eitaa logo
مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
10.5هزار دنبال‌کننده
21.6هزار عکس
18.5هزار ویدیو
376 فایل
ما ملت شهادتیم
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه بحث خشکاله حُسنیّه:. از سبزوار 👇 بگم؟ نگم؟ چی کار کنم؟ وای خدا داره روضه تموم میشه. چی کار کنم!؟😣 خب الان تو مجلس روضه من از آذوقه دام ها حرف بزنم ...بد نیست؟ بی ربط نیست؟ 🙄 از خشک کردن پوست میوه ها حرف بزنم بد نیست؟ بی ربط نیست؟ خدایا چیکار کنم؟ بگم نگم؟ این حرفا چه جایگاهی تو روضه داره؟ اصلا حالا من بگم، آیا دغدغه شون هست؟ اصلا براشون مهمه؟ خدایااا...کمکم کن. شیطان من رو از گفتن حرف حق نترسونه🙏 مداح بند آخر روضه رو هم خوند. و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.. خدایا به خاطر تو حرکت میکنم به حرفم برکت بده.🤲 آروم از جام بلند میشم و روبروی خانم ها می نشینم.حرف رو توی دهانم مزه مزه میکنم. ناگهان یادم میاد یکی از خانم های حاضر در جمع چند سالی است چند راس گوسفند خریده اند.جرقه توی ذهنم میخوره😃 خیلی عادی و عامیانه حرف رو شروع میکنم. می پرسم خانم...این حرف هایی که راجع به کمبود غذای دام ها میگن درسته؟ شما به مشکل خوردین؟ الان شما چیکار می کنید برای تغذیه شون؟ خیلی طوفانی شروع میکنه : اوضاع خیلی خرابه.خوراکه گیر نمیاریم. دو سه تا کیسه کوچیک رو چند روز پیش به قیمت ۷۰۰ هزار تومن خریدیم. نگه داشتن گوسفندها برامون نمی صرفه. خودمونم موندیم چه کنیم.😔😞 چنان با آب و تاب حرف میزد که خانم ها رو به سکوت واداشته بود. حرفشو اینطور ادامه داد چند روز پیش یکی از هم ولایتی ها، میش هاشو به قیمت ۳۰۰ هزار تومن فروخته بود.😱😞 صدای نوچ نوچ و تعجب خانم ها بلند شد. واقعا!!😳 بله واقعا. اگه این اوضاع رو به خواب شب می دیدیم سکته می کردیم😓 گفتم ما چیکار میتونیم بکنیم؟ گفت هیچی.😔 گفتم یعنی اگه پوست میوه ها رو خشک کنیم به دردتون نمیخوره؟🤔🍎🍉🥦🍆🥕🥒 نه مگه شما چقدر پوست میوه میتونی جمع کنی؟ نوچ بی فایده س.😒 گفتم دوستان ما دارن یه کارایی تو سطح شهر میکنن... جمع آوری دور ریز میوه فروشی ها و فرهنگ سازی بین مردم کوچه بازار🚙 ... خودمون باید به داد خودمون برسیم. ما مادر ها هم باید از خونه ها شروع کنیم.☺️ بعد عکس هایی که بچه ها خشکاله هاشون رو جمع آوری کردن نشون دادم. گفتم مردم مسئولیت پذیر و دغدغه مند تو شهرهای دیگه م دارن حرکت هایی میکنن.🌱 گفت خوبه.اگه همه دست به دست هم بدن🤝 ولی شماها که دام ندارین چرا میخاین اینکار کنین؟ شما مگه چقدر میتونین میوه خشک کنین؟ گفتم عزیزم ماها مادری به اندازه ی ظرفیت مون باید حرکت کنیم.میتونیم این جریان رو حداقل تو خونه خودمون مدیریت کنیم.ولو به اندازه یک بشقاب خشکاله. خدا می بینه که ما دغدغه جامعه شیعی رو داریم....☺️ به مشت های کوچیک خودمون نگاه نمی کنیم به برکت این کار نگاه می کنیم.☘ فقط بدونیم بی تفاوتی.