eitaa logo
حسینیه مقتل
5.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
358 ویدیو
63 فایل
تماس با مدیر : @mostafapi1 حسینیه مقتل در تلگرام: https://t.me/hosenih_maghtal حسینیه مقتل در ایتا: eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 پیج حسینیه مقتل در اینستاگرام : https://www.instagram.com/payegahe_hoseinieh_maghtal
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ روز جانباز را گرامی میداریم....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅از امام حسین علیه السلام پرسیدند: آیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به دنیا آمده است؟ 🔻فرمود: ▪️لا ؛ لَو اَدرَکتُهُ لَخَدَمتُهُ ایّامَ حَیوتی. ▪️نه، اگر زمان او را درک کنم، در تمام عمرم به او خدمت خواهم کرد. 📚( سخنان جامع امام حسین علیه السلام ص 733) علیه السلام عج ✅ @hosenih_maghtal
✅مناجات شعبانیه 🔻مناجاتی که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است. این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست، معارف بسیار هست و ادب اینکه انسان چه جور باید با خدای تبارک وتعالی مناجات کند. ما غافلیم از این معانی که وضع چی است. شاید بعضی از جهال ما هم اینطور اعتقاد دارند که این ادعیه وارد شده و این چیزهایی که از ائمه وارد شده است، اینها تشریفات است. 🔺می خواهند ما را یاد بدهند و حال اینکه مسئله این نیست، مسئله این است که در مقابل خدا ایستادند آنها، آنها می دانند که در مقابل چه عظمتی ایستادند، آنها معرفت دارند به خدای تبارک و تعالی و می دانند چه کنند و مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دلسوخته، نه از این عارف ها لفظی – بخواهد این را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است... 📚(صحیفه امام، ج 21، ص 2) ✅تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه 🔻مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! ✳️مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می رساند. 🔺آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند. مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای اینکه خود بین نبودند. هرچه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادق ام دیگر، نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند، برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست. هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد هیچ یک چیزی ندارند، انبیا هم هیچی نداشتند. همه هیچ اند و اوست فقط ، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم؛ آنهایی که می فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همین است که از همه این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند. 🔺انه کال ظلوما جهولا را که در آیه شریفه وارد شده است که عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین بعد می گوید: انه کان ظلوما جهولا بعضی می گویند که «ظلوما جهولا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوما» که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته؛ «جهولا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانتدار هم نمی توانیم باشیم، لکن می توانیم در آن راه باشیم. 📚(صحیفه امام؛ ج 19، ص 253) @hosenih_maghtal امام خمینی رحمت الله علیه
