eitaa logo
کانال حسین دارابی
877.5هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
64 فایل
مؤسس استارتاپ تربیپ Tarbiapp.com تو زمینه‌های مختلف تحقیق میکنم تا به مطلب درست برسم تحصیلاتم مهم نیست، ارشد عمران، روانشناسی، تاریخ تشیع همه آدرسامون👇 takl.ink/hossein_darabi آیدیم @darabi_hosein . . #ترک_کانال . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
در تاریخ هست که سید مرتضی از علمای بزرگ تاریخ تشیع و از شاگردان شیخ مفید در زمان حیاتش، یه جا میگه با توجه به شرایط حاکم بر جامعه و شواهدی که هست همین روزهاست که آقا امام زمان ظهور کنه. از اون زمان تا الان هزار و چهارسال گذشته ولی هنوز ظهور نکرده.... @hoseindarabi
خدا تا هزار سال دیگه هم مردم آماده نشن برای ظهور و شرایطو فراهم نکنن، اجازه ظهور به حضرت نمیده خدا با کسی تعارف نداره. که بگه آقا زشته، غیبت طولانی شده، بذارم امامشونو بفرستم. نه این حرفا نیست خدا اصلا براش مهم نیست دوهزار سال دیگه هم غیبت طول بکشه @hoseindarabi
تا مضطر نشیم تا از همه نا امید نشیم او نخواهد آمد خیلی از ماها یاد حضرت هم نیستیم چه برسه به اضطرار نگران پیر شدن امام زمان هم نباشید گذر زمان بر جسم امام تاثیری نخواهد گذاشت، به اذن خود حضرت. وقتی هم ظهور اتفاق بیفتد شاهد امامِ زمانِ جوان، خواهیم بود @hoseindarabi
امام زمان وقتی بیاد چون مدعیان دروغین زیاد هستن حضرت با معجزه میاد تا مردم گمراه نشن و در تشخیص امام اشتباه نکنن. برعکس بقیه ائمه که بخاطر خفقان امام بعدی مشخص نبود و خیلی از شیعیان در تشخیص امام بعدی گمراه میشدن @hoseindarabi
منبع مطالب بالا صوتی هست از استاد کاشانی که قبلا گذاشته بودم ولی گوش ندادید. این پیام👇 https://eitaa.com/hoseindarabi/2186
بیشتر امامان، امام بعدی رو واضح معرفی نمیکردن، چون اگه امام بعدی کامل مشخص میشد بدست خلیفه وقت کشته میشد. 🔻 مثلا منصور دوانیقی دستور داد وصیتنامه امام صادق(ع) رو بخونن و کسی رو که بعنوان وصی معرفی کرده، بکشن. وقتی وصیتنامه رو باز کردن دیدن حضرت پنج نفر رو وصی خودش معرفی کرده که یکیش خود منصور بوده. 🔹شیعیان هم گیج میشن امام بعدی کیه. یه سری گفتن امام بعدی اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق(ع) بوده که قبل از امام صادق مرده بود. فرقه اسماعیلیه از اینجا تشکیل شد. شیعیان اسماعیلی که میگن ایناهستن. 🔹یه عده از شاگردان خاص امام مثل هشام بن سالم هم به مشکل برخوردن و رفتن سراغ پسر دیگه امام صادق (ع) بنام عبدالله افتح. برای مطمئن شدن از اینکه عبدالله امام بعدیه چندتا سوال علمی پرسیدن دیدن خیلی تعطیل و شوته، فهمیدن امام نیست تو کوچه ها سرگردان بودن که بعدش اتفاقات جالبی میفته، میفهمن امام کاظم(ع) امام بعدیه 🔹یه عده هم گفتن امام صادق اصلا نمرده و همان مهدی موعوده بخاطر همین شما زندگی امام کاظم در دوران منصور رو ببینید، تقریبا دوران آرومی هست و امام کاظم(ع) آزادی عمل بیشتری داره و به تعلیم شاگردان میپردازه. چه بسا خود منصورم نمیدونسته امام کیه و در دوران هارون فشارها بر روی امام بیشتر میشه. 🔻 بعد از شهادت امام موسی کاظم دوباره در امامت امام رضا(ص) بعضیا دچار اشتباه میشن. یه سری میگن امام کاظم شهید نشده و غایب شده و ظهور خواهد کرد و فرقه واقفه رو تشکیل میدن، یعنی بر امامت امام کاظم توقف کردن. بازهم میبینیم دوران هارون دوران آرومی برای امام رضاس. که یکی از دلایلش این بوده خیلیا نمیدونستن امام بعدی علی بن موسی الرضاس و حضرت برای دستگاه خلافت خیلی مشکل ساز نبود. دلیل دیگه عدم اعمال فشار هارون بر امام رضا این بود که بگه من موسی بن جعفر رو نکشتم. 🔻 درباره امام جواد(ص) شرایط بهتر شده بود و امام رضا(ع) ایشون رو بعنوان وصی معرفی کرده بود، تنها چیزی که در قبول امامت امام جواد مشکل ساز شد سن پایین حضرت بود که حضرت به خوبی این مشکل رو مدیریت کرد و اکثریت به امامت امام جواد تن دادند. 🔻 درباره امامت امام هادی(ع) با اینکه سن حضرت کم بود، باتوجه به تلاشهای امام جواد دیگه مشکلی بوجود نیومد. بقیه ائمه هم کمابیش در تشخیص امامتشون مشکلاتی وجود داشت که بخاطر طولانی شدن متن از بیان آن صرفنظر میکنم. امیدوارم قابل فهم بوده باشه این متن ✅نکاتی فشرده از @hoseindarabi
