق ورزیدنی. عشق مگر معنایی جز محبت ورزیدن به تو دارد؟ تو حقیقت عشقی. هر حسی اگر رنگی از عشق تو نداشته باشد، همان ننگی است که روزی دامن انسان را خواهد گرفت و او را خوار خواهد کرد. من بیچاره‌ام که دلم را به هر کسی بند کردم، جز تو و بیچاره‌تر این که تو رشتۀ دلم را به دست گرفتی و من آن را از تو پس گرفتم و در جایی غیر از درگاه تو گره زدم. هیچ کسی از ما لایق عشق ورزیدن به تو نیست. تو لطف می‌کنی که اجازه می‌دهی ما عاشقت شویم. کسی اگر قیمت الماس عشق تو را بداند، می‌فهمد تو مهربان‌ترینی که گران‌ترین الماس عالم را بی‌منت به ما عطا می‌کنی و ما نالایق‌ترینیم که برای عاشق شدن، هزار اما و اگر می‌آوریم. چقدر مهربانی که با اما و اگرهای ما کنار می‌آیی! شبت بخیر مهربان‌ترین! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
نمی‌شود عاشق بود و گناه هم کرد. کسی که ادعای عشق تو را دارد، باید نگاهی به دلش بیندازد و ببیند آیا ظلمت گناه، آن را فرا گرفته یا نه. اگر گناهکاری که ادعای عشق دارد، بگوید نمی‌دانسته که گناه، دل تو را می‌آزارد، از الفبای معرفت تو بی‌بهره است. کسی که تو را نمی‌شناسد، چگونه می‌تواند عاشق باشد؟! اگر هم بگوید توان مبارزه با خواسته‌های نفسش را نداشته و به گناه آلوده شده، باید به او گفت پس ادعای عشق نکن که برای عاشق، نفسی نمی‌ماند که بخواهد با آن مبارزه کند. خواسته‌های عاشق، همه خواسته‌های معشوق است. او برای خودش خواسته‌ای ندارد. خوش به حال عاشق‌ها که از وادی گناه، فرسنگ‌ها فاصله گرفته‌اند! کاش من هم یک روز عاشقت شوم و طعم روز بی‌گناه را بچشم! شبت بخیر طعم شیرین زندگی! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃دست خدا معلوم است که گاهی خودت دستی به دلم می‌کشی تا تنگ بودن دنیا را خوب بفهمم. قدر این فرصت‌ها را خوب می‌دانم. اگر حس گاه به گاهِ من به زندان بودن دنیا نباشد، همۀ وجودم در باتلاق خطرناکش فرو می‌رود. «دنیا برای ماندن نیست» همیشه برایم یک شعار بود؛ ولی وقتی تو دستی به روی دلم می‌کشی، می‌شود حقیقتی که با سلّول‌های بدنم درکش می‌کنم. چه قدر خوبی و چه اندازه مهربان که نمی‌گذاری دنیا را مقصد خویش کنم. دنیا وقتی که مقصد می‌شود، بی‌رحم می‌شود؛ بی‌رحم‌تر از آنی که در خیال بگنجد. دنیای مقصد شده، کاری می‌کند که آدم حتّی دستش به روی فاطمه بلند شود. دنیایی که مقصد می‌شود، کاری می‌کند که آدم فاطمه را بکشد. چه قدر این دنیا تهوّع‌آور است. می‌دانم که خودت حواست هست؛ ولی دوست دارم التماس کنم و بگویم هر چه قدر هم که بد شدم، دست کشیدن به روی دلم را رها نکن. شبت بخیر دست خدا! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃 امام تنها رشتۀ دلم را به هر چیزی گره زدم، جز به دل تو. هر چیزی دلم را با خودش برد، جز لبخند تو. علاقه‌ها یکی یکی روزهای عمرم را خرج خودشان کردند، جز علاقه به تو. و حالا منم و یک دل هزار تکه که هر تکه‌اش به چیزی تعلق دارد. دنبال تکه‌ای می‌گردم که روی آن نام تو را نوشته باشند؛ اما پیدا نمی‌کنم. چقدر سنگین است شرمساری برای عاشق نبودن! مرا ببخش برای عاشق نبودنم. شبت بخیر امام تنها! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
زندگی یعنی با تو بودن یا به سوی تو دویدن. کسی که به تو نرسیده، اگر از دویدن به سوی تو باز بایستد،‌ در همان دم، مرگ را حس می‌کند. باید به سوی تو دوید؛ زیرا در مسیر رسیدن به تو، این راه رفتن است که انسان را خسته می‌کند و شاید هم متوقف؛ نه دویدن. کسی که برای رسیدن به تو نمی‌دود، معلوم است که برای زندگی بی‌تاب نیست. بی‌تاب نبودن برای زندگی، نشان از تمایل به مرگ دارد و چه تمایل دهشتناکی! زندگی یعنی با تو بودن یا به سوی تو دویدن؛ حالت سومی برای زندگی متصور نیست. من که با تو نیستم و هر چه به خودم نگاه می‌کنم در حال دویدن به سوی تو هم نیستم و از مرگ نیز می‌ترسم. من زندگی را دوست دارم آقا! کمکم کن هر چه زودتر توان دویدن به سوی تو را بیابم. شبت بخیر همۀ زندگی! @abbasivaladi