🔹رايزني با شيطان كهنه كار استبداد 🔸فرماندار يزيد - شيطان كهنه كار استبداد - را فرا خواند، و با او در اين مورد به رايزني و مشورت نشست. هنگامي كه او نامه‌ي يزيد را در مورد بيعت گرفتن از حسين عليه‌السلام به هر بهايي - گرچه با ريختن خون پاك او - خواند و از او نظر خواست. ✳️مروان گفت: به باور من او با يزيد بيعت نخواهد كرد، و به او رأي نخواهد داد، و در اين صورت اگر من در جايگاه و موقعيت تو باشم، گردنش را مي‌زنم و فرمان امير را اجرا مي‌كنم! ✳️«وليد» از شقاوت او تكان خورد و گفت: اي كاش من هرگز نبودم و چنين دستور و پيشهادي را نمي‌ديدم و نمي‌شنيدم.«ليتني لم اك شيئا مذكورا.» 🔹مخالفت با نهان كاري و تصميم بدون حضور مردم 🔸پس از اين نشست، فرماندار مدينه پيكي به سوي پيشواي آزادي فرستاد و آن حضرت را براي گفت و شنود به فرمانداري دعوت كرد، و حسين عليه‌السلام به همراه سي تن از خاندان و يارانش وارد شد.وليد پس از بيان خبر هلاكت معاويه، از آن حضرت تقاضا كرد كه با يزيد به عنوان رهبر امت بيعت نمايد، امام حسين عليه‌السلام در پاسخ درخواست او فرمود: ▪️«أيها الامير، ان البيعة لا تكون سرا، ولكن اذا دعوت الناس غدا فادعنا معهم.» ▪️هان اي امير! به كف گرفتن قدرت ملي و امكانات جامعه با نهانكاري و بدون مردم نشايد، از اين رو بيعت و بيعت خواستن - آن هم از انساني همانند من - بايد شفاف و روشن و در حضور مردم انجام پذيرد، نه با سياست نهان كاري و در پشت درهاي بسته؛ بر اين باور هنگامي‌كه فردا مردم را براي بيعت فرا خواندي، مرا نيز به همراه آنان براي اين كار دعوت نما تا من هم ديدگاه خويش را در حضور همگان اعلام دارم. مروان كه در آن نشست حضور داشت، رو به فرماندار نمود كه:هان اي امير! سخن او را نپذير، و اگر هم اينك دست بيعت نمي‌دهد گردنش را بزن! حسين عليه‌السلام از آتش افروزي مروان خشمگين شد و رو به او كرد كه: ▪️«يا بن الزرقاء! أنت تامر بضرب عنقي؟ كذبت و الله و اثمت.» ▪️واي بر تو از فرزند زن كبود چشم! آيا تو دستور مي‌دهي كه گردن مرا بزنند؟ به خداي سوگند كه دروغ مي‌بافي، و با اين حكم ظالمانه و شرر بارت، درون خود را مي‌نمايي و خود را رسوا مي‌سازي. -------------------------------------------------- 📘 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
✅فساد ستيزي نهضت حسين 🔸آن گاه پيشواي آزادي رو به فرماندار مدينه كرد، و با شهامت و صداقتي وصف ناپذير به روشنگري پرداخت و فرمود: ▪️«أيها الامير! انا أهل بيت النبوة، و معدن الرسالة، و مختلف الملائكة، وبنا فتح الله، وبنا ختم الله، و يزيد رجل فاسق، شارب الخمر، قاتل النفس المحرمة، معلن بالفسق ليس له هذه المنزلة، و مثلي لا يبايع بمثله...» ▪️هان اي وليد! تو نيك مي‌داني كه ما خاندان پيامبر و گنجينه‌ي رسالت هستيم؛ خانه‌ي ما محل آمد و شد فرشتگان و جايگاه فرود رحمت خداست. خدا اسلام را به وسيله‌ي خاندان ما آغاز كرد و سرانجام نيز به وسيله‌ي خاندان ما آن را بر همه‌ي مرامها و مسلك‌ها پيروزي بخشيده و جهان گستر خواهد ساخت.اما يزيد - كه تو از من مي‌خواهي به او دست بيعت دهم - خود مي‌داني كه عنصري است گناه پيشه، ميگسار، خونريز، كه بي هيچ پروايي به جنايت و بيداد دست مي‌زند و مرز مقررات خدا را مي‌شكند و خود را به فسق و فجور آلوده مي‌سازد؛ از اين رو فردي چون من با اين ريشه و تبار پرافتخار و خاندان درخشان و سبك و منش عادلانه و بشر دوستانه، با عنصر خودكامه و تبهكاري چون يزيد دست بيعت نخواهد داد؛ و بر اين باور شكيبايي پيش ساز تا فردا در اين مورد بينديشيدم، و نيك بنگريم كه كدامين طرف به پيشوايي دين و دفتر و مديريت جامعه و امت زيبنده است. 