دلم نیومد در ادامه مطلب قبلی👆 اینو نفرستم👇 خیلی عجیبه
هشام بن سالم میگوید: «من و ابوجعفر مؤمن الطاق بعد از وفات حضرت صادق(ع) در مدینه بودیم و مردم جمع شده بودند بر آنکه عبدالله پسر آن حضرت، بعد از پدرش امام است.  من و ابوجعفر نیز بر او وارد شدیم و دیدیم مردم به سبب آن که روایت کرده اند امر امامت در فرزند بزرگ است، بر دور او جمع شده اند. ما داخل شدیم و از او مسئله ای پرسیدیم چنانکه از پدرش میپرسیدیم. پس پرسیدیم از او که زکات در چه مقدار واجب است؟ گفت: «در هر دویست درهم، پنج درهم واجب است.» گفتیم: «در صد درهم چقدر؟» گفت: «دو درهم و نیم.» گفتیم: «به خدا قسم که مرجئه چنین چیزی که تو میگوئی نمیگوید.» عبدالله دستهایش را به آسمان بلند کرد و گفت: «به خدا قسم که من نمیدانم مرجئه چه میگویند.»  پس ما حیران و سرگردان از نزد او بیرون آمدیم و در کوچه های مدینه میگشتیم و نمیدانستیم کجا و پیش چه کسی برویم، بسوی مرجئه برویم یا بسوی قدریه یا زیدیه یا معتزله یا خوارج؟ در این حال بودیم که من دیدم پیرمرد ناشناسی با دستش بسوی من اشاره کرد که «بیا».  من ترسیدم که او جاسوس منصور باشد، چون آن ملعون در مدینه جاسوسانی قرار داده بود که آنها متوجه شوند، شیعیان امام جعفر صادق بر چه کسی اتفاق کرده اند تا او را به قتل برسانند، و من ترسیدم که او از ایشان باشد. به ابوجعفر گفتم: «تو دور شو، همانا من بر خودم و بر تو خائف هستم لکن این مرد مرا خواسته است نه تو را، پس دور شو که بیجهت خود را به کشتن ندهی.» پس ابوجعفر قدری دور شد و من همراه آن شیخ رفتم و گمان داشتم که از دست او خلاصی نخواهم شد. پس مرا تا درب خانه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برد و گذاشت و رفت. سپس خادمی از داخل خانه آمد و به من گفت: «داخل شو خدا تو را رحمت کند.» پس داخل شدم و دیدم حضرت ابوالحسن موسی بن جعفر است.» آن حضرت بدون مقدمه فرمود: «بسوی من بیا نه بسوی مرجئه و نه قدریه و نه معتزله و نه خوارج، بسوی من، بسوی من.» گفتم: «فدایت شوم! پدرت از دنیا درگذشت؟» حضرت فرمود: «آری.» گفتم: «به مرگ طبیعی درگذشت؟» حضرت فرمود:«آری.» [برای اطمینان از این که او غایب نشده است این سوال پرسیده شده است] گفتم: «فدایت شوم، بعد از او چه کسی امام ما است؟» حضرت فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» گفتم: «فدایت شوم، عبدالله گمان میکند که او بعد از پدرتان، امام است.» حضرت فرمود: «عبدالله، میخواهد خدا عبادت نشود.» دوباره پرسیدم: «چه کسی بعد از پدر شما امام است؟ حضرت دوباره فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» با خود گفتم: «سؤال را خوب مطرح نکردم.» گفتم: «فدایت شوم آیا بر شما امامی هست؟» حضرت فرمود: «نه». پس هیبت و عظمت از آن حضرت مرا فرا گرفت مانند آن هیبت و عظمتی که از طرف امام صادق مرا فرا میگرفت. گفتم: «فدایت شوم، آیا سؤال کنم از شما آنچنان که از پدرتان سؤال میکردم؟» حضرت فرمود: «سؤال کن و جواب بشنو ولی فاش نکن که اگر فاش کنی، بیم کشته شدن است.» پس سؤالات از آن حضرت نمودم، پس یافتم که او دریائی است، گفتم: «فدایت شوم شیعه تو و شیعه پدرت در گمراهی و حیرت هستند، آیا آنها را آگاه کرده و بسوی امامت شما بخوانم؟» حضرت فرمود: «هر کدام را که آثار رشد و صلاح در او مشاهده میکنی مطلع کن و از ایشان عهد بگیر که کتمان نمایند و اگر فاش کنند پس سرشان بریده است.» و با دست مبارکش بر حلقش اشاره فرمود. پس من بیرون آمدم و به مؤمن الطاق و مفضل بن عمر و ابوبصیر و سایر شیعیان اطلاع دادم. شیعیان امام کاظم(ع) میآمدند و به امامت آن حضرت یقین میکردند و رفتن نزد عبدالله را ترک کردند و فقط عده بسیار کمی نزد او میرفتند منابع: الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص213_215 کافی ج1، ص352 @hoseindarabi
👆شاید سوال بشه چرا امام کاظم انقدر قضیه رو پیچیده میکنن، که باید شرایط و خفقان اون زمان رو درنظربگیریم که در مطلب قبلیش تاحدی توضیح دادم
4_5884041466795263456.mp3
10.21M
ولادت حضرت سلام الله علیها 📋 موضوع: مراسم ولادت حضرت زینب سلام الله علیها – پنجم اسفند ۱۳۹۳ 🔴 استاد @hoseindarabi
بعضی وقتا ما یه سری مسائل رو با مسائل اقتصادی اشتباه میگیریم، بعد میگیم وضعیت اقتصادی خوب نیست ازدواج نمیشه کرد، یا بچه نمیشه آورد. یکی از مواردی که با مسائل اقتصادی اشتباه میگیرم، تغییر سبک زندگی هست. طی سی سال گذشته شیوه زندگی تعییر زیادی کرده، بطوری که هزینه‌ها خیلی تغییر کرده. مثلا قبلا خیلیا تلوزیون LED، یخچال ساید، ماشین ظرفشویی، فلان سرویس غذاخوری، مبلمان آن چنانی، دکوری های زینتی بی استفاده و...نداشتن، الان ولی این اقلام جزء ضروریات زندگی شده و وقتی خودمونو مقید بدونیم همه این چیزارو تهیه کنیم خب معلومه نه میشه ازدواج کرد، نه میشه بچه آورد. ما حرفی نداریم که خوبه این وسایل رو برای یک زندگی راحتتر مهیا کنیم، ولی یه زوج جوان که همش خونه مادر پدراشون هستن چقدر مگه ظرف کثیف میکنن که برا جهیزیه شون حتما باید ماشین ظرفشویی تدارک دید؟ چقدر مواد غذایی نیاز دارن که یه یخچال سایدِ غول پیکرِ 14میلیونی باید براشون گرفت؟ بخرن ولی وقتی بچه دار شدن و یکم عیالوارتر شدن که واقعا نیاز داشته باشن، نه اینکه دکوری باشه. مشکلات اقتصادی رو انکار نمیکنیم، و دادمون رو سر مسئولین هم میزنیم. ولی ما خودمونم برای خودمون دائم خرج اضافی، اضافه میکنیم. یکم باید سر خودمونم داد بزنیم. چند سال قبل که عمل های زیبایی تازه مُد شده بود، تک و توک عمل میکردن، یه بهونه هم می آوردن که دماغم پلیپ داره، انحراف داره برای تنفس بهتر میخوام برم عمل کنم، ولی میرفت عمل زیبایی میکرد، یکم که گذشت همه به این جمع بندی رسیدن که خدا دماغاشونو کلا بد طراحی کرده، باید نوکشو میداده بالا نداده، عمل ها فراگیر شد. الان دیگه میگن عمل نکنیم مردم چی میگن؟ احساس حقارت میکنن اگه عمل نکنن، خلاصه چه بسا در آینده نزدیک عمل های زیبایی مث واکسن واجب بشه. حالا این عمل های زیبایی که واقعا لزومی نداره وقتی تو هزینه های همه خانواده ها اومد چه اتفاقی میفته؟ طرف میخواد بچه بیاره میگه وضعیت اقتصادی خوب نیست، پول نداریم دماغمونو عمل کنیم، بچه بیاریم؟ شاید الان خنده دار باشه ولی دور از تصور نیست. منظور اینه که روز به روز داریم سبک زندگیمونو عوض میکنیم و هزینه هامونو بالا میبریم بعد میگیم خیلی وضعیت داغونه. بله وضعیت داغونه، وضعیت تجمل گرایی خانواده ها، چشم وهم چشمی ها واقعا داغونه. و روز به روز م رضایت از زندگی رو کم میکنه (قسمت 21) (7) (1) @hoseindarabi
اولین سالی که عمل زیبایی بینی تازه اومده بود تو ایران یکی از اعضای خانواده ما که نمیخوام اسمی ازش ببرم و خیلی خُرخُر میکرد رفت برای اینکه خرخرش رو درست بکنه دماغشو عمل کنه، ولی هیچ فرقی نکرد خرخرش، ظاهرا میخواست مامانم و مارو گول بزنه. فقط عمل زیبایی کرده بود. ولی قبول نمیکرد میگفت من انحراف بینیمو عمل کردم فهمیدید بابامو دارم میگم؟ یا بیشتر توضیح بدم؟ فقط باباها خرخر میکنن دیگه. من اون موقع هم بهش گفتم بابا شما دیگه سِنی ازت گذشته، این چه کاری بود کردی؟ تو الان باید بری مسجد صف اول بشینی. بعد بری یکم تو پارک بشینی بعد بیای خونه، آماده بشی برای نماز بعدی بری مسجد. پاشدی رفتی عمل زیبایی کردی؟ هنوز سلبریتی ها نرفته بودن عمل کنن بابام عمل کرده بود. انقدر لاکچری و باکلاسیم ما. بنقل از شاهدین حاضر در محل، بابام دماغش خیلی هم قشنگ بود قبلا، نیازی به عمل کردن نداشت. اونی که باید دماغشو عمل میکرد من بدبخت بودم که دماغم تو آفساید بود. تازه در اوج نوجوانی هم بودم نیاز به زیبایی داشتم. خیلیا هم بهم گفتن برو عمل کن ولی من مردانه مقاومت کردم و نرفتم. گفتم من با همین دماغ به این دنیا اومدم با کفن سفید و همین دماغم از دنیا خواهم رفت. دماغ باید فابریک کارخونه باشه. تازه من دماغم خیلی کیپ میشه، همین الانم وقتی به سمت چپ بدنم میخوابم دماغم کیپ میشه، وقتیم به طرف راستم میخوابم باز میشه. خودش یه آپشنه بنظرم. من به عنوان همراه رفته بودم برای عمل بابام. تا از اتاق عمل آوردنش بیرون و قیافه بابامو دیدم غش کردم، پرستارا بابامو ول کردن اومدن طرف من، گفتن این مثلا همراه و مراقبه؟ یکی باید اینو جمع کنه. خلاصه خواستم بگم من در این تهاجم فرهنگی بزرگ شدم @hoseindarabi
