eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.7هزار ویدیو
40 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 با این که جان تازه و جسم جوان من... از کینه های همسرم آتش گرفت و سوخت... بالای تربتم بنویسید: عمر من... از غصّه های مادرم آتش گرفت و سوخت @hoseiniye_ye_del
🏴 شب‌نشینانِ فلک چشم ترش را دیدند همه‌شب راز و نیاز سحرش را دیدند تا خدا سیر و سفر داشت همه‌شب، وَز اشک غرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند... هر زمان رو به خدا کرد در آن خلوت اُنس او دعا کرد و ملائک اثرش را دیدند... همه سیراب از این چشمۀ رحمت گشتند سائلان بخشش دُرّ و گهرش را دیدند... عمر او آینۀ عمر کم زهرا بود در جوانی همه شوق سفرش را دیدند دود آهش به فلک رفت از آن حجرۀ غم شعله‌های جگر شعله‌ورش را دیدند هر که پروانۀ شمع غم او شد، هر شب عرشیان سوختن بال و پرش را دیدند... @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 با نگاهت، چشمه، باران، رود، معنا می‌شود بخشش و احسان و لطف و جود معنا می‌شود بی‌وجودت کارِ دنیا، غرقِ خسران می‌شود با وجودِ اهلِ جودت، سود معنا می‌شود یا جوادِ اهلِ بیتِ مصطفی، با دستِ تو دم به دم، بخشایشِ معبود، معنا می‌شود رخت بستی از زمینِ خاکی و در این جهان هرچه غربت بود و خواهد بود، معنا می‌شود ای شهیدِ زهرِ کین!، ای نورِ حق، با رفتنت ناگهان این بغضِ حزن‌آلود، معنا می‌شود شاعر: @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴 سوزانده تب زهر، تمام گلویش را برده است مکافاتِ عطش، رنگ و رویش را از شرم، سرش رو به زمین است، بمیرم با رقص، زمین ریخته اند آبرویش را آن قدر صدای دهل و ساز بلند است پوشانده صدای لبِ تسبیح گویش را از هر طرفی پا شد و برخاست، زمین خورد بُرده است چنان تشنگی از دیده سویش را در پیش دو چشمش به زمین ریخته اند آب تا که نکند جستجو این آرزویش را با آب زمین ریخته آورد به خاطر مرثیه ی پُر ماتم شرم عمویش را آن قدر که پیچید به خود در کف حجره هر گوشه ای از حجره گرفته است بویش را بردند تنش را به چه وضعی به روی بام تا که نکند هیچ کسی جستجویش را خوب است که بر بام ز دورش همه رفتند خوب است که پوشانده لباسش، گلویش را سوی تن ارباب ولی آه سنان رفت تا با نوک نی، قطع کند گفت و گویش را از بس که به پیشانی او زخم نشسته است گویا که گرفته است به خونش، وضویش را با سنگ، کسی آمد و بر صورت او زد وقتی که نمی دید دگر روبرویش را @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رزق و روزی شعر دست شماست تا نفس هست زیر دین توایم تا جهان هست و تا نفس باقی‌ست ما فقط محو کاظمین توایم... @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به چشمت میهمان کردی تمامِ عمر، زمزم را به خاکِ تشنه خواندی آیه‌ی بارانِ نم‌نم را تویی آن کودکی که از سکوتش درس می‌ریزد دهان وا کن که بشناسند از هر علم، اَعلَم را غلام خُرده‌شاگردانِ شاگردان‌تان می‌شد به دَرسَت می‌فرستادند اگر یحیی‌بن‌اَکثَم را زیادت نه؛ کمت هم از سر عالَم زیادی بود نمی‌دانند دستان جوادت معنی کم را نمک‌نشناس‌ها انداختند اندازه‌ی جودت به جان شانه‌‌ات سنگینی یک کوهْ ماتم را به مشتت جمع شد کابوسِ خاکِ چادر مادر زمین با اشک‌هایت ریخت بر سر؛ خاکِ عالم را قیامِ انتقام از دست‌های کوچکت پا شد چشاندی بر دهان کوچه‌ چندین مشتِ محکم را تو را با روضه‌های مادرت کشتند، با سَم نه به کامت ریخت انگورِ اجل با زهر، مرهم را اگر می‌دید امّ‌الفضل، درمانت شهادت بود به بیمارش نمی‌نوشاند، هرگز مرهمِ سَم را نوای العطش‌های تو گفت اینجا حسینیّه‌ست کف و دف را بیاندازید، بردارید پرچم را زمین در قابِ چشمش آخر ذی‌القعده را می‌دید نگاه تشنه‌ات یک آسمان ماهِ محرّم را مسافر بودی و پشتِ نگاهت کاسه‌آبی ریخت نشان می‌داد حالِ رفتنت یک کربلا غم را @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود و این قشنگ ترین اتفاق دنیا بود که دست فاطمه در دستهای مولا بود به اعتقاد من اصلا غدیر این‌جا بود... @hoseiniye_ye_del
دلخوشی یعنی خدا را داشتن در بهشت لطف او جا داشتن بین سینه حب مولا داشتن مادری مانند زهرا داشتن دل خوشی یعنی دو دنیا مال ماست روز محشر فاطمه دنبال ماست بندگی یعنی عبادات شبش ذکر تسبیحات بر روی لبش سجده های غرق نور زینبش آن حجابی که رسید از مکتبش بندگی یعنی حجاب فاطمه سجده های ناب ناب فاطمه عشق یعنی خنده های فاطمه پر گرفتن در هوای فاطمه نوکری کردن برای فاطمه با امید یک دعای فاطمه عشق یعنی یک نگاه مادری سر پناهی در پناه مادری زندگی یعنی سکوتی پر سرور انعکاس نور در سیمای نور و بساط عاشقی ها جورِ جور دور باد از زندگیشان چشم شور زندگی یعنی هوای بندگی زندگی کردن برای بندگی سادگی یعنی به کم ها ساختن در تنور خانه نان را ساختن و حصیری زیر پا انداختن نه به دنیا و طلا دل باختن سادگی یعنی دو لیوان گلی وصله نعلین مولایم علی @hoseiniye_ye_del
شراب عشق نوش مرتضی شد که زهرا یاس پوش مرتضی شد علی را دید همتایی ندارد خدا خود ساقدوش مرتضی شد @hoseiniye_ye_del
مهر علی امشب به دل فاطمه افتاد پیغمبر اسلام شده صاحب داماد در عرش خداوند عجب ولوله ای شد دست علی و فاطمه را تا که به هم داد @hoseiniye_ye_del
ای بلال امشب اذانی را که میخواهی بگو «اشهد ان علیا حجت الله»ی بگو عقد زهرا و علی در آسمان ها بسته شد سرنوشت عشق هم بر زلف آن ها بسته شد @hoseiniye_ye_del
از واژه اگر ریسه ببندید کم است از شوق دو چشم آسمان غرقِ نم است شاباش دهید و دائما کِل بکشید دست علی و فاطمه در دست هم است @hoseiniye_ye_del
عشق باید که پس از این، سخن آغاز کند "مرتضی" در بزند ، "فاطمه" در باز کند… @hoseiniye_ye_del
جز مرتضی برابر زهرا ندیده ایم باید که چهره نیز بیاید به آینه @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 فرخنده شبی ، شبی که بی همتا بود پیوند دو گل در آسمان برپا بود جبریل امین به روی لب زمزمه داشت هم کفو علیِ مرتضی، زهرا بود @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 خورشید شدی که ماه ِ کامل برسد باید که دلت به صاحبِ دل برسد بانوی علی(ع) شدی! همین کافی بود تا رَخت عروسی ات به سائل برسد! @hoseiniye_ye_del
در صحن دلم شوق عجیبی برپاست جان و تنِ من، وقف علی و زهراست این وصلت پرخیر چه غوغایی کرد در عالم و آدم به خدا بی همتاست @hoseiniye_ye_del