🔸آن حضرت پس از اين روشنگري خيرخواهانه و شجاعانه - كه بيانگر نقد رژيم سياهكار اموي و شيوه‌هاي بيدادگرانه‌ي آن، و بيان شجاعانه موضع خويش بود - از تالار فرمانداري بيرون آمد. 🔸پس از بيرون آمدن حسين عليه‌السلام، مروان رو به وليد كرد كه: دوست من! با ديدگاه من به مخالفت برخاستي و گردن او را نزدي، اما بدان كه ديگر به آساني به او دست نخواهي يات. 🔸وليد گفت: واي بر تو! تو با اين دستورت بر اين انديشه‌اي كه دين و دنياي مرا نابود سازي، اما به خداي سوگند من دوست نمي‌دارم كه فرمانروايي همه‌ي دنيا را به من دهند و در برابر آن دستم به خون حسين عليه‌السلام آغشته گردد؛ به خداي سوگند من بر اين باورم كه اگر كسي با ريختن خون او، خداي را ديدار نمايد، ميزان كارهاي شايسته‌اش در روز رستاخيز بسيار سبك و گناهانش سهمگين خواهد بود. خدا چنين كسي را از پليدي گناه پاك نمي‌سازد، و برايش عذابي دردانگيز و دردناك خواهد بود. -------------------------------------------------- 📘 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
✅استبداد ستيزي نهضت حسين 🔸آن شب به پايان رسيد و بامداد آن شب بود كه حسين عليه‌السلام براي آگاهي از روند رخدادها از خانه بيرون آمد، بر سر راه خويش مروان را ديد. او به آن حضرت گفت:هان اي حسين! من در انديشه‌ي خيرخواهي هستم، بنابراين سخن مرا بشنو تا در امان بماني و رستگار گردي!فرمود: خيرخواهي‌ات چيست؟ بگو تا بشنوم. 🔸او گفت: من خير و صلاح تو را در اين مي‌نگرم كه با امير امت - يزيد - بيعت نمايي؛ چرا كه اين كار براي دين و دنياي تو بهتر خواهد بود. 🔸پيشواي آزادي در پاسخ او، به ترسيم بعد ديگري از مخالفت منطقي و مبارزه‌ي مسالمت آميز و عادلانه‌ي خويش با قدرت فاسد و استبداد پيشه‌ي اموي پرداخت و فرمود: ▪️«انا لله و انا اليه راجعون، و علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامة براع مثل يزيد، و لقد سمعت جدي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول: الخلافة محرمة علي آل أبي سفيان.» ▪️آن گاه كه عنصر آلوده‌اي بسان يزيد زمام امور جامعه را به كف گيرد و جامعه‌ي اسلامي به زمامداري چون او گرفتار آيد، بايد فاتحه‌ي اسلام را خواند.سپس افزود: من از نياي گرانقدرم پيامبر خدا شنيدم كه مي‌فرمود: 🔸هان اي مردم! به هوش باشيد كه زمامداري جامعه‌ي اسلامي‌بر خاندان ننگين ابوسفيان حرام است... 🔹سخن ميان حسين عليه‌السلام و سياست باز كهنه كار استبداد به طول انجاميد و سرانجام مروان از استبداد ستيزي و آزادي خواهي آن حضرت سخت در خشم شد، و از او جدا گرديد و رفت. -------------------------------------------------- 📘 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
🔸آن چه پس از پژوهش‌هاي بسيار در مورد رويداد تاريخ ساز عاشورا، و ديگاه و عملكرد امام حسين عليه‌السلام بر نويسنده‌ي اين كتاب (سيد بن طاووس) روشن شد، اين نكته‌ي ظريف و دقيق است كه 🔹آن حضرت از سرانجام كار بزرگ خويش آگاه بود، و رسالت تاريخي او همان بود كه خيرخواهانه و روشنگرانه راه دفاع از دين و دفتر و حقوق و آزادي مردم را در برابر استبداد خشن وسياهكار روزگارش در پيش گرفت؛ و با قوت قلب و ايمان استوار و اراده‌ي تزلزل ناپذير در آن راه گام سپرد. 