ای معنای طهارت! پاکتر از پدرت کیست؟ آیا مقرب تر از او تا قیامت کسی پا روی زمین خواهد گذاشت؟ آیا ذره ای ظلمت در وجود پدرت خانه کرده بود؟ و به جز طهارت آیا قطرهای آلودگی بر روح آسمانیاش نشسته بود؟ پس به من بگو چرا برای آمدن تو پیغمبر خوبیها و روشناییها باید چهل روز خود را غرق در عبادت خدا کند؟[1] چهل روز نماز خواندن چهل روز روزه گرفتن چهل روز ذکر گفتن و چهل روز عبادتی به عظمت فکر کردن و چهل شب، شبها را به روح مناجات، زنده نگهداشتن تو چه قدر بالایی؟ که برای چیدنت از عرش الهی باید چهل روز از نردبان عبادت بالا رفت تا دست بلندقامت ترین مرد معنوی عالم به میوه حضورِتو دست پیدا کند. تو که هستی ای معمای بزرگ هستی!؟ که رسول اعظم هم برای آوردنت باید خود را مهیا کند. عبادت همۀ ما در همۀ عمر با یک لحظه از عبادت پدرت برابری نمیکند. حالا چه کسی میتواند روی چهل روز عبادت این مرد، قیمتی بگذارد تا عقلهای ما توان درکش را داشته باشد؟ و حالا آیا کسی هست تا قیمتی برای حضور تو در این عالم معین کند؟[1] __________________________ 1_ «روزی پیامبر گرامی اسلام در سرزمین ابطح نشسته بود، جبرئیل بر حضرت نازل شد و عرض کرد: خدا به تو سلام رسانده، می‌فرماید که باید چهل روز از خدیجه دوری کنی ... پس چون چهل روز به پایان رسید، جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام می‌رساند و می‌فرماید: خود را برای هدیه و تحفه‌ای آماده کن. حضرت فرمود: آن تحفه چیست؟ در جواب گفت: از این تحفه خبری ندارم. بعد از آن، میکائیل فرود آمد و با او طبقی بود و حضرت روزه خود را با طعام درون طبق افطار کرد. بعد از آن، جبرئیل خطاب به پیامبر عرض کرد: خداوند به ذات خود سوگند یاد نموده که امشب از صلب تو ذریه‌ای طیب بیافریند.» منبع: (الدر النظیم فی مناقب الائمه اللهامیم، ص ۴۵۲) (العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه، ص۲۲۰) (بحار الانوار ج۶ ص ۸۸) 📚 کتاب جلد اول (فضائل حضرت زهرا) نوشته: استاد عباسی ولدی @hoseindarabi
ما مشکلات اقتصادی رو انکار نمیکنیم. وظیفه مسئولینمون تو بهبود مسائل اقتصادی رو نادیده نمیگیریم، ولی وقتی ما خودمون به فکر خودمون نیستیم، دلمون برا خودمون نمیسوزه، میخوایم دیگران به فکر ما باشن؟ سبک زندگی و رسم و رسوماتی که ما تو زندگیامون باب کردیم در پیشرفته ترین و مرفه ترین کشورهای اروپایی هم نیست. یکی از رفقا که تو هلند زندگی میکنه میگفت: هر سفری که به ایران دارم وقتی اتوموبیل‌ها، گوشی های همراه، وسایل زندگی، تلویزیون‌ها و… تو زندگی عموم جامعه میبینم احساس میکنم که از یه روستا به شهر برگشتم.... اینجا چه خبره؟ متولی کیه ؟ چه میکنیم؟ به کجا میریم؟ باور کن که در این چندسال که در هلند زندگی میکنم هنوز این میزان از تجمل‌گرایی را تو خونۀ هیچ هلندی با هر جایگاهی ندیدم. مکرر در هلند می‌بینی که دخترها و پسرها برای شروع زندگی مشترک اکثر لوازمشونو از وسایل دستِ دوم تهیه میکنند، آن هم خانواده‌هایی که جایگاه مالی خوبی دارن و هیچ مشکلی برای تهیه بهترین وسایل زندگی برای فرزندانشون ندارن اما اینجا رسم شده جهیزیه دختر و پسر باید کامل و بهترین باشه حتی اگه خانواده‌هاشون اونقدر توان مالی نداشته باشن ... ده‌ها مدل ظرف و کریستال و چیزهای دیگر که خیلی از اونا شاید در ده سال اول زندگی نهایت یک یا دوبار استفاده بشه. عروسی‌هایی هم که برگزار میکنن مث ما نیست که کمر خانوادۀ عروس و داماد به خاطر هزینه‌هاش بشکنه، اونا نزدیک‌ترین اقوامشون دعوت میکنن و ازدواجشونو تو کلیسا برگزار و بعد تو شهرداری ثبت میکنن بعد همه به یه رستوران یا تالار میرن و تمام مراسم عروسی به همون شام ختم میشه. اونم نه برای چهارصد نفر مهمان، نهایت برای پنجاه نفر ... باور کن این ریخت و پاشی که در زندگی‌ ایرانی‌ها مرسومه در هیچ کجای اروپا نه تنها مرسوم نیست بلکه غیرمنطقی هم هست. کشوری که تحت شدیدترین جنگ‌های اقتصادی قرار داره تجمل‌گرایی و چشم و هم چشمی در آن بیداد میکنه، ما داریم به سمتی میرویم که کشورهای پیشرفته اون مسیرو سالها پیش مسدود کردن ...(محمدخلیلی) دربحث فرزندآوری هم همینه، رسم ورسومات روز به روز داره اضافه میشه، جشن تعیین جنسیت، سیسمونی دهن پر کن، جشن خدافظی با شیرمادر، ختنه سورون، سونوگرافی چندبعدی، جشن اولین پی پی، جشن تولدهای تجملاتی با انواع تم تولد و تزیین و دعوت از خواننده، مهدکودک و مدرسه های گرون قیمت، اسباب بازی های رنگارنگ و... مثالای فراوون دیگه که فرزندآوری رو بامشکل روبه رو میکنه که حذفش هیچ مشکلی بوجود نمیاره. (قسمت 22) (8) (2) @hoseindarabi
یکی از خبرهایی که این یکی دوروزه خیلی خوشحالم کرد که شاید خیلیم مهم نباشه، ولی خیلی برام لذت بخش بود، ازدواج همسر شهید حججی بود. که درک و شعور این انسان رو نشون میده و همچنین درک و فهم والدین و خانواده شهید حججی، که عروسشونو تشویق و حمایت کردن که ازدواج کنه مجدداً. نمیتونم هضم کنم کسایی که بعد از فوت همسرشون دیگه به ازدواج فکر نمیکنن، شرایطشم دارن، خواستگار هم دارن و اگرم باهاشون صحبت کنیم دراین باره ناراحت میشن. 🔻یا فکر میکنن زشته، بی حیاییه. که هیچ ربطی به حیا نداره. باید بتونیم حیاهای احمقانه رو تشخیص بدیم. این حیا احمقانه اس. حیاهای احمقانه زیاد داریم. یه حیای احمقانه دیگه حیای زن از شوهرشه درحالی که طبق روایات زن برای شوهرش باید باید حیا رو.کنار بذاره. که به این بحث ربطی نداره. 🔻یا شاید فکر میکنن اون مرحوم اون دنیا اگه ببینه خانومش ازدواج کرده ناراحت میشه و دلش میشکنه، و به قول معروف میخوان بهش وفادار باشن و ازدواج نمیکنن. که بازم هیچ ربطی به وفاداری نداره. درحالت کلی اون مرحوم (که منظورمون شهیدان بزرگوار نیست) 🔹اگه اعمالش بد باشه اون دنیا انقدر گرفتاره که اصلا از حال دنیا باخبر نمیشه که بفهمه چه خبره، اگه هم بفهمه اونجا برزخه این چیزا معنا نداره. 🔹اگه اعمالشم خیلی خوب باشه بازم کاری به کار همسرش نداره، اصلا چه بسا اون دنیا خدا بهش حوری موری داده داره فیض میبره. کاری به دنیا نداره اصلا. 🔻 یا میگن بچه داریم نمیشه مجدد ازدواج کرد، که اتفاقا کسی که بچه داره واجبتره ازدواج کنه. از لحاظ تربیتی باید یه مرد بالاسر بچه باشه ✅ اصلا شما تصور کن یه خانومی، همسرش مرده، بعد به این فکر کنه نکنه اون دنیا بره طرف حوری. دعا کنه خدایا راضی نیستم بهش حوری بدی. بعد انتظار داشته باشه شوهرِ مِیّتش بهش خیانت نکنه. مسخره نیست؟ اونجا که دنیا نیست که این مسائل باشه. اصلا قیامت انقدر اوضاع خرابه که زن و مرد از هم فرار میکنن یا تقصیرارو میندازن گردن هم. هرکی فکر خودشه. حالا نمیخوایم بحث درباره معاد بکنیم ولی این تفکرات مسخره رو خودمون درست میکنیم. روز به روز هم زیادتر میشه این تفکرات خرافی. که حلال خدارو حروم میکنن و حروم خدارو حلال. 💠خدا تو قرآن میگه ما شمارو زوج زوج آفریدیم. یعنی تو باید در سن مناسب هرچه سریعتر ازدواج کنی. اگرم ازدواج کردی همسرت فوت کرد، باید مجدد ازدواج کنی وگرنه ناقصی، چون خلقت تو بصورت زوج بوده. 💠جای دیگه میفرماید، (آرامش رو فقط باهمسرت میتونی کسب کنی). نه اینکه تو خونه مادر پدرت تا آخر عمر بمونی. اصلا از یه سنی به بعد بچه ها برای مادرپدراشونم مثل سربار میمونن. آدم مطلقه یا بیوه چه زن و چه مرد هم همینطور. مگه مهربونتر از پدرمادر هم داریم؟ نه نداریم، پس چرا مث سربار میمونن؟ چون برخلاف فطرت و خلقت و طبیعتشون دارن عمل میکنن خود به خود هم خودشون حس بدی پیدا میکنن هم والدینشون. الگوی ما اهل بیتن، حضرت زهرا قبل از شهادتشون به امیرالمؤمنین فرمودند که بعد از من با دخترخواهرم اَمامه ازدواج کن. اگه قرار به وفاداری و این حرفا بود حضرت زهرا از همه عالَم و آدم شایسته تر به وفاداریه. ولی این تفکرات، خرافاتی بیش نیست. حضرت علی و فاطمه (علیهماالسلام) اون دنیا قطعا باهم هستن و طبق روایات برخی زن و شوهرها هم در بهشت باهم خواهند بود. بعضی از زن و شوهرا هم شاید به خدا بگن، خدایا مارو ببر توجهنم ولی مارو با همسر دنیاییمون تو بهشت یه جا نذارمون. انقدر به هم مهرومحبت دارن. 👈 بهرحال همسر محترم شهید حججی ثابت کرد، حتی اگر شوهرت شهید عالی مقامی مثل شهید حججی باشه بازم بعد از رفتنش دوباره یک همدم و همسر باید داشته باشی تا در مسیر هدف خلقت و بندگی بهتر قدم برداری. هدف از خلقت، بندگی و تکامل روحه که با ازدواج رقم میخوره، نه با تنهایی و مجردی. همسر شهید حججی عینا دستورات اهل بیت رو اجرا کرد. ✍ @hoseindarabi
واژه‌، جسم است و معنا، روح آن. چه قدر بی‌روح‌اند واژه‌های امروز! وقتی معنای واژه‌ای از آن، فاصله می‌گیرد آن واژه می‌میرد. وقتی واژه‌های زیبا، روح خود را از دست می‌دهند جسمشان هزار جور رنگ و لعاب هم داشته باشد دیگر زیبا نمی‌ماند. مهریه، واژه‌ای زیبا است که روح آن هدیه‌ای از سوی مرد به زن برای اثبات صداقت و محبت است چونان پیش‌کشی که از سوی محب به محبوب تقدیم میشود واژه،‌ جسم است و معنا،‌ روح آن. مهریه، واژه‌ای است که وقتی از روح خود جدا می‌شود زن، کالا می‌شود و مهریه، قیمت او [2] مگر انسان، قیمتی کمتر از بهشت دارد؟ پس چرا باید او را با درهم و دینار معامله کرد؟ چه قدر دردآور است که زن را با درهم و دینار قیمت بگذارند در حالی که خدا زن را آینۀ ایمان می‌کند.[3] و او را مقابل دیدگان مردان و زنان مؤمن عالم می‌گذارد. واژه،‌ جسم است و معنا،‌ روح آن. باید بنشینی و اشک بریزی وقتی می‌بینی که بر سر مهریه، این واژۀ دیگر بی‌روح می‌نشینند و چونان تجار چانه میزنند: یکی قیمت را بالا می‌برد و دیگری قیمت را پایین می‌کشد. همین می‌شود که مهریه‌ای که روحش ِمهر بود و صدق مایۀ دشمنی می‌شود و کینه[4] این است عاقبت واژه ای که از روحش جدا شده باشد. واژه،‌ جسم است و معنا، روح آن برکت زن در مهریۀ کم اوست. ومهریۀ زیاد، مایۀ شومی اوست.[5] چه زشت است مسابقه‌ای که در میان ما رواج یافته: هر که مهرش بیش،‌ قدرش بیشتر!!! در این مسابقه، هر روز ارتفاع بُرج مهریه بیشتر می شود و دره‌ای که شخصیت زن در آن سقوط می‌کند، عمیق‌تر. ای کاش سبقت را همان طور که خدا معنا کرده معنا می‌کردیم! خدا ما را به مسابقه فراخوانده. تا در خیرات از یکدیگر پیشی بگیریم.[6] اما ما در دفن شخصیت انسانی زن از هم پیشی گرفته‌ایم. او گفته که مقصد، من هستم ولی ما مقصد را بافته‌های ذهنی خودمان قرار داده‌ایم. مقصد که خدا نبود، واژه‌ها بی‌روح می‌شوند و میمیرند. این می‌شود که مهریه را ضمانتی برای زندگی می‌کنیم می‌گوییم: هر چه مهریه بیشتر،‌ زندگی محکم‌تر. واژه، جسم است و معنا، روح آن. چه ساده‌اندیش‌اند آنان که به جای ِمهر که‌ راز استحکام زندگی است مهریه‌ را ضامن ماندگاری این بنا کرده‌اند. گویا زندگی را تنها در کنار هم قرار گرفتن دو جسم می‌دانند و مقصودشان از بقای زندگی باقی بودن این دو جسم در کنار هم است. مهریه در نگاه اینان پتک تهدیدی است در دست زن تا اگر مرد، بنای ناسازگاری گذاشت چنان بر سرش کوفته شود که دیگر خواب طلاق را هم نبیند. واژه،‌ جسم است و معنا،‌ روح آن قصۀ مهریه چه قدر غریب است وجانسوز! مهریه که ابزاری بود برای ابراز محب و اثبات صداقت در همان ابتدا هم ابراز می‌شد و به اثبات می‌رسید حالا به پشتوانه‌ای بدل گشته برای روز مبادا یعنی( طلاق) چه نسبتی می‌شود یافت میان هدیه‌ای به نام مهریه با پشتوانه‌ای برای طلاق؟ از آنان که مهریه را پشتوانه‌ای برای پس از طلاق می‌دانند بپرسید: چرا پیش از ازدواج، به از بین رفتن زندگی فکر میکنید!؟ خدا محکم‌کاری را دوست دارد.[7] اما محکم‌کاری هم واژه‌ای است که روحش از کالبد جدا شده. باید درست انتخاب کرد و درست زندگی کرد تا زندگی جان بگیرد و روی پا بایستد و استحکام بیابد . اما ما هر طور که دلمان می‌خواهد، انتخاب می‌کنیم و هر طور که می‌خواهیم، زندگی می‌کنیم و از همان ابتدا هم در اندیشه‌ایم تا ِدرهم و دینار زندگی پس از طلاق را فراهم آورده باشیم. (توجه:شماره های داخل متن سند روایات متن است که در کتاب میتونید مطالعه کنید) 📚 کتاب جلد دوم(سبک زندگی حضرت زهرا، فصل ) استاد عباسی ولدی @hoseindarabi
