خانواده شهیده نازنین فاطمه
از خصوصیات خوب نازنین فاطمه میگویند
پدرش از مسئولینی که به آنها سر زندند متشکر است
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
🔴٨٠ توهینکننده به مقام شهدای واقعه #کرمان، در اصفهان دادگاهی میشوند
دادستان عمومی و انقلاب اصفهان: ۸۰ نفر از اشخاصی که در شبکههای اجتماعی اخبار کذب و محتواهای توهینآمیز به مقام شهدای انفجارهای تروریستی کرمان تولید، منتشر یا بازنشر کرده بودند، شناسایی شدند و پرونده قضایی در دادسرای مرکز استان برای آنها تشکیل شد که هم اینک در حال رسیدگی است.
دستگاه قضایی استان برابر قوانین موضوعه با کسانی که اخبار و محتواهای جعلی منتشر میکنند و باعث بر هم خوردن امنیت روانی جامعه میشوند، به صورت قاطع برخورد خواهد کرد.
#برخورد_قاطع 👌
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
چایخانهای در هند
نکتهی عکس رو گرفتید؟
پرچم بالاس❤️
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد شیرمردان آتش نشان که در حادثه پلاسکو به شهادت رسیدند
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
امام جواد عليه السلام:
مومن به توفیق خدا و داشتن پندگویی درونی و خوی نصیحت پذیری از کسی که او را نصیحت می کند نیاز دارد
الْمُؤْمِنُ يَحْتَاجُ إِلَى تَوْفِيقٍ مِنَ اَللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ يَنْصَحُهُ
تحف العقول صفحه 457
آسمان معرفت، گنج سخا، دریای جود
شهر فضل و دانش و بخشش بیاید در وجود
در شب میلاد مسعود شه خوبان جواد
حق به روی عالم و آدم در رحمت گشود
💐میلاد باسعادت جوادالائمه مبارکترین مولود بر شما مبارک💐
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
مداحی کنن و گریه بندازن میگید چیه بابا همش گریه
بخندونن و شاد باشن، میگید لوده بازی
چیکار کنن بنده خداها
خدایی بامزه بود کارشون😄
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
بعد از ١٠_١٢ روز حضور در کرمان به تهران برگشتم که هم کمی درکنار خانواده باشم، هم به کارهای عقبمانده برسم و هم تجدید قوایی بکنم.
به دوستان کرمانی گفتم که حتما برمیگردم. کارم تمام نشده. اینبار برای خودم برمیگردم نه صرفا برای کار مجازی. کما اینکه تا به الان هم شاید ١۰ درصد از آنچه در کرمان دیدم و شنیدم را در فضای مجازیام روایت کرده باشم، بسیاری از مطالب قابل روایت نبود، برخی از آنها برای خود آدم است که ببیند و بشنود و به آن فکر کند.
من که گاهی از کوچیکترین سوژهها مطلب مینوشتم در کرمان قلمم از نوشتن بزرگترین سوژهها عاجز مانده بود.
بعد از انفجار با خودم میگفتم چرا لیاقت شهادت نداشتم و البته خیلی هم حسرت نمیخوردم و حتی خوشحال بودم که جان سالم بهدر بردم. دیگران هندوانه زیربغلم میگذاشتند که نه به لیاقت ربط ندارد، شاید تو رسالتی داشتی که باید میماندی، باید میماندی و روایت میکردی و از این قبیل تعارفها. آن روزهای اول این حرفهارا کمی باور کردم و گفتم انشاءالله همین است. بعد از اینکه درمنزل بیش از ۳۰ شهید حضور پیدا کردم و خصوصیات شهدا را یک به یک شنیدم، مطمئن شدم قطعا لیاقتش را نداشتم. من خیلی با خصوصیات این افراد فاصله داشتم. فهمیدم شهادت اتفاقی نیست. آنها عاشق شهادت بودند و دعای همیشگیشان بود. اصلا در افقهای دیگری سیر میکردند.
آری گاهی دست نیرویی ندارد که قلم را بچرخاند...
روزحادثه وقتی بالای سر پیکرهای بیجان و غرق در خون رسیدم، با خود گفتم الان وظیفهام چیست؟ من فعال مجازیام و استاد تولید محتوا، ولی مگر میشود با این صحنهها تولید محتوا کرد و به اصطلاح خبر اول داد، فیلمهای دستاول را در مجازی پخش کرد، و پرچمدار روایت کرمان شد. مگر میشود در آن فضا و در آن غم در آن مصیبت فکر فضای مجازی و محتوا و جذب ممبر و کوفت و زهرمار بود؟ ساعتها مطلب نگذاشتم و نگذاشتم و آنچه دیدم برای خودم نگهداشتم....
