eitaa logo
‌🇵🇸‌ حسینیهٔ دل‌‌
3.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
4هزار ویدیو
40 فایل
امام صادق علیه السّلام: هیچ چشمى نیست که براى ما بگرید، مگر اینکه برخوردار از نعمتِ نگاه به کوثر مى شود و از آن سیرابش مى کنند. [جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 554] 💠کانال اشعار مدح و مرثیه اهلبیت علیهم السلام ارتباط: @Raihanatoll_Nabii
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 تهران همراه با کد انتخاباتی افراد ۱. محمدباقر قالیباف/۶۹۶۷ ۲. مرتضی آقاتهرانی/۱۶۸۶ ۳. زهره الهیان/۱۸۶۷ ۴. فاطمه رهبر/۴۹۷۱ ۵. سمیه رفیعی/۴۹۴۲ ۶. فاطمه قاسم پور/۶۹۲۷ ۷. زهره لاجوردی/۱۲۱۲ ۸. بیژن نوباوه/۸۶۷۷ ۹. سیدرضا تقوی/۲۵۸۵ ۱۰. سیدمحمود نبویان/۸۵۵۹ ۱۱. سیدمصطفی میرسلیم/۱۶۹۵ ۱۲. رضا تقی‌پور/۲۵۹۴ ۱۳. غلامحسین رضوانی/۴۹۱۶ ۱۴. الیاس نادران/۸۵۱۶ ۱۵. سید محسن دهنوی/۴۶۷۶ ۱۶. سیدنظام الدین موسوی/۸۴۱۷ ۱۷. علی خضریان/۴۴۸۵ ۱۸. مالک شریعتی/۵۶۵۶ ۱۹. روح الله ایزدخواه/۱۹۱۶ ۲۰. مجتبی توانگر/۲۶۱۸ ۲۱. مجتبی رضاخواه/۴۸۵۸ ۲۲. مهدی شریفیان/۵۶۶۸ ۲۳. احسان خاندوزی/۴۲۶۲ ۲۴. ابوالفضل عمویی/۶۵۵۹ ۲۵. احمد نادری/۸۵۱۷ ۲۶. اقبال شاکری/۵۵۷۶ ۲۷. محسن روح الامینی/۴۹۸۴ ۲۸. عزت‌الله اکبری تالارپشتی/۱۷۵۱ ۲۹. محسن پیرهادی/۲۴۹۶ ۳۰. سیدعلی یزدی‌خواه/۸۹۶۲
بر هر که حضور یافت بسیار درود سربازِ ولایت شده از عمق وجود این جوهرِ رأی و انتخابِ أصلح دنبالۂ خونِ شهدا خواهد بود! ✌️
🇮🇷 ❤️ کشور گرفته عطر خوش از اتحادها آزادگی ست منطق این اعتقادها شورِ حضورِ سبزِ همه، لطفِ خونِ توست ای بهترین نتیجه ی این اعتمادها
گو دست کِشَد از ناز، این نرگسِ طنّازت مَردُم همه را کُشتی؛ دیگر که کِشَد نازت؟ 💔
السلام علیک یا اباعبدالله(ع) سلام می دهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سرای تو ایستاده ام آقا سلام می دهمت با دو چشم تر ؛ شب جمعه فقط نیامده بانوی بی نشان به زیارت رسیده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زینب کبری کنار حضرت زهرا حسن نشسته کنار پیامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضریحت کنار این همه مرغ شکسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ی اوّلین زیارت خود را مرور می کنم ای مهربان به هر شب جمعه فقط دعای فرج ؛ تحت قُبّه ی تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سیب لطیفی گرفته است فضا را پُر از شمیم تو گشته ست هر سحر ؛ شب جمعه به حق لحظه ی بر نیزه رفتن سر طفلت مرا به کرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه های عجیبی عبور کرد ز چشمم پدر ؛ خرابه ؛ سه ساله ؛ کنار سر ؛ شب جمعه
حضرت زینب سلام الله علیها در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت وقت طواف چهارمش خاکسترش ریخت فطرس شد و غسل تقرب کرد روحش هر کس که خاک چادرش را بر سرش ریخت از زینبش زهرای دیگر ساخت زهرا مادر تمام خویش را در دخترش ریخت او «زینت» است و بی نیاز از زینتی هاست پس از مقامش بود اگر که زیورش ریخت وقتی دهان وا کرد، دیدند انبیا هم نهج البلاغه بود که از منبرش ریخت وقتی دهان وا کرد، از بس که غیورند مولا صدای خویش را در حنجرش ریخت در کوفه حتی سایه اش را هم ندیدند فرمود: غُضّوا, چشم ها در محضرش ریخت زن بود اما با ابهّت حرف می زد مردی نبود آن جا مگر کرک و پرش ریخت وقتی که وا شد معجرش، بال فرشته پوشیه های عرش را روی سرش ریخت یک گوشه از خشمش اباالفضل آفرین است گفتیم زینب، صد ابوالفضل از برش ریخت هجده سر بالای نیزه لشگرش بود تا شهر کوفه چند باری لشگرش ریخت وقتی هجوم سنگ ها پایان گرفتند خواهر دلش ریخت، برادر هم سرش ریخت با نیزه می کردند بازی نیزه داران آن قدر خون از نیزه ها بر معجرش ریخت به مرقدش تازه نگاه چپ نکرده صد لشگر تازه نفس دوروبرش ریخت آن قدر بالا رفت و بالاتر که حتی در سیر او جبریل هم بال و پرش ریخت