🔸اين ديدگاه را دلايل بسياري از آن جمله روايات رسيده - كه شمار آن‌ها بسيار است - تأييد مي‌كند؛ براي نمونه: 🔸مرحوم «صدوق» در كتاب «امالي» از شاگردان امام صادق عليه‌السلام، و آنان از آن حضرت و پدران گرانقدرش آورده‌اند كه: در واپسين روزهاي زندگي ظاهري حضرت مجتبي، روزي برادرش حسين - كه درود خدا بر آنان باد - بر كنار بستر او نشست، و با ديدن چهره‌ي برادر، نشانه‌هاي جدايي را خواند، و اشك از ديدگان فرو باريد. امام حسن عليه‌السلام دليل گريه‌ي او را پرسيد؟ ما يبكيك؟ فرمود: گريه‌ام به خاطر رويدادهايي است كه براي شما پيش آورده‌اند. «ابكي لما يصنع بك.» امام مجتبي عليه‌السلام فرمود: آن چه بر من وارد مي‌گردد، بر اثر سم خيانتي است كه آن را به من مي‌خورانند، و با آن جهان را بدرود مي‌گويم؛ ✳️اما هيچ روزي بسان روز شهادت جانسوز تو نيست؛ چرا كه آن روز سي هزار نفر از سپاه مسخ شده‌ي استبداد ✳️در حالي كه نام خدا بر لب دارند، و ادعاي اسلام و ايمان و پيروي از نياي گرانقدرمان محمد صلي الله عليه و آله و سلم را مي‌كنند، بر ريختن خون پاك تو، و به خاك و خون نشاندن ياران فداكارت، و براي پايمال ساختن حرمت و حقوق و امنيت تو و خاندانت، و به بند اسارت كشيدن فرزندان خردسال و زنان و دختران تو، و تاراج خيمه‌هايت همدست و همداستان مي‌گردند! در آن شرايط است كه خداي دادگر لعنت و نفرين هماره و پاينده‌اش را بر استبدادگران اموي فرو مي‌فرستد، و آسمان بر زمينيان خون و خاكستر مي‌باراند، و هر پديده‌اي از پديده‌هاي هستي حتي حيوانات وحشي در جنگل‌ها و ماهيان درياها و اقيانوس‌ها در سوگ سهمگين ات به گريه مي‌افتند. ▪️«و لكن لا يوم كيومك يا أبا عبدالله، يزدلف اليك ثلاثون الف رجل يدعون انهم من امة جدنا محمد صلي الله عليه و آله و سلم و ينتحلون الاسلام، فيجتمعون علي قتلك و سفك دمك و انتهاك حرمتك، و سبي ذاريك و نسائك و انتهاب ثقلك، فعندها يحل الله ببني امية اللعنة و تمطر السماء دما و رمادا، و يبكي عليك كلي شي‌ء حتي الوحوش و الحتان في البحار.» -------------------------------------------------- 📘 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
🔹دنیاطلبان زیرک و سیاستمدار با آنکه از حقایق ایمان برکنارند و از مبادی اخلاق فاضله چون تقوی و دانش بیزارند ، ولی همیشه میخواهند خود را طرفدار ایمان و تقوی و زهد و علم معرفی کنند و در پناه این اصول مردم خواه ، خوش نام ، جرم و خیانت های خود را زیر پرده کنند و در درون کاخ های دربسته به عیش و نوش بگذرانند. ✳️بهترین راه عوام فریبی این است که مردان معروف به دانش و تقوا و فضیلت را رام خود سازند و به وسیله آنها در برابر مردم تظاهر و خودنمایی کنند. ✳️معاویه از آن مردان با تزویر و با ریایی است که کاملا به این نکته متوجه بود و به هرقیمتی که میشد ملانماهای بسیاری را دور خود جمع کرد که عده ای فاضل و درس خوانده های اسلامی دنیاطلب و شکن خواه میان آنها وجود داشت. ✳️و جمعی هم تقواشعاران قلابی دور خود جمع کرده بود. ✅جنایات خود را زیر ریش و عمامه آنها پنهان می داشت. 🔹چیزی که خار چشم او بود عده معدودی دانشمندان حق شناس و خوددار و زاهدان با معنویت که با کناره گیری خود ، مشت او را باز میکردند و مقاومت منفی آنها مایه رسوایی و شکست سیاست او بود و چون از خریدن آنها مایوس میشد ناچار تیغ ستم را به روی آنها میکشید. -------------------------------------------------- 📘   ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔹از اخبار بسیار استفاده میشود که برلی امام حسین علیه السلام و حاملین اسرار ، مسلم بوده که محل شهادت ، زمین کربلاست و بایست حسین علیه السلام به عراق بروند. در این صورت چرا برعکس مقصد خود به مکه رفت و این راه دور و دراز را پیمود با آنکه از خود مدینه راه همواری برای عراق وجود داشت و نزدیکتر هم بود؟ 