ممنوعه❌❌ به بهانه ی کم بودن و کوچک بودن کار نباید فعل رو ترک کنیم.کوچک هست ولی با ارزشه.🌟 یکی از خانم ها گفت اتفاقا ما دیشب مهمان داشتیم و کلی پوست خربزه و هندوانه ریختم تو سطل آشغال😟🤭 کاش خشک شون میکردم.می آوردم برای گوسفندای شما🐏🐑 گفتم خیلی عالی از امروز شروع کنین. به دیگرانم بگید. بعد گفتم حاج خانم موافقید برای دام هاتون خشکاله بیارن؟ گفت راستش من استقبال میکنم.اگه همه ی اهالی محله اهتمام کنن که عالیه😀 ان شالله همسایه ها پوست میوه هاشون رو بیارن من روی بالکن خونه مون جایی رو مشخص میکنم می ریزم اونجا تا خشک بشن.تا ببینیم خدا چی میخاد.ان شاالله خدا خودش رحمی کنه.🌱 ۱۴۰۰/۴/۲۰ https://eitaa.com/joinchat/832503820C53ab7428df
﷽ ------- خاص ترین و بهترین و زیباترین و نورانی ترین تبریک های دنیا به مهربان ترین و والاترین و نازنین ترین و برترین "مامان اولی دنیا" 😍 *بانو مادرشدنتان مبارک!💗* گمانم از شادی شما تمام جهان شکفت، آن لحظه که برای اولین بار قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید و نگاهتان به چشم های معصومش گره خورد! اصلاً فکر کنم با تولد نوزاد شما و جوشش مهر مادرانه شما متولد شد!... و نه! اشتباه میکنم! مگر نه اینکه از روز الست، شما مادر ما بوده اید؟... و حتی مادر پدرتان؟ مادری، به واسطه وجود شما، ازلی بوده و ابدی خواهدبود! و اصلاً مادریِ شما، تمام امید ماست برای آن روز که «تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»! آن روز ما را چه پناهی جز دامن تان، حضرت مادر؟... 🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸 *مادری را دوست دارم چرا که شأنی از شئون شماست!* اصلاً هرچه را که در شماست، دوست میدارم حتی شده فقط در دل با ضعف در عمل... *هربار مادر که میشوم حس میکنم مرا از خاک برداشته اند تکانده اند و نشانده اند در طاق افلاک کنار شما!!* یا حتی شده گوشه ای، کنجی از آن سرسرای باشکوه مادری! هر بار مادر که میشوم حس میکنم به دیدنم می آیید و با لبخندی لطیف، که امتدادش میرسد به بهشت، دست بر سرم میکشید؛ چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند و عرق از جبینشان میگیرند . . مادری را دوست دارم چرا که *اگر نبود* خداوند آن را در مسیر زندگی شما قرار نمیداد! مادری را دوست دارم چرا که *اگر به و نمیرسید،* بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد! مادری را دوست دارم چرا که *اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود* خداوند آن را برای شما مقدر نمیکرد! مادری را دوست دارم چون شأنی از شئون شما و وجهی از وجوه شماست. مادری مرا به شما نزدیک میکند و این است که عاشقانه، از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم برایش مایه میگذارم #مادری سلام الله علیها علیه السلام پی‌نوشت: مامان اولی ها، حس اشتراکتون با حضرت مادر رو خریدارم😍 ان‌شاءالله همگی چهار و پنج فرزندی بشید و با تربیت صحیح، مایه شادی دل بانو😊 ۲-خدایا، اونایی که بچه میخوان و نمیشه... خودت از فضل خودت.... 