خبر از ما اگر خبر دارد از قضا صحبت قَدَر دارد دیده در خون کند سفر ز کسی که محرّم از او صفر دارد دختر شیر بیشه زار شرف کز وجود او عدم گذر دارد دختر آفتاب و دختر آب که از او سایه هر شجر دارد زینب از رخ چو پرده بردارد جان ماه از حسد خبر دارد جلوه ای گر سری بلند کند عشق، تعظیم تا کمر دارد دل یکی، جان یکی، حسین یکی یک چو دو گشت درد سر دارد زینب از خود گذشت همچون آب آب از این دست بس گذر دارد دختر شیر، صحبتش شِکَر است در دل بیشه نی شکر دارد زن از این دست جرأت محض است مرد، کی اینچنین هنر دارد؟ رازی از خویشتن بُروز نداد بگذر از این که دو پسر دارد نذر او باد گریه های کمم گرچه خود اشک بیشتر دارد در مقامات چشم او نقل است که به کفّار هم نظر دارد با محبّان چه کار خواهد کرد او که با دشمنان نظر دارد ما همه سایه های آن نَفَسیم ناله ی ما از او اثر دارد شرح مویش حرام تکوینی است ورنه صد حاشیه خبر دارد گفت با او طبیب گریه مکن گفت جز این به من ضرر دارد زینب آن جامه ی پر از خون است که به خود زخم های تر دارد ای بمیرند نوکران حسین زین مصائب که او به بر دارد شرح طولانی پریشانی یک دو خط حرف مختصر دارد دَخَلَت زَینبُ عَلَی بن زیاد خط که از این شکسته تر دارد؟!  
‏مرد اگر گریه کند معترف ضعفش نیست رود، اشکی‌ست که از کوه حکایت دارد
دوستان در سایت غربالگری کرونای وزارت بهداشت ثبت نام کنید و اطلاعات رو پر کنید تا شناسایی مبتلایان و درمان آنها بهتر انجام بگیره salamat.gov.ir
برای حفظ جان ای جانِ جان در خانه می‌مانیم بمانیم از بلا تا در امان ، در خانه می‌مانیم نشستن دور هم با خانواده عالمی دارد صمیمی، با محبت، مهربان، در خانه می‌مانیم بلایی میکند تهدید، نه ایران ، جهانی را خِرَد فرموده در خانه بمان، در خانه می‌مانیم رعایت میکنیم آداب پاکیّ و سلامت را همه دستی به سوی آسمان در خانه می‌مانیم دعا بر جان بیماران و تقدیر از پرستاران کنیم ،از جان و دل ، ما همدلان در خانه می‌مانیم بلی ما می‌توانیم از خطرها بگذریم ای دوست بلی ایمان به ما داده توان در خانه می‌مانیم همه اعضای یک پیکر ، همه سربازِ یک سنگر همه جمعیم در یک پادگان در خانه می‌مانیم زمانی بهر حفظ آب و خاک از خانه می‌رفتیم ولی امروز بهر حفظ جان در خانه می‌مانیم شب عید است و سالی نو خرامان می‌رسد از راه کنیم از دور سیر بوستان در خانه می‌مانیم دلِ ایرانیان هرگز جدا از هم نمی‌گردد بدان این نکته را ای نکته دان در خانه می‌مانیم سرور زندگی گاهی به محدودیّت است ای دل بلی کوته بوَد عمر خزان در خانه می مانیم بهار آید، نگار آید، گل آید بوی یار آید به شوق وصل منجیّ زمان در خانه می‌مانیم تنت ناز طبیبان را نبیند هموطن هشدار سفر تعطیل کن، گو شادمان در خانه می‌مانیم دل ما لک زده بر روضه و تشکیل هیئت ها قرار خانگی داریم، هان در خانه می‌مانیم پیام رهبر فرزانه را با گوش جان بشنو توکل کن به حیِّ لامکان در خانه می‌مانیم اگر چه چشم یاران خراسانی به راهش بود ولی فرمود امامِ خوش بیان در خانه می‌مانیم علاج این گرفتاری حمایت از ضعیفان است اگر غفلت کنیم آتش به جان! ؛در خانه می‌مانیم؛ مگیر ای محتکر زآب گل آلوده چنین ماهی بدان بهر چه ما پیر و جوان در خانه می‌مانیم به عید این رسم دید و بازدید آداب زیبایی است ولی امسال ما ایرانیان در خانه می‌مانیم
