روستای همت آباد سفلی، شهداد
خانوادهای عجیب...
سه شهید دادند ولی مقاوم...
درعین مقاوم بودن، بسیار دلتنگ...
نتونستم صبر کنم تا محتواش آماده بشه، فعلا این چند قسمت رو بخونید
شهیده نجمه همتآبادی
شهیده فاطمه نظری
شهیده فائزه نظری
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
فضیلت ماه رجب - استاد فیاض بخش.mp3
3.21M
نکات مهم استاد فیاض بخش درباره ماه رجب
حلول ماه رجب مبارک
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
منزل ننو (مادر شهیدان مظهری صفات) ساکن هستیم. شهداد بودیم زنگ زده بود نگران بود کجاییم؟ چرا برنگشتید؟ گفتیم داریم برمیگردیم. گفت من چندساعت نیستم دارم میرم خونه عروس، چادر بُرون. چادر ببره😍
دیروزم جشن تکلیف داشتن تو خونهشون بچهها اومده بودن که آثارش توخونه هنوز هست😃
ننو با 80 سال سن فعال فرهنگی اجتماعیه. ماشالله بگید زیر لب لطفا
الانم رسیدیم دیدم چایی تو فلاکس ریخته، میوه و شیرینی هم گذاشته، که رسیدیم بخوریم
خونه ننو از هتل پنج ستاره بهتره.
ننو سه تا شهید تقدیم اسلام و ایران کرد، خدابهش عزتی و آبرویی داده که هزاران نفر مث بچههاش دورش جمع شدن
خدا حفظش کنه
17.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادری که در سختترین شرایط یاد حضرت زینب افتاد
میگفت مقاومم، فقط بگویید کدام پیکر دخترم است کدام پیکر نوههایم
افتخار میکرد بچههایش در راه امام حسین شهید شدند
ولی دلش تنگ بود
خب مادر است...
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
کانال حسین دارابی
مادری که در سختترین شرایط یاد حضرت زینب افتاد میگفت مقاومم، فقط بگویید کدام پیکر دخترم است کدام پیک
گلی گم کردهام میجویم اورا
به هر گل میرسم میبویم اورا
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لای لای لای عزیزوم...
لای لای دارو ندارم
خداخیرش نده هرکی کِرد این دردو باما
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
دیشب که از شهداد برگشتیم، کمی خسته و کوفته بودیم، گفتن استراحت میکنید؟ گفتم اگه بشه بریم منزل یه شهید یه مصاحبه دیگه بگیریم، روزمون تکمیل بشه. یه طلبی از بیرون منو به سمت خودش میکشوند که باید یه جایی برم امشب، ولی نمیدونم کجا
کسی روهم درنظر نداشتیم
اول با یک خانواده شهید تماس گرفتیم، گوشی رو جواب ندادن
به دیگری زنگ زدیم آمادگی نداشتن
آخرسر یکی هماهنگ شد، حدود ١۰ شب رفتیم منزلشون.
قسمتمون اونجا بود
رسیدیم منزل شهید سید عابد
۴۳ سالش بود، خواهرش میگفت، یک چشم عابد نابینا بود و کمی معلولیت جسمی داشت، در کودکی فلج اطفال گرفته بود و یک پایش دچار معلولیت شده بود
خواهرانش از عابد گفتند و گفتند و گفتند
ماهم شنیدیم و شنیدیم و شنیدیم
تمام نمیشد
کی بودی تو عابد؟
بهجایی رسید که همونجا دستمو کمی بالا آوردم و از عابد طلب دعا و حاجت کردم.
میگفتند هرکس حاجتی داشت به عابد میگفت، عابد هم دعا میکرد و مستجاب میشد. کسی که در دنیا دعایش مستجاب میشد، بعد از شهادتش چی میشه دیگه؟
عابد خیلی وابسته به مادرش بود
خیلی
همش میگفت میخوام برم بهشت پیش مامان، پیش حاج قاسم. اونا الان همه پیش هم جمعند
برادر عابد سال قبل روز مادر از دنیا رفته بود، خواهرش میگفت روز سالگرد رفتیم سر قبر مادر، دیدم عابد داره گریه میکنه و به مادرش میگه سال قبل روز مادر، به داداش هدیه دادی و بردیش پیش خودت. هدیه روز مادر امسال چی به من میدی؟
بهش گفتم عابد این چه حرفیه؟ تو جوانی، حالا حالاها باید عمر کنی.....
خواهرش مسئول گروه سرود کمشنوایان بود که در گلزار شهدا در مراسم سالگرد برنامههای متعددی داشتند، عابد روهم برای اینکه خونه تنها نباشه آورده بود اونجا. عابد میگه تشنمه، میرم آب بخورم، خواهرش یه بطری آب میده بهش و میگه برای بچههای ناشنوایا هم آب بیار و عابد در مسیر آب آوردن بود که صدای انفجار شنیدیم...
داشتیم سوار ماشین میشدیم که برگردیم از خواهرش پرسیدم عابد کی دچار معلولیت شد؟ گفت از بچگی، راستی یادم رفت بگم، عابد رو امام رضا علیه السلام شفا داد، گفتم چجوری؟ کاشکی تو مصاحبه میگفتید ضبط میکردیم. فهمیدم خیلی حرف نگفته از عابد مونده هنوز
گفت عابد تا 5_6سالگی نه راه میرفت نه حرف میزد، چهاردست و پا راه میرفت، رفتیم مشهد و مادرم متوسل به امام رضا شد و عابد تو حرم شروع کرد به راه رفتن...
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi