eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
4هزار ویدیو
40 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
رواق باغ رضوان می پسندم دلی در بند جانان می پسندم فقیرم کن رضاجان، جان زهرا که من حج فقیران می پسندم @hoseiniye_ye_del
ای مناجات، مست دعایت عرش، بر شانه های عبایت روی سجاده تا می نشینی می برد آسمان حظّ وافی روح پیغمبران موید در مدار تو در رفت و آمد پیرو سنّت مصطفایی دور زهرا اگر در طوافی وصله اش کرده ای چندباری این گلیمی که در خانه داری میشود باهمین پینهء دست سرنوشت مرا هم ببافی؟! کعبه با مرتضی باشرف شد باعلی ناودانش طرف شد از پس نذر من برنیامد حاجتم در نجف شد تلافی آمدم تا فقط در بکوبم بر دلم اسم حیدر بکوبم یاعلی یاعلی یاعلی هو هرچه گفتم بجز این اضافی @hoseiniye_ye_del
دانه را صیاد می پاشد، کبوتر میخورد زحمتش را می کشد مولا و نوکر میخورد خلقتم دست خدا بود و علی و فاطمه ریشه ام حتماً به سلمان یا ابوذر میخورد چاکر آهنگری هستم که با عشق علی حلقه اش در گوش من یا کوبهء در میخورد لیف خرما و طناب دار هر دو شاهدند دُر، به دست میثم تمار بهتر میخورد من ضریحش را نمی بوسم، علی میبوسدم طفل در آغوش بابا غصّه کمتر میخورد مستی ناد علی را نوش جان کن در نجف با علی و یا علی ساغر به ساغر میخورد بیشتر، رزّاق حیدر گریه های فاطمه است او بهشت است و بهشت از آب کوثر میخورد مرتضا، معراج هم سهم خودش را می برد گرچه سیب عرش را آنجا پیمبر میخورد مصطفی داماد میخواهد، علی را فاطمه این لباسی هست که تنها به حیدر میخورد من سگ اصحاب کهف حیدرم با این حساب گر نگیرم لقمه از دستش به او بر میخورد قلعه ها و کاخ ها را میکند یک مُشتِ خاک تا که یک مُشت یل خیبر به خیبر میخورد جان پیغمبر به دستِ ساعتِ خوابِ علی است لشکری ترفند از این دو برادر میخورد نوبت سیلی حیدر هم می آید دیر و زود غاصب باغ فدک راهش به محشر میخورد! @hoseiniye_ye_del
ای هزاران جلوهء ذات احد یا مرتضی ای هزاران ذکر الله الصمد یا مرتضی هرچه یا حیدر نوشتم می شود یا فاطمه هرچه یا زهرا نوشتم می شود یا مرتضی دور کعبه گشته ام چون دور حیدر گشته است اسم اعظم هست اصلاً تا ابد یا مرتضی شد درختان کاغذ و شد آب دریاها دوات شد ثواب بی حساب و بی عدد یا مرتضی خانهء تو کوچک است اما خدا روز ازل خانهء خود را به نامت زد سند یا مرتضی هم مسلمان بین مسجد سجده بر پای تو زد هم یهودی بین خیبر نعره زد یا مرتضی از شرابی که رساندی بر لب مستان بده ما که جاماندیم از یاران مدد یا مرتضی قول دادی که می آیی زود بالای سرم وقتی آمد بر سرم سنگ لحد یا مرتضی ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌@hoseiniye_ye_del
🌸🍃 دست هر تشنه به ساغر برسد سعی دارد که به کوثر برسد مس بی ارزش ذاتم ز ازل شد مقدر که به زرگر برسد مثل پروانه در آغوش بلا دل من‌ سوخت به دلبر برسد کم کنید از سرتان شرّ مرا تا کم از من به همه شَر برسد عمر من رفت فقط پای گناه وای اگر پام به محشر برسد بدم اما به سرم داد نکش شاید الان کسی از در برسد می شود آبرویم را نبری؟! شاید اصلاً خود حیدر برسد سر بخشیدن مان شک نکنید می نشینیم که مادر برسد بگذارید به دست حسنش قلم عفو به دفتر برسد یک نفر توبه کند می بخشند قبل از آنکه کس دیگر برسد دورم از مشهد سلطان ای کاش نامه ام دست کبوتر برسد گره ام را به رقیه بده تا کار من خوب به آخر برسد روحم آماده شده پر بکشد فطرس آمد که به من پر برسد ما ندیدیم کسی غیر حسین اینقدر خوب به نوکر برسد نکند من به محرم نرسم نکند روزی کمتر برسد فکر کن خولی و شمر آمده اند ناگهان حرمله هم سر برسد فکر کن آب نخورده به لبش به گلو کندی خنجر برسد کاش این شعر به پایان برسد لحظه غارت معجر نرسد @hoseiniye_ye_del
🌸🍃 خورده ام می از کف ساقی مستان نجف آمدم اما دلم مانده در ایوان نجف @hoseiniye_ye_del
🌸🍃 مسیر باغ دل من، پُر از هوای تو نیست میان خانهء قلبم، برو بیای تو نیست بغل نگیر مرا لابد اشتباه گرفتی عوض شده است گدایت، گدا گدای تو نیست چقدر منتظرم ماندی و صدات نکردم بمان دوباره بپای کسی که پای تو نیست بگو چکار کنم تا که خون دل نخوری؟ کنار کوچه خیابان نیا که جای تو نیست کسی به خاطر تو گریه اش نمی گیرد به رغم اینهمه غم، ناله ای برای تو نیست فدای سفرهء آنکه غذای شبهه نخورد همان فقیر؛ که دخلش بجز عبای تو نیست حساب کن چقدر میکند ضرر آنکس که در معامله فکر تو و رضای تو نیست مرا مریض خودت کن شفا نمیخواهم در این زمانه دوا بهتر از دوای تو نیست اگرچه غرق گناهم مرا رها نکنی مگر که نوکریم از سر دعای تو نیست مُحبّتی که چشاندی به من کسی نچشاند منم که مست شرابی بجز ولای تو نیست دو دست خالی من را بده به دست علی مگر برات نجف بین دست های تو نیست نبند کولهء رِزقُ الورای من را چون در آن زیارت سرداب سامرای تو نیست نشد که این عرفه زیر قبّه گریه کنم پس از سه سال نگو وقت کربلای تو نیست @hoseiniye_ye_del
می دهد از ناودان کعبه حاجت بیشتر آب باران نجف که زیر ایوان ریخته باضریحت میشود دل کَند حتّی از بهشت بسکه پرهای ملائک در شبستان ریخته مزّه ی چای نجف بیخود نمیچسبد به دل فاطمه با دست خود باده به فنجان ریخته در قیام و در قنوت و در سلام هر شبش از لب زهرا فقط ذکر علی جان ریخته 🌸🍃 @hoseiniye_ye_del
با همین بار گناهانی که حالم را گرفت باز دیدم دست من را مادرش زهرا گرفت سجده بر تربت، همیشه آبرویم داده است پیش این و آن، سر من را حسین بالا گرفت من نمیدانم چه شد فوراً شفیعم شد حسین!؟ من نفهمیدم چگونه از خدا امضا گرفت کم نباید خواست از آنکس که ارباب همه است قطره باید بود، اما دامن دریا گرفت رزق ما را مثل زائرها، خودش تقسیم کرد در حسینیه برای نوکرانش جا گرفت یک سماور جوش خورد و صد رفاقت جوش خورد کار ما سینه زنان دور همین آقا گرفت گریه بین روضه بر هر درد بی درمان دواست مستی میخانه اش در خانه ها هم پا گرفت بندگی، طیّ طریقت در مسیر کربلاست زندگی زیر همین پرچم فقط معنا گرفت آنقدر آقاست که در قبر، مهمان همه است آنقدر آقاست، ما را از دل دنیا گرفت صورت من را بچرخان سوی باب القبله اش چون برات جنتّش را باید از آنجا گرفت کاش روی نیزه ها می ماند و سنگش می زدند آن سر صد پاره بین تشت زر ماءوا گرفت چوب بر روی دهان قاری قرآن زدند دخترش دید و شبانه بوسه از بابا گرفت 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در نگاه تو بود قدر دو دنیا، روضه مانده از خاک قدم های تو برجا روضه روزی ام را بده از ماحصل آتش دل تا کنم با جگری سوخته برپا روضه نظرت هست به من آنقَدَر آقاجان که می کِشی پای مرا با همه شبها روضه گفته اند عرش گلو تازه کند از عطشت شاید اندوه زمین کم بشود با روضه چِقَدر مقتل صحرای لبت سنگین است سند قتل مرا می کند امضا روضه هم عرق کرده از اول در و دیوار، ز شرم هم که با محسن خود آمده زهرا روضه چشم تنهای تو را اشک در آغوش گرفت موج، سینه زن تو، ساحل و دریا روضه حرف زنهای حرم بغض که شد ، شد نوحه مشک و دست و علم و رفتن سقا، روضه... 🏴 @hoseiniye_ye_del
شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند این کریمان همه احوال مرا می پرسند این کریمان همه عصیان مرا می بخشند ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند رزق ما را برسانید ز بازار نجف از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است قطره اشکی که بر این بی سر و پا می بخشند ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله کِی به ما تذکرهء کرببلا می بخشند مادرت گفت فدای لب عطشان حسین... همه را بین فغانش به خدا می بخشند 🏴 @hoseiniye_ye_del
جمع صفات پنج تن یکجاست زینب اثبات ذات مادرش زهراست زینب نور حقیقت در شب ظلمت فقط اوست "اِنّا هَدَیناهُ السَّبیلِ" ماست زینب او را صداکردم" وَ ما اَدراک" گفتند از بس مقام و رتبه اش بالاست زینب دربارگاه قدس، در سیر اِلَی الله مرکز نشین حلقهء سرهاست زینب زنجیرهء وصل امامت بر امامت در امتداد روز عاشوراست زینب گفتیم " عَرِّفنی" ندا آمد که حاشا مثل خدا معروف ناپیداست زینب بَینی و بَین الله، مجذوب حسین است زینب نگو که محشر کبراست زینب دارد گره وا میکند از کار عالم وقت نماز شب اگر تنهاست زینب دادند دستم را به دستان ابالفضل هربار که حاجات من را خواست زینب محکم گره زد معجر خود را از امشب یعنی علمدار حرم فرداست زینب 🖤 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشم من گرچه شده تار حواسم به تو هست دستپاچه شدم این بار حواسم به تو هست هر طرف پرت شد اعضات و دل من هر جاست پیش تو نیستم انگار حواسم به تو هست جگرم پاره شد از وا شدن زخم لبت نفست را تو نگهدار، حواسم به تو هست جان نکن جان نکنم، آه نکش پا نکشم گر شدم پیر و گرفتار حواسم به تو هست گرچه صد تیر به روی بدنت ریخته است روی این دشت پر از خار حواسم به تو هست چارگوشه شده از چند جهت صحن تنت جگرم سوخت به ناچار، حواسم به تو هست صد و ده تا شده ای جلب توجه بکنی می زنم دور و برت زار، حواسم به تو هست نیزه ها دور سر تو همه سرگردانند تو خودت پاشو و بشمار، حواسم به تو هست عمه ات بی خبر آمد ز حرم فکری کن گرچه کارم شده دشوار حواسم به تو هست