در آن لحظات غمبار چندچیز دلم را خیلی بهدرد آورد
_ اول خود حادثه انفجار و پیکرهای غرق خون...
_ دوم تمسخر و چرندیات ضدانقلاب
_ و سوم کانالهای بیغیرتی که این حادثه را موضوع خوبی برای تبلیغ و جذب ممبر دیدند و درست همان لحظاتی که شهدا در خونشان میغلتیدند و خانوادههایشان کوه غم روی سرشان خراب شده بود، عدهای دستپاچه شده بودند که نفر اولی باشند که تبلیغشان برای مردم نمایش داده شود و احتمالا وقتی هزارهزار ممبر جذب میکردند خوشحال بودند که چه بموقع تبلیغ دادند. بلی، حادثه کرمان برای برخی نون و آب داشت...
چگونه میشود در آن لحظات از این ماجرا کاسبی ممبر کرد؟
و دردناکتر اینکه برای کرمان فقط همان زمان که برایشان نون و آب داشت تولید محتوا میکردند، بعد از یکی دوروز انگار نه کرمانی بود و نه شهیدی نه هیچی. همه به باد فراموشی سپرده شدند.
وقتی در صحنه جنایت حاضر باشی و مظلومیت مردم، مظلومیت شهدا و خانوادههایشان را ببینی نمیتوانی سکوت خبری حادثه کرمان در رسانهها را تحمل کنی. دیدم حالا که روز حادثه نتوانستم روایت کنم، در این بیخیالی رسانهها درباره کرمان باید کاری بکنم. باید یاد حادثه و شهدایش را زنده نگهدارم و تصمیم گرفتم به منازل شهدا برم، اینجا دیگر باید خوب تولید محتوا میکردم که هم یادشان زنده بماند، هم وظیفهام را انجام داده باشم
اما آنجا هم همانطور شد که روز حادثه شد. به زحمت چند کلیپ چنددقیقهای از چندده ساعت مصاحبه با خانوادهها درآوردم... برای همه پیش آمده که حرف زیاد در دل دارند ولی دهانشان قفل میشود، اینجاهم همان شد...
کرمان و شهداش اقیانوسی هستند از معرفت و حکمت که جرعهای از این اقیانوس به کسانی رسید که رفتند در محضر خانوادههایشان و از آنها شنیدند. نم و قطرهای از این جرعه هم در فضای مجازی منتشر شد
این روزها خانوادههای شهدا را باهم مقایسه میکنم که کدامیک داغ سنگینتری دارند
_ آن خانوادهای که تنها پسر نوجوانش شهید شده برایش سختتر است یا آن که تک دختر شیرینزبانش را دیگر نمیبیند؟
_ یا آن خانوادهای که یتیم شدهاند و دیگر پدرومادری ندارند
_ یا آن خواهری که قبلا پدرو مادرش را ازدست داده بود و با برادرش دوتایی زندگی میکردند و حالا دیگر تنها شده
_ یا آن یکی که ۸ نفر از اعضای خاندانش را صبح روز حادثه دید و عصرش دیگر ندید
_ یا آن یکی که دو دخترش را از دست داد
_ یا آن مردی که هم دو فرزندش را از دست دادو هم همسرش را و خانوادهی چهارنفرهاش تک نفره شد؟
_ و چه کسی میتواند داغ خانوادهای را بفهمد که پدر خانواده را ازدست داده و پسر خانوادهاش که مرد خانواده باید میشد حالا قطع نخاع شده...
آه کرمان.....
چگونه میتوان تورا فراموش کرد؟
روایت حادثه کرمان از خانوادههای شهدا
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
May 11
منظور مطلب قبله، اگه نخوندید بخونید
یکم طولانیه ولی فضای کرمان و خانوادهها و غم و مصیبت خانوادههارو یکم توضیح دادم
ان شاء الله هرکی هرکاری میتونه برای کرمان و شهداش بکنه. الان از میدون انقلاب رد شدم دیوارنگاره یکماه قبل هنوز عوض نشده، خب دیوارنگاره رو یه طرحی از حادثه تروریستی کرمان بزنید نمیشه؟
خیلی کارا میشه کرد