eitaa logo
کانال حسین دارابی
877.9هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
64 فایل
مؤسس استارتاپ تربیپ Tarbiapp.com تو زمینه‌های مختلف تحقیق میکنم تا به مطلب درست برسم تحصیلاتم مهم نیست، ارشد عمران، روانشناسی، تاریخ تشیع همه آدرسامون👇 takl.ink/hossein_darabi آیدیم @darabi_hosein . . #ترک_کانال . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشك مردم را همیشه بگیرید، اما در رثای یك قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یك آدم نفله شده ی بیچاره ی بی دست و پای مظلوم كه دیگر گریه ندارد، و گریه ی ملتی برای او معنی ندارد @hosein_darabi
در رثای قهرمان بگریید برای اینكه احساسات قهرمانی پیدا كنید، برای اینكه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازه ای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا كنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد كنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود كه عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، كرامت یعنی چه @hosein_darabi
اسكندر، نادر شاه و شاه اسماعیل، همه ی اینها یك اراده ی بزرگ هستند، یك همت بزرگ هستند، یك حماسه ی بزرگ هستند ولی حماسه‌ی مقدس نیستند، برای اینكه هر یك از اینها می خواهد شخصیت خودش را توسعه بدهد، می خواهد همه چیز را در خودش هضم كند، می خواهد ملتها و مملكتهای دیگر را در مملكت خویش هضم كند؛ و لذا از نظر یك ملت، یك قهرمان ملی است ولی از نظر ملت دیگر یك جنایتكار است اما حسین تنها چیزی را که نمی‌دید، خودش بود، فقط حق و حقیقت را می‌دید، تمام بشریت را می‌دید. این حماسه مقدس است @hosein_darabi
حادثه‌ی عاشورا از جنبه ی اجتماعی و نسبت به كسانی كه مرتكب آن شدند، مظهر یك انحطاط در جامعه ی اسلامی بود. لذا دائماً باید یادآوری بشود كه دیگر چنین كاری را مرتكب نشوند. مسلمانان باید دائم باخود بگویند، ما مسلمانها چنین كاری كردیم؟ ! لعنت به كسانی كه چنین كاری كردند، پس دیگر چنین كاری نكنیم. @hosein_darabi
دومین جهت تقدس قیام عاشورا و این گونه قیامها و نهضتها این است كه در شرایط خاصی كه هیچ كس گمان نمی برد قرار گرفته اند؛ یعنی یك مرتبه در یك فضای بسیار بسیار تاریك و ظلمانی یك شعله روشن می شود، شعله ای در یك ظلمت مطلق؛ فریاد عدالتی است در یك استبداد و ستم مطلق، جنبشی است در یك سكون و درحالی كه همه ساكن و مرعوبند، كلام و سخنی است در یك خاموشی مرگبار. به عنوان مثال نمرودی پیدا می شود كه یك مرد باقی نمی گذارد، و در همین زمان نهضت مقدس ابراهیم صورت می گیرد:. یا فرعونی پیدا می شود و همان طوری كه قرآن می فرماید: همانا فرعون در زمین (مصر) تکبر و گردنکشی آغاز کرد و میان اهل آن سرزمین تفرقه و اختلاف افکند، طایفه‌ای از آنها را سخت ضعیف و ذلیل می‌کرد، پسرانشان را می‌کشت و زنانشان را زنده می‌گذاشت همانا فرعون مردی بسیار مفسد و بد اندیش بود و در همین عصر موسایی پیدا می شود. و یا در عصر بعثت خاتم الانبیاء كه تمام دنیا در ظلمت و خاموشی و هرج و مرج و فساد فرو رفته است ناگهان فریاد «قولوا لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ تُفْلِحوا» بلند می شود. @hosein_darabi
حسین بن علی علیه السلام یك روح بزرگ دارد، اساساً روح كه بزرگ شد تن به زحمت می افتد، و روح كه كوچك شد تن آسایش پیدا می كند. این خود یك حسابی است. ابن عباس ها بیایند نهی كنند که به کوفه نرو، مگر روح حسین اجازه می دهد؟ متنبّی، شاعر معروف عرب شعر خوبی دارد، می گوید وقتی كه روح بزرگ شد جسم و تن چاره ای ندارد جز آنكه به دنبال روح بیاید، به زحمت بیفتد و ناراحت شود. اما روح كوچك به دنبال خواهشهای تن می رود، هرچه را كه تن فرمان بدهد اطاعت می كند. روح كوچك به دنبال لقمه برای بدن می رود اگر چه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. روح كوچك دنبال پست و مقام می رود و لو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح كوچك تن به هر ذلت و بدبختی می‌دهد @hosein_darabi
آیا تاریخچه عاشورا فقط همین یک صفحه است و بس؟ فقط مصیبت است و بس؟ چیز دیگری نیست؟ اشتباه ما همین است. این تاریخچه یک صفحه دیگر هم دارد که قهرمان آن صفحه، دیگر پسر معاویه نیست، شمرنیست. در آنجا قهرمان حسین است. در آن صفحه، دیگر جنایت نیست، تراژدی نیست، بلکه حماسه است، افتخار و نورانیت است، تجلی حقیقت و انسانیت است، تجلی حق پرستی است. چرا باید حادثه کربلا را همیشه از نظر صفحه سیاهش مطالعه کنیم و چرا باید همیشه جنایتهای کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن علی از آن جنبه ای که مورد جنایت جانیان است مورد مطالعه ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهایی که به نام حسین بن علی میدهیم و مینویسیم، از صفحه تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانی این داستان را کمتر مطالعه میکنیم، درحالی که جنبه حماسی این داستان صدبرابر بر جنبه جنایی آن میچربد و نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی میچربد. پس باید اعتراف کنیم که یکی از جانی‌های بر حسین بن علی ما هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحه اش را میخوانیم و صفحه دیگرش را نمیخوانیم. جانی‌های بر امام حسین آنهایی هستند که این تاریخچه را از نظر هدف منحرف کرده و میکنند. @hosein_darabi
