ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم🏴 ▪️ اثری از گروه همخوانی مشکات به مناسبت شهادت امام رضا علیه السلام عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

مرتضی رمضانی از همان ابتدا ضد انقلاب بود! خواستم یادداشتی به مناسبت ۲۵ شهریورماه و اغتشاشات و ابعاد مختلف آن بنویسم که ناخودآگاه ذهنم سمت خاطره ای از مرتضی رمضانی رفت که این روزها در فرمانداری نکا سخت مشغول رتق و فتق امور است!! مرتضی که عادت ندارد چه زنگ میزند چه پیام میدهد سلام کند! سریع رفت سر اصل مطلب؛ حتما ببینمت! حالا این حتما ببینمت کجا و چگونه و چه زمان رخ میدهد با خودت است که با علم غیب بفهمی مرتضی کجاست که پیدایش کنی و از وسط شلوغی کارهایی که سرش ریخته بیرونش بکشی و چشم درچشمش شوی بعد از یک ربع یادش بیاوری که آقا پیام دادی با من کار داشتی!! چنین موجود عجیبی است! در رفاقت عجیب تر!! بگذریم! بعد از همان پیام بی سلام و مجهولش؛ راهی نکا شدم تا ببینم با من چکار دارد؛ الحمدالله به مسئول دفترش سپرده بود اگر حسین آمد در دفترم بنشیند تا بیایم!! حالا کی می آید چگونه می آید باز مسئله ای است که حوصله تفسیر آن را اینجا ندارم! دفتر فرماندار نکا مثل همه فرمانداران قطعا میز جلسه و صندلی و ملزومات اداری و کارتابل نامه های اداری وجود دارد اما روی میز مرتضی برخلاف همه فرمانداران چیزی بود که هر جا نمی بینی! یادم مانده که مادر شهید مشتاقی چند روز بعد از معارفه مرتضی کتابی را به او هدیه داده بود اما فکرش را نمیکردم آن را روی میز کارش ببینم! کتاب مشتاق الحسین! کتاب زندگی شهید مدافع حرم نکایی حسین مشتاقی روی میز مرتضی بود! ۴۳ صفحه از کتاب را خوانده بود از خودکار لای کتاب متوجه شدم! در کنار صفحه هم نوشته بود ۴ و نیم صبح!! فهمیدم هر روز صبح بعد از نماز این کتاب را میخواند! چقدر حال کردم از این کار مرتضی! یاد حرف یکی از دوستان مشترک مدافع حرمی افتادم که میگفت مرتضی در هر شهرستانی سمت دارد می شود شبیه مدافع حرمی که ضدانقلابِ ضدانقلاب ها است! و نقشه هایشان را برملا میکند! اصلا یک ضدِ، انقلاب های غربی است! در این افکار بودم که صدایی آمد و گفت: آقای فضول پشت میز کار من چکار میکنی؟؟ گفتم هیچی مانده ام آمریکا چرا تا حالا تو را تحریم نکرده و .... ✍حسین زحمتکش روزنامه نگار عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

چقدر با این بوسه کیف کردیم!! شیرین تر از مدال دلچسب و خوش رنگ و خفن طلای امیرحسین زارع؛ بوسه او بر پرچم مقدس ایران جانمان بود؛ چقدر التیام بر زخم هایی بود که معاندین و دشمنان و کینه توزان این پرچم در این یکسال بر پیکره مقدس آن زدند. بعد از بوسه امیرحسین بر پرچم ایران جانمان، یک آخيش جاندار؛ شبیه نوشیدن آب خنکی که از وسط عطش گلو رد می شود؛ بر زبانم جاری شد، قلبم تند زد و بعضم ترکید و اشکِ گرمِ شوق بر چشمانم روان شد.. ای پرچم خوش رنگ ما؛ ای ناموس و ناقوس غیرت ما، به بهانه ی آزادی و رهایی از ظلم چه آزاد و رها به تو ظلم کردند؛ بعد از یک سال که بارها پرچم ایران را آتش زدند و لگدمال کردند و هزاران جسارت؛ چقدر این بوسه و ارادت امیر حسین بر پرچم مقدس و معظم و مطهر و مکرم و محترم کشورمان، قلب زخم خورده و دل های شکسته ما را التیام داد.. درود ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید مازندرانی این پرچم، بر تو شیرمرد دیار علویان.. ✍ حسین زحمتکش روزنامه نگار عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

استاد شهید مطهری: بدبخت‌تر از بچه‌هایی که در ناز و نعمت پرورش پیدا می‌کنند در دنیا کسی نیست! عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

❌ گِله از رهبر انقلاب توسط روزنامه نگار مازندرانی در حضور سردار شریف سخنگوی سپاه پاسداران... عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

چرا دیگه عاشق همسرم نیستم؟ چطور یک زوجی که زندگی رو با عشق شروع می‌کنند، بعد از مدت کمی به تنفر از یکدیگر می‌رسند؟ | استاد پناهیان | عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

مجری باکویی: خجالت نمی‌کشید که در باکو می‌گویید من عاشق و دلداده ایران هستم؟!/یکی دو تا هم که نیستید، هزاران نفرید، می‌گردید ببینید چه کسی به ایران توهین می‌کند تا بروید او را خفه کنید.. عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