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ------ اصلاً فکر میکنم شیخ عباس یادش رفته آخر هر اعمال، بابی باز کند با عبارت «و اما مادران...» اجر هر عمل را که میگوید، دستور هر اعمالی را که توضیح میدهد، زیرش بنویسد اما برای ، اینچنین است که .... . . مثلاً همین شب قدر! شیخ، سخنی هست درباره زنی که سجاده اش را پهن میکند و قرآن و مفاتیحش را میگذارد گوشه اش و بعد شروع می‌کند مدام می‌رود به آشپزخانه؛ چای می‌گذارد، میوه تکه میکند، سقا می‌شود،... و اشک هایش، با زمزمه‌ی ، میچکد پای گاز، وقت چشیدن نمکِ سحری و نهار فردای بچه‌ها؟ . . گفتیم اشک و گریه اصلاً چه میگویید درباره زنی که تا شانه اش تکان میخورد و میخواهد کمی اشک بریزد، کودکش سرش را خم میکند زیر چادرش و ملتمسانه میگوید «گریه نکن 😯😢»؟ بگویید اجر این خنده های اجباری تلخ و شیرین چند؟ . شیخنا! زنی که عادت ندارد تنها، جامه نور بپوشد و بچه‌هایش را یکی یکی میبرد غسل شب قدر بدهد، تا طهارتِ مضاعف شود برایشان تا سال بعد، و از خستگی این غسل ها، خوابش بگیرد و کمی چرت بزند، بهره ای از این لحظات ناب از دست رفته لیلة القدر، دارد؟ . . . . نمیدانم شیخ، شیخ بزرگوار ما، نمیدانم فقط.... اگر اعمال ساده این زن ها نبود و شب های قدر، به جای خواباندن کودکان‌شان و نشستنِ فارغ بال تا خود سحر بر سر سجاده - مانند شما مردان-، آنان را با پاشیدن آب به صورت شان و هزار وعده و سرگرمی بیدار نگاه نمیداشتند به گمانم نه شیخ مفیدی در این دنیا یافت میشد نه شیخ صدوقی نه سیدرضی نه طباطبائی نه امینی نه...! . . شیخ راستش… فکر میکنم سهم قابل توجهی از ثواب تمام اعمالی که ما عاملین به مفاتیح‌الجنانِ شما، تا خودِ صبحِ قیامت، انجام میدهیم، ثواب تمام جوشن ها، کمیل ها، نمازها، توسل ها، زیارت ها صاف میرسد به مادرتان! . . . 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
مادری و فرزندآوری، موانع و مشکلات مگر میشود از مشکلات مادی فرزندآوری و فرزندپروری گفت و از مسکن نگفت؟ درد کمی نیست که وقتی با این اوضاع اقتصادی به هر ضرب و زوری شده، مبلغی به اندازه کل دارایی اجداد صد سال گذشته مان را برای ۸۰ متر آپارتمان جمع میکنیم، اما هرجا که میرویم، تعداد فرزند را که می‌پرسند، با نگاهی سرد، ردمان می‌کنند. آن جا که مردم، به هم، به کودکان، به تداوم نسل و تمدن ایرانی، مهربانی و رحم نمی‌کنند، آیا حاکمیت نباید ورود کند؟ گفتم آپارتمان! آنقدر حال مادریِ من با آپارتمان خراب است که مپرس! آپارتمان های دیوار کاغذیِ ۷۰-۸۰ متریِ بی هوا و حیاط و مادری؟! بچه داری؟! شوخی تلخ سمّیِ پیل افکنِ متاسفانه به واقعیت درآمده ایست! وقتش نشده ساخت این عمودی های سری سازی شده غیر متناسب با سبک زندگی ایرانی اسلامی متوقف گشته و شهر، افقی و دار و درخت دار و روح دار شود؟... گفتم درخت و رفتم به بوستان ها [همان پارک ها]! درددلی جزئی است و شاید جایش اینجا نباشد اما خواستم مسئولین محترم بدانند در شهرهای بزرگ، بوستان ها بیشتر در قبضه سگ گربه‌های خانگی زنانِ بچه ندوستِ محله است! بدون هیچ و هیج گونه برخورد جدی قانونی! تا اینجا که آمدم، بگذار از خودرو هم بگویم. ما خانواده های ۴ و ۵ و چندفرزندی، با کدام خودروی ملیِ بیش از ۴-۵ نفره قیمت مناسب امن و استاندارد، این طرف و آن طرف برویم؟ بله، حرف‌هایی زده شده اما خروجی اش فعلاً فقط در خیال و رؤیای ماست! اینها که گفتیم بخشی از مشکلات عمومی مادران شریف ایران بود اما اگر صحبت به روزگار و شرایط مل، مامان دکترها برسد، دل سنگ آب میشود... شرایطی که تناسبی با زیست زنانه ندارد چه برسد به مادرانه! شیفت های سنگین ۳۰ ساعته دور از خانه و فرزندان، حداقل میزان مرخصی حتی درصورت بستری فرزند بیمار، تحقیر و حتی تعهد ضمنی برای عدم فرزندآوری در طول تحصیل، عدم همکاری اساتید و همکاران درصورت خدای ناکرده بارداری و بچه داری، زمان نامناسب تقسیم پزشکان متخصص برای طرح تخصص و... بگذریم… ایران، سرزمین قانون های متعالی و مترقی است اما به اجرا که میرسد، امان از اجرا و نظارت بر اجرا... ✍ هـجرتــــــــــــ (د. موحدی‌نیا) بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
۸۸۱ داستان از اونجایی شروع شد که پسرم کوچیکم رفت پیش دبستانی، یک دفعه خونه خالی شد😔 و من نصف روز تنهای تنها شدم، انگار در و دیوار می‌خواست منو قورت بده😢 بچه ها هر سه تا باهم بزرگ شدن، چون پشت سرهم دنیا اومدن و به فاصله دوسال رفتن مدرسه، هر چند برای بزرگ شدن شون خیلی سختی کشیدم😞 ولی یهو تنها شدم، منی که عادت به سرو صدای و شلوغی بچه ها داشتم، خانه برام شد خانه ارواح، داشتم دیوونه میشدم، آخه بخاطر کار شوهرم رفتیم یه شهر خیلی دور😭😭 به شوهرم گفتم اگه یه بچه تو این خونه نیاد، من دیوونه میشم، خواهش میکنم یه فکری بکن، شوهرم موافق بود ولی یه مانع خیلی بزرگ تو کار بود، اون هم اینکه بعد از زایمان سوم مرکز بهداشت گفت بچه میخوای چکار، هر دوتا جنس شو داری، خرجای به این سنگینی، خلاصه حسابی از خوبی های وازکتومی گفت و منو همسرم خام شدیم(خدا از باعث و بانیش نگذره) کاری که نباید بشه، شد 😭😭 و همسرم وازکتومی کردن و حالا پشیمان از این عمل نابخردانه کلی دکتر و مشورت، در آخر تصمیم مون رو گرفتیم🧐 برای عمل جراحی بسیار سنگین و حساس، خلاصه عمل شوهرم تموم شد و متاسفانه شش ماهی درگیر شدیم ولی جواب نگرفتیم، از اونجائی که سخت مشتاق بچه شده بودیم دکتر و حتی محل درمان رو هم عوض کردیم. رفتیم مشهد، بهمون گفتن دکترای خوبی داره و ان شاء الله جواب میگیرین، در کنار درمان دست به دامن اهل بیت هم شدیم که یک خدا پدر بیامرز این وسط بهمون گفت، گناه انجام این عمل گردن هر دوتامونه😔 کنارش توبه به هم به توسل و توکل اضافه شد.