🔴 آیا امام حسین علیه السلام فرار کرد؟ آیا برای ریاست و مقام قیام کرد؟ قبل از حرکت به‌سمت کوفه، ابن عباس، ابن حنفیّه، ابن عمر و عده‌ی زیادی در كمال خلوص نیّت، حسین بن علی را از رفتن به كربلا نهی می‌كردند، در بین راه كه به كربلا می روند، بعضیها با او صحبت می كنند كه نرو خطر دارد و حسین علیه السلام در جواب، این شعرها را می خواند: به من می گویید نرو، ولی خواهم رفت. می گویید كشته می شوم؛ مگر مردن برای یك جوانمرد ننگ است؟ مردن آن وقت ننگ است كه هدف انسان پست باشد و بخواهد برای آقایی و ریاست كشته بشود كه می گویند به هدفش نرسید، اما برای آن كسی كه برای اعلای كلمه ی حق و در راه حق كشته می شود كه ننگ نیست چرا كه در راهی قدم برمی‌دارد كه صالحین و شایستگان بندگان خدا قدم برداشته اند. پس چون در راهی قدم برمی دارد كه با یك آدم هلاك شده ی بدبخت و گناهكار مثل یزید مخالفت می كند، بگذار كشته بشود. شما می گویید كشته می شوم؛ یكی از این دو بیشتر نیست: یا زنده می مانم یا كشته می شوم. «فَاِنْ عِشْتُ لَمْ اَنْدَمْ» اگر زنده ماندم كسی نمی گوید تو چرا زنده ماندی «وَ اِنْ مِتُّ لَمْ اُلَمْ» و اگر در این راه كشته بشوم احدی در دنیا مرا ملامت نخواهد كرد اگر بداند كه من در چه راهی رفتم. «كَفی بِكَ ذُلاًّ اَنْ تَعیشَ وَ تُرْغَما» برای بدبختی و ذلت تو كافی است كه زندگی بكنی اما دماغت را به خاك بمالند. باز می بینید كه حماسه است. در بین راه نیز خطابه می خواند و می‌فرماید: آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دوری نمی‌شود؟ بعد در آخرش می‌فرماید: من مردن را برای خودم سعادت، و زندگی با ستمگران را موجب ملامت می بینم. در مکه و در خطبه‌‌ی قبل از حرکت خود نیز فرمود: من فردا صبح حركت می كنم؛ هركس كه آماده ی جانبازی است و حاضر است خون قلب خودش را در راه ما بریزد و تصمیم به ملاقات حق گرفته است، فردا صبح حركت كند كه من رفتم. دیگر بیش از این حرفی نیست. این مقدار استغنا قطعاً در دنیا نظیر ندارد. با این تفاسیر حسین(ع) نه قصد فرار داشت، نه حُب جاه و مقام و قدرت @hosein_darabi
چه بسیار خونها در محیطهایی ریخته می شود كه چون فقط جنبه ی خونریزی دارد، اثرش ترس و بردگی مردم است. اما شهادتهایی در دنیا هست كه به دنبال خودش روشنایی و صفا برای اجتماع می آورد، ترس اجتماع را می ریزد، احساس بردگی و اسارت را از او می گیرد، جرأت و شهامت به او می دهد. بعد از شهادت امام حسین یك چنین حالتی به وجود آمد، یك رونقی در اسلام پیدا شد. این اثر در اجتماع از آن جهت بود كه امام حسین علیه السلام با حركات قهرمانانه ی خود روح مردم مسلمان را زنده كرد، احساسات بردگی و اسارتی را كه از اواخر زمان عثمان و تمام دوره ی معاویه بر روح جامعه ی اسلامی حكمفرما بود، تضعیف كرد و ترس را ریخت، احساس عبودیت را زایل كرد و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی شخصیت داد. او بر روی نقطه ای در اجتماع انگشت گذاشت كه بعداً اجتماع در خودش احساس شخصیت كرد. @hosein_darabi
🔴تاثیر قیام سیدالشهداء قیام حسین بن علی خونها را به جوش آورد، غیرتها را تحریك كرد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شداید به مردم داد، ترس را ریخت؛ همان مردمی كه تا آن مقدار می ترسیدند، تبدیل به یك عده مردم شجاع و دلاور شدند. می گویند: نادر در یكی از جنگهایش سربازی را دید كه فوق العاده شجاع و دلیر بود و از شجاعت و دلاوری او اعجاب می كرد. یك روز او را خواست، گفت: تو با این شجاعت و دلاوری ات، آن روزی كه افاغنه ریختند به اصفهان غارت كردند و كشتند كجا بودی؟ گفت: من اصفهان بودم. گفت: پس آن روز شجاعتت كجا بود؟ گفت: آن روز نادری نبود؛ مقداری از شجاعتی كه امروز من دارم از روحیه ی نادر دارم، تو را كه می بینم غیرت من تحریك می شود، شجاع و دلیر و دلاور می شوم. حسین بن علی در آن زمان یك سوژه ی بزرگ بود؛ هر كسی كه می خواست در مقابل ظلم قیام كند، شعارش «یا لَثاراتِ الْحُسَیْن» بود. امروز هم حسین بن علی یك سوژه ی بزرگ است، سوژه ای برای امر به معروف و نهی از منكر، برای اقامه ی نماز، برای زنده كردن اسلام، برای اینكه احساسات و عواطف عالیه ی اسلامی در وجود ما احیا بشود. @hosein_darabi