محمود، مردِ نه نبود و به نه، نه گفت!/ این محمودِ محبوبِ محجوبِ مظلومِ معدنی! نمیدانم میتوانم بگویم این محمودی که در تیتر اسمش را آوردم چه کسی است و چه بلایی بر سرش آوردند! میترسم این رفع بلایی که بعد از سه سال بسته شدن معدنش نصیبش شد دوباره بر سرش نازل شود! معدنش را به خاطر شکایت یک فردِ معلوم الحالِ بیکارِ مجاورِ معدنش با ۱۰۰ کارگرش شب عید بستند نه یک سال نه دو سال بیش از سه سال!! اما این‌ محمودِ سخت سر اصلا بگو این‌ محمودِ سخت پوست و پوست کلفت! خم به ابرو نیاورد! جنگید، نه یک نه دو سال بیش از سال! محمود جنگید برای بازگشایی معدنی که آقای فضاییِ آمل و دوستانش که الان بدجور درگیرِ دستگاه قضا و قدر شده اند، شش قفله اش کرده بودند! محمود که یک‌ معدن دیگر در تهران دارد و اصالتا هم‌ تهرانی است ماجرا را ول نکرد و از هیبتِ اژدهایِ هفت سرِ فساد آقایان نهراسید و نگفت که آقا من به اندازه کافی دارم که هفت پشت قبل و بعدم تامین باشند و نگران این معدن نباشم پس بهتر آنکه خودم را درگیر این آقایان نکنم! ول کن آقا اصلا نخواستیم! نه محمود مرد نه نبود و به نه، نه گفت! از تهران تا مازندران، شب و روز پیگیری کرد، بحث کرد شکایت کرد رسانه ای کرد مصاحبه کرد از خودش خرج کرد قانون را به رخ آقایان کشاند؛ از آقایان با معرفت بالایی تا آقایان بی معرفت پایینی، همه را دخیل و پاسخگو کرد، واقعا جنگید!! تا اینکه چند روز پیش با همان صدا و لحن همیشگی و مهربانش پشت خط گفت: ارباب سلام معدن ما آزاد شد!! ✍ حسین زحمتکش روزنامه نگار عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

🔺چند کشور در دوران جنگ تحمیلی حامی صدام بودند؟! چرا می‌گوییم پیروزی ما در جنگ معجزه بود؟ عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

💚عبا و عمامه را چند تکه کردم و با آن بچه هارا خشک و قنداق کردم ✅داستانی جالب نیت کنید حداقل برای سه نفر ارسال کنید یکی از علما تعریف می کرد یک وقتی در مشهد به منزل یکی از آشنایان که از سادات بود رفتیم. اتفاقا شبی بارانی بود و خانم خانه نیز زایمان کرده بود و چند قلو شوهرش هم سرکار بود و منزل نبود متوجه شدیم حالش مساعد نیست. به او گفتم شما استراحت کنید من از بچه ها نگهداری می کنم نصف شب دیدم بچه ها خیلی گریه می کنند فهمیدم خودشان را کثیف کرده اند به حیاط منزل رفتم تا کهنه ها را بیاورم و آن ها را پاک و قنداق کنم اما متاسفانه باران آمده بود و تمام کهنه هارا خیس کرده بود به داخل اتاق برگشتم عبا عمامه خود را چند تکه کردم و به وسیله آن بچه هارا خشک و قنداق کردم اذان صبح به طرف حرم امام رضا علیه السلام حرکت کردم در بین راه چند سگ به من حمله کردند، مشغول دفع سگ ها بودم که یک سید جلو آمد و سگ هارا رد کرد به من گفت؛ آیا کسی که تا صبح از بچه های ما مراقبت کرده ما قادر نیستیم چهارتا سگ را از او دور کنیم و غیب شد.. این داستان را که خواندم با خود گفتم وقتی به کسی که از کودکان دیگران شبانه نگهداری کرده اینگونه لطف و عنایت می شود،به من مادری که هرشب از بچه شیعه ی امیرالمؤمنین نگهداری می کنم نگاه ویژه نمی شود؟! عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

شما بگویید در مورد این عکس چه تیتری بنویسم؟/ حسینی پور اینبار قلب ما را نشانه گرفت... مانده ام چه کسی به استاندار مازندران پیشنهاد اینکار را داد؛ یا واقعا به ذهن خودش رسید اینکار را بکند؟ نمی‌دانم فقط میدانم که نمیدانم چه بگویم و چه بنویسم! دلم میگوید که قشنگ ترین جذاب ترین با معرفت ترین‌ بهترین زیباترین حرفه ای ترین معنوی ترین باهوش ترین؛ تصویر، عکس پوستر، تیزر، مستند، موشن، انیمیشن از شروع سال تحصیلی جدید می تواند همین کاری باشد که حسینی پور خلق کرده... سید تو با قلب و روح و جان ما چه کردی که قلممان نمی نویسد در وصف بزرگی اینکارت... پ.ن: تصویر مربوط به همراهی استاندار مازندران با دختر کوچک شهید بلباسی در اولین روز تحصیلی اش... ✍حسین زحمتکش روزنامه نگار عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh

⭕️ وقتی نتانیاهو در مورد سوال خبرنگار اینترنشنال در مورد احتمال حمله‌ی نظامی اسرائیل به ایران، به جواب سر بالا دادن رو می‌آورد! عضو کانال #حسین_زحمتکش شوید👇    eitaa.com/hoseinzahmatkesh