eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.7هزار ویدیو
43 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای آمدنت دیر کرده‌ای... وقتی نگاه آینه را پیر کرده‌ای... دیری‌است آسمان مرا شب گرفته است خورشید من، برای چه تأخیر کرده‌ای؟! @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤲 قرائت دعای عرفه 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 💠 (کیفیت متوسط و حجم کم) 🔺 هیأت شهدای گمنام | سال ۱۳۹۳ 👈 صوت دعا : Meysammotiee.ir/files/other/doa/DoaArafeh1393.mp3 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت.. نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت به من بی آبرو چه آبرویی داده است! من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت دست من را داد در دست علی مرتضی بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت کل دارایی من این است عشقم به حسین.. بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیاتم دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت از همانموقع  چه کیفی میکنم من با حسین! شرح آن‌ را باید از امروز تا محشر نوشت کربلا غوغاست امروز، آه من جا مانده ام فطرست‌ را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل.. حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه.. قاتلت را مقتل اما غصه ی معجر نوشت @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت ما که نشد کرب و بلایت عرفه اربعین کاش به دیدار تو نائل بشویم @hoseiniye_ye_del
اَشکو اِلَیکَ ، خسته و نالانم از خودم آغوش باز کن که گریزانم از خودم آغوش باز کن که به سوی تو آمدم اقرار میکنم که پشیمانم از خودم غیر از تلف شدن چه نصیبی مرا ز عمر ؟! آنگونه ام که سیر شده جانم از خودم پوشانده ام درونِ خودم را ز دیگران این ننگ را چگونه بپوشانم از خودم؟! از غیر خود چگونه شکایت کنم؟! که من مانند گردباد پریشانم از خودم از دیگران کناره گرفتن که سخت نیست توفیق دِه که روی بگردانم از خودم @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما تنبیه کن که گریه ما را در آوری جوری بزن بلند شود ناله های ما ما دست از صدا زدنت پس نمی‌کشیم حتی بدت بیاید اگر از صدای ما یارب! چه حیف از تو که ما بنده‌ات شدیم اما چه خوب شد که تو هستی خدای ما ما توبه می‌کنیم و به تو قول می‌دهیم اصلا ولی حساب نکن بر وفای ما کوچک شمرده‌ایم گناه کبیره را چون عفو تو بزرگتر است از خطای ما هرگز به پای عفو تو جرمی نمی‌رسد هرچه گناه هم بنویسند پای ما ما مدعی شدیم جهنم نمی‌رویم راضی نشو خراب شود ادعای ما روزی که دوستان همه با ما غریبه‌اند تنها امید ما تویی ای آشنای ما یارب! اگر که آل علی را نداشتیم نزد تو مستجاب نمی‌شد دعای ما ماندم چه حکمت است مهیا نمی‌شود اسبابِ رفتنِ سفر کربلای ما ما کم گذاشتیم برای تو یا حسین اما نشد تو کم بگذاری برای ما خدمتگزار خوب نبودیم یا حسین خدمتگزار خوب نیاری به جای ما یا رب به حق فاطمه با مژده ظهور پایان بده به غصه بی‌انتهای ما @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیقراریِ تو و اشک روانِ زینب شد مناجاتِ تو آرامش جانِ زینب کعبه یک سنگ نشان است و تویی کعبهٔ او به تو دلبسته! تویی نام ‌و نشانِ زینب عرفات است و تو نزدیک به قربانگاهی غرقِ دلشوره ای از بغض ِ عیان زینب زیر لب خط به خطِ زمزمه ات این شده است می روم بعدِ تو یارب به امانِ زینب شیوهٔ راز و نیازت چقدر جانسوز است غرق آرامشی و تاب و توان زینب خیره مانده ست پر از اشک به پیراهنِ تو جگرت سوخت از این داغِ نهانِ زینب مرثیه خوانِ تو شد عالم و اما تو شدی تا ابد گریه کن و مرثیه خوانِ زینب حج و إحرام و طواف تو شده کرب و بلا وای از روز دهم! فصلِ خزانِ زینب... عرفه خواندن تو حالِ عجیبی دارد اشک می ریزی و هستی نگرانِ زینب @hoseiniye_ye_del