😭 خلاصه شش سال درگیر درمان شدیم، شوهرم یه اخلاق خوب داره یا کاری رو شروع نمیکنه و اگه شروع کنه، ناامید نمیشه و کوتاه نمیاد، تا نتیجه نگیره. دیگه حالا دختر بزرگم خواستگار داشت و ما هنوز درگیر بچه دار شدن، ۱۴ سالش بود که سر سفره عقد نشست و ۱۶ سالگی دخترش دنیا اومد و من تو سن ۳۶ سالگی شدم مامان بزرگ😍 اطرافیان که در جریان تلاش مون برای فرزنداوری بودن، میگفتن الان دیگه خونه تون بچه اومده، دست از تلاش بردارین، شوهرم گفت قبلا بچه برای دل خودم میخواستم😊 الان برای اطاعت از دستور حضرت آقا خلاصه با کلی درمان، همزمان که دخترم شکم دومش رو باردار بود، منم آی وی اف کردم و دوقلو باردار شدم😍😍😍 دنیا یه رنگ قشنگی شده بود، همسرم میگفت رو زمین پا نذار، پاتو بزار رو کف دست من🥰🥰 همه بهم حرف میزدن، خجالت بکش با داماد و نوه،زشته بخدا😡😡 ولی اصلا برامون مهم نبود، مهم هدیه خدا بود که پا به خونه ما گذاشت و زندگی مون شد بهشت، ولی به ماه نکشید که سقط شد😭 خیلی از لحاظ روحی همسرم بهم ریخت حتی لباس مشکی پوشید، ولی من امیدوار تر شدم، به همسرم گفتم این یعنی جای امیدواری هست، ایندفعه دیگه درمان نکردیم فقط دعا وتوکل وتوسل، نوه دومم دنیا اومد و شرایط روحی همسرم بهتر شد، این دفعه گفت میخوام برای امام زمان سرباز بیارم، پس خدا خودش لطف کنه و لیاقتش رو بده که همزمان شد با سومین بارداری دخترم توسن ۲۰ سالگی سومین😍 فرزندش دنیا اومد، البته دخترم خیلی ولایی هستش، نذاشت حرف حضرت آقا رو زمین بمونه، دختر سومش دنیا اومد و ما همچنان دست به دامن اهل بیت و شهدا چند روز بود حال خوشی نداشتم، خیلی دل و کمرم درد میکرد، دکتر چکاپ کامل برام نوشت، جواب آزمایش مشکلی نداشت، ولی سونو گرافیست گفت سنگ کلیه داری و کبدت یکم چربه، به دکتر گفتم پس چرا تاریخ ماهیانه ام عقب افتاده؟ سونو گرافیست گفت الان چک می‌کنم، بعدش گفت خانم بارداری ۶ هفته، اینم ضربان قلب بچه... از شنیدن این حرف خشکم زد، دکتر گفت پس چرا چیزی نمیگی، فقط اشک می‌ریختم😭😭، فکر کرد ناراحتم نمی‌تونستم حرف بزنم. مامان بزرگ ۴۰ ساله با دوتا داماد و سه تا نوه، چه شوری، چه شوقی، خدایا باورم نمیشد، تا خونه گریه کردم تا می‌تونستم به شوهرم زنگ زدم ولی جواب نداد. ۱۶ بار تماس بی پاسخ رو گوشی کلی نگرانش کرده بود ،وقتی باهام تماس گرفت که دم خونه بودم، درو باز کرد و گفت چی شده خانمم! چرا گریه می‌کنی؟ تو بغلش فقط گریه میکردم، بنده خدا حسابی ترسیده بود که مبادا جواب آزمایش بده.🥺 به زور و بدبختی بهش گفتم باردارم. اینم صدای ضربان قلب بچه😭😭 اون‌ روز تا شب تو خونه مون نمیدونین چه خبر بود😊 الان سه ماه هستم و بهترین روزای عمرم، وقتی تهوع دارم و عق میزنم، همسرم میگه ای جووووووونم فدای اون فرشته بشم که داره خودی نشون میده، دخترم میگه واقعا بهتون حسودیم میشه، چقدر لذت میبرین از این لحظات🥰🥰 واقعا کاش برای همه اون بارداری هام لذت می‌بردم و این قدر نق نمیزدم، تا وقتی یه نعمتی رو خدا ازمون نگیره، قدرشو نمیدونیم. برای همه آرزومندان بچه دارشدن از خدا میخوام دامن شون سبز بشه و مثل من لذت مادری رو بچشن. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🖤حضرت زهرا درشبهای قدر🖤 🍃نقل است که حضرت زهرا(س) به دلیل اهمیت شب های قدر، در روز بچه‌ها را می‌خوابانیدتا ، کاملاً استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می‌داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتر و مطلوب‌تری از نظر جسمی و روحی برای شب زنده‌داری داشته باشند. 👈ایشان به حدی در این کار جدی و قاطع بودند، که امیرالمؤمنین(ع) در این باره می‌فرمود: ✨وَ کَانَتْ فَاطِمَةُ ع لَا تَدَعُ أَحَداً مِنْ أَهْلِهَا یَنَامُ‏ تِلْکَ‏ اللَّیْلَةَ وَ تُدَاوِیهِمْ بِقِلَّةِ الطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَهَا مِنَ النَّهَارِ وَ تَقُولُ :مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیْرَهَا.» ✨«فاطمه(س) نمى‌گذاشت کسى از اهل خانه در شبهاى قدر به خواب رود به آنان غذاى کم مى‌داد و از روز قبل براى احیاى شب قدر آماده مى‌شد و مى‌فرمود: محروم کسى است که از برکات این شب محروم باشد. 📚مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏7، ص470
﷽ ---- امروز بر من مبارک! مگرنه اینکه من اولین و نزدیک ترین و بی مرخصی ترین دنیایی این طفلکانم؟ اصلاً مگر من نیستم آن که صبح تا شب با انواع لِگوها خانه‌سازی می‌کند و مدام ماشین کوکی تعمیر میکند و هواپیمای کاغذی میسازد و ایرادهای تبلت و تلویزیون را رفع میکند؟ روز هم برمن مبارک. مگر من نیستم آنکه شب‌های بسیاری تا صبح پاشویه کرده و أمن یجیب خوانده و سرِ وقت دارو و دمنوش داده؟ روز برمن مبارک. منم آن که در شغلی ۲۴ساعته و ۳۶۵روزه، استخدامِ بی مزد و منتست؛ روز کارمند برمن مبارک. منم آنکه در این دانشگاه بی تابلوی گمنام، سالهاست دانشجوست و ده ها مدرک نادیدنی و معادل چندده مقاله، اندوخته و اکتشاف دارد؛ روز دانشجو بر من مبارک. منم آنکه صدها قصه و شعر کودکانه و لالایی از ذهنش تراویده و هزارها کتاب رده سنی الف و ب خوانده؛ روز شعر و ادب پارسی و کتاب‌خوانی برمن مبارک. مگر من مدام درحال رفع و رجوع مشکلات فی مابین این کودکان لجباز بی منطق نیستم؟ روز قوه قضائیه برمن مبارک. کیست آنکه به هر سختی که بود، در آسایش و آرامش محض، نُه ماه تمام هریک از این طفل‌های نحیف را حمل کرد و بار را به سلامت زمین گذاشت؟ روز ایمنی حمل و نقل برمن مبارک. کیست آنکه قلبش را، فکرش را، همه وجودش را بی چشم‌داشت هدیه کرده به این خانه و زندگی و این بنیان باشکوه؟ روز اهدای عضو برمن مبارک. منم آنکه هرروز مقاومت میکند در برابر خواهش و التماسها برای تماشای بیشتر تلویزیون و خرید خوراکی‌های غیرمفید؛ روز مقاومت برمن مبارک. چه کسی جز من می‌تواند تمام دردهای این طفلکان را با کمی عرق نعنا و نبات داغ و ماساژ و بوسه و قربان صدقه، دوا کند؟ روز داروساز و پزشک برمن مبارک. کیست آنکه روزی حداقل سه بار پوشک پسرک بزرگتر و شش بار پسرک کوچکتر را عوض میکند؟ روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی برمن مبارک. آن منم مدام درحال نمایش با عروسکهای پارچه‌ای و کاغذی؛ روز هنرهای نمایشی برمن مبارک. منم آنکه لباسهای بچه‌های بزرگتر را پاکیزه و سالم نگه میدارد برای کوچکترها، منم آنکه مدام درحال چسب زدن کتاب‌های پاره شده‌است، منم آنکه اضافه مرغ خورشت دیروز را امروز ته‌چین مرغ هل دار زعفرانی میکند؛ روز اقتصاد مقاومتی برمن مبارک. مگر نگفته‌اند "زنده نگاه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست"؟ روز شهید برمن مبارک. مگرنه اینکه دامن و آغوش من، امن ترین و آرامترین و مهربانترین محیط زیست این کودکان معصوم و عطر تنم، معصومانه و پاکترین هوای تنفس تربیتی این پروانه‌هاست؟ روز محیط زیست و هوای پاک هم بر من مبارک! اصلاً همه روزها و زمان‌ها و مکان‌ها بر من مبارک، که وجودم متبرک شده با نور ... 🖋هـجرتــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
✅ رسالت مادری... نسل با کیفیتی که حضرت زهرای مرضیه (س) تربیت کردند به گونه‌ای همه عالم‌ امکان متاثر از آن می‌باشد کـه دنیا، آخرت، سعادت و نجات‌ بـشـریـت؛ همه و هـمـه بـه آن گـره خـورده اسـت. وجود مبارک امام صادق(ع) در تعبیری از مادر بزرگوارشــان، حضرت‌ صدیقه‌ طاهره (س) می‌فـرمایند: «نزدیک‌ ترین لـحـظـه یک زن به خدا، لـحـظـه مادری‌ او می‌ باشـد، یـعـنـی بـرای مـادری رسالت قائل بود». وقتی گـزارشــات خـانـه حـضـرت فـاطـمـه زهـرا(س) را بررسـی می‌کـنـیـم می‌بـیـنـیـم در جـای‌ جـای آن تـوجـه ویژه‌ ای به موضوع تربیت شده است.
🧡معلمی که اندیشیدن را به دیگران می‌آموخت... 🔸استاد سکینه از زنان نابغه دوره مشروطه است، حافظه ای عجیب داشت، هر چه در زندگی شنیده و خوانده بود را تا پایان عمر از بر بود. اهل کسب معرفت بود و گاه کار تدریس به دختران و زنان شهر را بر عهده داشت. نیروی بیان و نطق زیبایی داشت و در مجالس زنانه بزرگ بخوبی سخنرانی می‌کرد. شجاع و پردل و قوی بود، بطوری که زور پسر نوجوان ورزشکارش در مقابل دستان قوی مادر کم می‌آورد! مهمترین حرفه او، تسلط عجیبش بر طب سنتی بود، زنان بیمار بسیاری را بصورت رایگان طبابت می‌کرد. و ... 🔸اما ما او را طور دیگری میشناسیم، با آنکه شاید حتی نامش را هم ندانیم! بانو سکینه فرزندی را در دامان خود پرورش داد، که کمتر کسی است که با او و آثارش آشنا نباشد. 🔸مادرِ استادی که به حق، بزرگ آموزگار دوران ماست و سالروز شهادتش، روز معلم نامیده شده است. 🔸شیخ مرتضی اگر استاد مطهری بزرگ شد، اثر تربیت چنین مادری است. بطوری که از استاد نقل است که «من فکر کردن را از مادرم آموخت ┈┈••✾••┈┈ ✨روز معلم بر همه مادران که اولین و مهمترین آموزگار فرزندانشان هستند، مبارک ┈┈••✾•• 📎