چون پریشانی موی تو پریشان شده ام عمه و معجر و اصرار... حواسم به تو هست دست بردم به عبا تا بروی سمت حرم وسط خندهء اشرار حواسم به تو هست 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمع کن طوری بساط منبری افتاده را اینقدر برهم نزن پلکِ تری افتاده را با تکان های سرت اوضاع، بدتر میشود روزی صحرا نکن فرقِ سری افتاده را مجلس ترحیم من برپاشدوهُومی‌کنند چون‌کنارم دیده لشکر،لشکری‌افتاده را دل‌به‌دست‌آوردی‌عباسم‌ولی‌رسمش‌نبود دست بر پهلو کشاندی مادری افتاده را از کمرافتاده‌ام باصورت افتادی زمین؟ نیزه ها پُر کرده زیرِ پیکری افتاده را مشک تو پاره‌تراز این میشودبردارمش ساختی کار رباب و اصغری افتاده را دست.خالی آمدم تشییع تو شرمنده ام برده ام بین عبا پیغمبری افتاده را ما که دست یاعلی دادیم... پاشو یاعلی! تا نبرده ساربان انگشتری افتاده را چشم‌هایت تیرخورده تا به روی‌نیزه‌ها زیر دست و پا نبیند دختری افتاده را از توپنهان نیست پیدا میکندزینب،دگر در حراجی های کوفه معجری افتاده را 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بغلم کن که دل مضطر من آشوب است من اگر سربدهم قبل توحالم‌خوب‌است بس کن اینقدر به پیراهن‌خود چاک نزن صورت سوخته ات را به روی خاک نزن نیزه برخاک زدی من‌جگرم سوخت حسین خواب‌ دیدم‌ که‌تو رفتی‌و‌ حرم‌ سوخت‌ حسین قاتل من شده این بافتهء مادر تو صبر کن هی بزنم بوسه روی حنجر تو کار من بعد تو دلشوره و دلواپسی است تک و تنها شدم و ترس‌ من‌ از بی‌ کسی‌ است قوم خولی و سنان را بنگر، سر دزدند مردهای سرِ این گردنه معجر دزدند وای اگر خیمهء نسوان تو غارت بشود دخترت دربدر راه اسارت بشود 🏴 @hoseiniye_ye_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قد غم دال بوده ساعتِ سه وقت جنجال بوده ساعتِ سه لشکر مست های کوفه نشین دور گودال بوده ساعتِ سه خواهری در پی برادر خود بی پر و بال بوده ساعتِ سه آنقدر که دویده در مقتل خسته، بی حال بوده ساعتِ سه دیده افتاده دست شمر، حسین دیده پامال بوده ساعتِ سه سختی هر دقیقه کشتن او قدر صد سال بوده ساعتِ سه ذوالجناح آمده بدون حسین خون، روی یال بوده ساعتِ سه چشم غارتگر سپاه یزید پی خلخال بوده ساعتِ سه گیسوی دختر پریشان را... آه! بی شال بوده ساعتِ سه 🏴 @hoseiniye_ye_del
دل بیقرار، دیده ز دل بیقرارتر جز تو ندیده ایم در عالم نگارتر دل دل نمی کنیم که دلداده ات شویم چون بوده بر غمت ز ازل دل، دچارتر مجبورمان نکرده کسی عاشقت شویم ما خود شدیم نزد تو بی اختیارتر داراترین دخیل گداخانه ات شدند آن دست های خالیِ با تو ندارتر شد سینه ام ز آتشِ آهِ تو شعله ور پیشانی ام ز خاک تو شد پرغبارتر حتماً رسانده پای دلش را به کربلا هرکس که شد به روضهء تو پابکارتر هم مادرت ز بار غمت قدخمیده است هم خواهرت ز داغ سرت، داغدارتر 🏴 🖤 @hoseiniye_ye_del
شب‌جمعه‌که‌شودجرم‌وخطا میبخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند مادرش‌گفت فدای لب‌عطشان حسین... همه را بین فغانش به خدا می بخشند 🏴 @hoseiniye_ye_del