امام موسی کاظم (ع) در دل خاکم و امّید نجاتی دارم در دل امّید و به لبها صلواتی دارم مرگ، همسایه دیوار به دیوار من است منم آن زنده که هرشب سکراتی دارم هشت معصوم عیان شد ز مصیبات تنم از شهیدان خداوند صفاتی دارم منم آن نخله ی در خاک که بر خوردن آب جاری از دیده ی خود نهر فراتی دارم ساقم از کوتهی تخته به رسوایی رفت ورنه بشکسته ستون فقراتی دارم کفن آوردن این قوم عذابی دگر است اندر این هفت کفن تازه نکاتی دارم
سلام دوستان و همراهان عزیز سال خوب و خوش، توام با سلامتی و پیروزی را برایتان آرزومندم.🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی
گردند شهیدان تو چون روز جزا جمع معلوم شود وسعت صحرای قیامت
سوم شعبان برای ما شروع خلقت است چونکه از دنیای تو دنیای ما تشکیل شد
خدا چو رویِ تو را‌ میکشید با خود گفت به دفترِ چه کسی این هنر شود ‌پیدا؟
کرونا با تمام کشتارش، کشته اش کمتر از یمن بوده ست! یمن، آری یمن، که این همه سال گور گل های بی کفن بوده ست کرونا با تمام خونخواریش هیچ کاری نداشت با طفلان آل نحس سعود تا امروز، گرم کشتار طفل و زن بوده ست سال ها رفت و هیچ وجدانی از سر اعتراض لب نگشود کاین همه قحطی، این همه کشتار، کار این سفله، این لجن بوده ست! کرونا آمده ست تا با مرگ یک به یک جنگ تن به تن بکنیم پیش از این نیز هر کجای جهان شاهد جنگ تن به تن بوده ست حال، روز بخور بخور شده است، بخورید ای جماعت طماع اندکی از عذاب او بچشد، هر که اهل بزن بزن بوده ست کرونا آمده ست تا که ترامپ! روسری را به پوزه اش بندد نیست مرد این مخنث شیطان، این نه مرد است، این نه زن بوده ست! با همه کوچکی و ویروسیش، کرونا را قبول دارم من! شاید این ذره همچنان ذره ست، شاید این فکر، فکر من بوده ست هر که اهل یقین و آخرت است، بنشیند درون کشتی نوح مثل اخدودیان هلاک شود هر که از دودمان ظن بوده ست کرونا آمده ست تا دنیا لحظه ای در خدا وقوف کند کرونا دست انتقام خداست، غربت غزه و یمن بوده ست!
یا صاحب الزمان(عج) الا طراوت سر سبز بوستان دلم شکوه بی مثل اوج آسمان دلم قلم به دست من امشب عجیب میلرزد و بند آمده پیش شما زبان دلم اگرچه هیچ کجا لایق قدومت نیست چه میشود که بیایی به جمکران دلم کدام جاده مرا می رساندم تا تو نشانی حرمت را بده نشان دلم به دست های تو دستم نمی رسد آقا چراکه بی تو شکسته است نردبان دلم نگاه کن به کویری ترین زمین خدا تو ای زلال ترین رود بیکران دلم در آخر غزلم عرض میکنم این طور که “السلام علیک صاحب الزمان” دلم من از تو غیر تورا آرزو نخواهم کرد تو در کنار منی جستجو نخواهم کرد
یا بنت الحسین (س) خلق کرده حق به پاس ناز تو احساس را در نگاه دیگران کردی تداعی یاس را اوج احساساتی و دارم یقین در خلقتت خرج کرده حضرت رب واژه وسواس را نازهای دخترانه داری و با خنده ات میتوانی بر سر ذوق آوری عباس را طرز رفتار پدر با تو به ما اثبات کرد بسته ای از پشت دست آدم حساس را برق زد تا چشمت از شوق ملاقات حسین از نوا انداخت بی شک ارزش الماس را دوش عباس است جایت مطمئنا که عمو ثبت کرده پای تو این جایگاه خاص را صبر را بیچاره کردی شام را ویرانه تر بر زمین کوبانده ای قوم خدانشناس را از حجاب و صورت و قد خم تو روشن است حمل کردی با خود از صدیقه این میراث را