eitaa logo
حسینیه کودک روضه الزهرا
208 دنبال‌کننده
496 عکس
280 ویدیو
1 فایل
ارتباط با ادمین: @forouzesh57
مشاهده در ایتا
دانلود
آی قصه قصه قصه، نون و پنیر و پسته یه قصه بی غصه! هر کی دوست داره این قصه قشنگ رو گوش کنه ، بلند بگه یا مهدی ❤️ 🐝🐝زنبور لپ گلی ما خوشحال و خندان پرواز میکرد تا یه قصه شیرین پیدا کنه ویزززززززز 🐝🐝زنبور کوچولو پرواز کرد تا به یه جنگل رسید و روی شاخه درختی نشست. 🐝زنبور کوچولو خیلی تعجب کرده بود چون اون جنگل هم درختای کمی داشت وهم درخت ها سرسبز و شاداب نبودن. میدونید چرا؟ 🐝زنبور کوچولو تو فکر بود که یه دفعه دید زمین داره نگاهش میکنه. 🐝 زنبور کوچولو گفت: سلام زمین مهربون چرا ناراحتی؟ چرا این جنگل درختاش کم هستن؟ زمین آهی کشید و گفت: آخه چند ساله که بارون کم میاد و آب کمتر شده. تازه آدمها وقتی میان جنگل آشغال میریزن و جمع نمیکنن و این باعث میشه آشغال ها زیاد بشن و نفس کشیدن برای من سخت بشه. تازه آدمها که با هم دعوا میکنن من ناراحت میشم بعضی جاها مردم خیلی فقیر هستند من ناراحت میشم 🐝زنبور کوچولو که اینها رو شنید خیلی ناراحت شد و به فکر فرو رفت... زمین مهربون که ناراحتی زنبور کوچولو رو دید با صدای بلندی گفت: اما زنبور کوچولو یه روزی میاد که تمام این قصه های تلخ تموم میشه 🐝زنبور کوچولو با خوشحالی و تعجب گفت: چه روزی ؟؟؟ زمین خندید و گفت : روزی که امام زمان علیه‌السلام بیان . اون وقت دیگه یک عالمه بارون میاد(البته بهتره گفته بشه به اندازه ی نیاز بارون میباره) ودرخت ها و سبزه ها سرسبز میشن دیگه هیچکس آشغال تو دریا و زمین نمیریزه مردم با همدیگه دعوا نمیکنن با هم مهربون میشن. دیگه هیچکس فقیر نیست و خیلی از چیزهای خوب دیگه..... 🐝🐝زنبور لپ گلی با خوشحالی بالا و پایین پرید و گفت: واای چه روزای خوب و شیرینی🌺🌺🌺 من از خدای مهربون میخوام که هر چه زودتر اون روز برسه . زمین مهربون هم با خوشحالی گفت: آره زنبور لپ گلی منم خیلی منتظر اون روز هستم . و همه سختیها رو به امید اون روز تحمل میکنم. 🐝🐝زنبور کوچولو با خوشحالی از زمین خداحافظی کرد و رفت تا این قصه شیرین رو برای دوستانش تعریف کنه 🐝🐝🐝 👌👌والدین و مربیان خلاق میتونید روی زیبایی های ظهور بیشتر مانور بدین. 📚«برگرفته از کتاب معارف مهدویت ویژه مربیان» ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ @hoseiniyeh_koodak