👆ادامه این مطلب در پیام بعد اول پیام قبلو بخونید بعد اینو👇
فاطمه سلام الله علیها نیز یک زن بود. زمین و آسمان که سهل است ،دنیا و آخرت هم قیمت او نبود. او فرزند برترین مخلوق خدا و دختر خدیجه‌ای است که بهشت مشتاق اوست.[۸] فاطمه،‌ دختری است که جاه و جلال و عزت و عظمت هستی خویش را وام از او دارند. و علی علیه السلام شب و روز در اندیشۀ او.[9] اما به خود اجازه نمی‌دهد حتی از کنیز رسول خدا صلی الله علیه و آله خواستگاری کند، چه رسد به زهرا سلام الله علیها دخترش.[۱۰] خبر اشتیاق علی (ع) به رسول خدا (ص) رسید پدر، هیچ کس را برتر از علی برای فاطمه نمی‌داند.[۱۱] از همین رو پیغام فرستاد که علی بیاید و حالا خبر به او رسیده. اشک شوق بر گونۀ علی می‌غلتد. اینک علی (ع) است.و مقّدس‌ترین خواستگاری ازل تا ابد. برای همین است که به وضو بسنده نکرد. غسل کرده و بهترین لباسش را می‌پوشد و دو رکعت نماز می‌خواند وتنها به سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله روانه میشود.[12] علی با چهره‌ای که در کنار نور آسمانی‌اش رنگی از شرم به خود گرفته ، نزد رسول خدا نشسته. نور حیا در چهرۀ علی(ع) بشارتی دارد برای پدر دختر. آری، علی خواهان فاطمه (س) است. برای همین هم هست که لبخند بر لب پدر می‌شکفد. واژه‌ها در انتظارند تا با دو لب علی متبرک شوند. اما شرم، قفل زبان می‌شود و واژه‌ها به کام نمی‌رسند. پیامبر (ص) سؤال می‌کند و علی(ع) پاسخ می‌دهد: به خواستگاری فاطمه آمده‌ای؟ آری.[۱۳] پدر نزد دختر آمده و از خواستگاری بهترین خلق خدا خبر می‌دهد. حالا نور حیا در صورت فاطمه (س) می‌درخشد. سخنی نمی‌گوید. سر به زیر انداخته و سکوت فاطمه رساترین پاسخ است به خواستگاری علی علیه السلام.[۱۴] حالا نوبت مهریۀ فاطمه سلام الله علیها است. مهریۀ فاطمه (س) را ببین و خودت اندازۀ آن را با منزلت فاطمه سلام الله علیها قیاس کن. علی علیه السلام آه در بساط ندارد. مرد میدان جنگ است و دل شیر دارد. از دنیا شمشیری دارد و زرهی و شتری که افتخار یافته مرکب علی علیه السلام باشد. شمشیر برای جنگیدن است. شتر برای سوار شدن. اما علی علیه السلام را چه نیازی به زره؟ این زره که پشت ندارد! علی (ع) که پشت به دشمن نمی‌کند! قلب علی هم که با محبت فاطمه (س) چنان محکم شده که هیچ تیر و شمشیری توان دریدن آن را ندارد. پس چه نیازی به زره؟ زره علی (ع) فروخته شد تا مهریۀ فاطمه (س) شود. همین و بس.[۱۵] آنها که به پیامبر صلی الله علیه و آله برای مهریۀ فاطمه سلام الله علیها پیشنهاد ده هزار دینار طلا و صد شتر دادند که بار همه، پارچه‌های گران‌قیمت مصری باشد چه نگاه جاهلانه‌ای به قدر و قیمت فاطمه (س) داشتند! مال و ثروت خویش را به رخ می‌کشیدند؟ سزایشان همان‌ سنگ‌ریزه‌ها بود، که پدر فاطمه (س) بر صورتشان پاشید.[۱۶] واژه،‌ جسم است و معنا،‌ روح آن. اینها مهر فاطمه سلام الله علیها روی زمین بود.اما پیش از زمین آسمان شاهد عقد علی (ع) و فاطمه (س) بود. سفیر علی برای خواستگاری،‌ جبرئیل امین علیه السلام ، عاقد، خدا و شاهد عقد میکائیل و اسرافیل با هزار فرشته.[۱۷] مهر فاطمه تمام زمین. و وای بر کسی که روی زمین که مهریۀ فاطمه (س) است،قدم بردارد و نقش محبت فاطمه (س) را دردل نداشته باشد! [۱۸] واژه،‌ جسم است و معنا،‌ روح آن. کاش با مُهری که از ِمهر فاطمه سلام الله علیها بر پیشانی خویش زده‌ایم ِمهریه‌مان رنگ مهریۀ فاطمه (س) را می‌گرفت. تا روح مهریه، به واژۀ آن باز می‌گشت و باز هم مهریه جان میگرفت. (اعداد داخل متن سند روایات داخل متن است که میتوانید به کتاب مراجعه نمایید) 📚 کتاب جلد دوم (سبک زندگی حضرت زهرا، فصل مهریه) استاد عباسی ولدی @hoseindarabi
به به👆 علی را چه نیاز به زره است؟...
سعی میکنم نایب الزیاره شما در حرم امام رضا باشم. سفرهای مشهد ما غالبا یهویی میشه. بهتره بگیم یهویی میطلبمون مثلا همین دفعه، چهارشنبه خانومم گفت یه مشهد بریم؟ منم که پایه. همون موقع زنگ زدم جا رو ردیف کردم یه زایرسراست که خیلی ارزونه و باید از یک ماه قبل وقت بگیریم، گفتم شاید جا داشته باشه، زنگ زدم خلاصه آقاهه گفت جا داریم، جا رو گرفتم، بعد بلیط قطارم از این اپلیکیشنها ایکی ثانیه رزرو کردم. پنجشنبه هم راه افتادیم اومدیم. فرداهم شاید برگردیم.
این زایرسرا اسمش زایرسرای گل نرجسه، خیلی تمیز و باکلاسه، تقریبا شبیه هتل های چهارستاره اس ولی چون توسط خیرین اداره میشه خیلی ارزونه مثلا برای ما یه اتاق سه تخته، شبی 45تومن دراومد. دوشب 90تومن نزدیک میدون شهداس، تقریبا یک ربع با حرم فاصله داره. اطلاعات بیشترو زنگ بزنید تلفن گویا کامل توضیح میده 05132283627 تلفن @hoseindarabi
وقتی پیام اول رو گذاشتم که مشهدم صدتا پیام اومد که اسم زایرسرا و ادرسشو بدید. منم گذاشتم تو کانال تا وقت خودم گرفته نشه دونه دونه جواب بدم بعدش بعضیا پیام دادن، زیر پوستی تبلیغ میکنیدا، نه آقا این تبلیغ نبود، واقعا برای راهنمایی وکمک به کسایی که دنبال جای ارزون هستن فرستادم. ما تبلیغاتمونو تو کانال نوردیده انجام میدیم. اینجا هرکس اومده برای تبلیغ گفتم تبلیغ نداریم.
جاتون خالی امروز ناهار مهمون امام رضا بودیم. البته ما همیشه مهمون امام رضاییم این دفعه تو رستوران حرمش برای گرفتن ژتون یه اپلیکیشن هست به اسم از بازار میتونید دانلود کنید، بعد تو قسمت غذای حضرتی میرید، لوکیشن رو فعال میکنید، باید تو حرم باشید تا قبول کنه، بعدش اگه ظرفیت داشت و اسمتون دراومد براتون اسمس میاد. تا 5نفر میتونید اسم بدید، البته باید کارت ملی های هر 5نفر همراتون باشه. ژتون رو از صحن غدیر باید بگیرید. اگرم از اپلیکیشن نتونستید، مدارکتون ببرید صحن غدیر حضوری ثبت نام کنید. امروز صبح اسم ما دراومد. به خانومم گفتم خداکنه چلوگوشت باشه. اوف😋، خانوم گفت به دلم برات شده کرفسه، رسیدیم دم رستوران حرم بوی کرفس همه جا پیچیده بود، رفتیم تو ولی غذا چلوگوشت بود. انقدر مستجاب الدعوه هستم من. خانومم هم در مرز مستجاب الدعوه شدنه، یکم تلاش کنه میرسه بمن. . دقت کنید با اپلیکیشن اگه ارور داد، باید برید تو تنظیمات گوشیتون ، قسمت لوکیشن گوشی، اپ رضوان رو بزنید، بهش اجازه دسترسی بدید اوکی میشه. میدونم متوجه نشدید، خلاصه ور برید درست میشه @hoseindarabi
اجرا نمیشه ظاهر این فایل؟👆 اینو دانلود کنید👇
04 فاطميه دوم شهادت حضرت زهرا92.1.25.mp3
8.53M
✅آزار حضرت زهرا(س) به نقل بخاری ✅پاسخ استاد عابدی به تهمت وهابیت به امیرالمومنین(ع) استاد احمد عابدی 👇 @ahmad_aabedi