1⃣سرّ اول: 🔸چون اخبار شهادت سیدالشهدا در سرزمین عراق کم و بیش مشهور بوده و در سر راه مدینه به عراق مراقبت هایی وجود داشته که عبور از آنها به آسانی نبوده و شاید سرّ اینکه مسلم بن عقیل پس از ماموریت بلد راه و از بیراهه رفت و راه را گم کرد هم همین باشد. 2⃣سرّ دوم: 🔸شهادت امام در روز عاشورا مقدر بود، از تاریخ حرکت امام به مکه تا عاشورا ماه ها فاصله بود و اقامت امام در مدینه ممکن نبود و برای صرف وقت این مدت را به مکه مسافرت کرد. 3⃣ سرّ سوم: 🔸چون مکه از تاریخ حرکت امام کم کم محل اجتماع حجاج از کشورهای دور میشد و باید امام مقاصد خود را به مردم بفهماند و دعوت اصلاحی خود را تبلیغ کند ، به دلیل خفقانی که بنی امیه ایجاد کرده بود این هدف فقط در مکه و موسم حج میسر بود. امام تا هشتم ذیحجه که همه مسافرین آنجا جمع میشوند در مکه ماند تا دعوت اصلاحی خود را به گوش همه برساند و اتمام حجت کند. 4⃣سرّ چهارم: 🔸برای آن حضرت اصحاب معینی بوده که در طول مدت باید از اطراف و اکناف عالم اسلام جمع میشدند و حرکت امام به سمت مکه و از مکه به کربلا برای رسیدن اصحاب به کاروان حسینی و برکناری نالایقان بوده. -------------------------------------------------- 📘 ص ۷۶ ره ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ خروج کاروان حسینی از مدینه بسمت مکه 🔹 امام حسین علیه السلام شب یکشنبه، دو شب مانده از ماه رجب و به نقلی دیگر سوم شعبان سال شصت هجری[1] به همراه ✳️ هشتاد و دو نفر از اهل بیت و یارانش، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.[2]. 🔻بنابر برخی منابع ایشان شب هنگام نزد قبر مادر و برادر رفت و نماز خواند و وداع کرد و صبح به خانه برگشت.[3] در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت(ع) دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا(ص) بیتوته کرد.[4] 🔸در این سفر به جز محمد بن حنفیه[5] بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزاده‌های آن حضرت(ع)، ایشان را همراهی می‌کردند.[6] ✳️علاوه بر بنی هاشم، بیست و یک نفر از یاران امام حسین(ع) نیز با ایشان در این سفر همراه شده بودند.[7] 🔻محمد بن حنفیه -برادر امام حسین(ع) - پس از اطلاع از سفر قریب الوقوع حضرت(ع)، برای خداحافظی نزد ایشان آمد. امام(ع) وصیتنامه برای او نوشت که در آن آمده است: ▪️...إنّى لَم اَخْرج أشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسداً و لا ظالماً وَ إنّما خرجْتُ لِطلب الإصلاح فى اُمّة جدّى اُریدُ أنْ آمُرَ بالمعروف و أنْهى عن المنکر و اسیرَ بِسیرة جدّى و سیرةِ أبى علىّ بن أبى طالب ▪️...به درستی که من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، قیام نکردم؛ بلکه برای اصلاح امّت جدّم قیام نمودم. می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر نمایم و به سیره جدّم و پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار کنم....‌» [8] 🔺امام حسین(ع) با همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه را پیش گرفت.[9] 🔺در میان راه مکه، امام(ع) با عبداللّه بن مطیع برخورد کرد. او از مقصد امام پرسید. امام فرمود: «اکنون آهنگ مكّه دارم. چون آنجا رسم، از خداوند متعال برای پس از آن، طلب خیر خواهم کرد.» عبدالله امام را از مردم کوفه برحذر داشت و از ایشان خواست در مکه باقی بماند.[10] 🔹امام حسین(ع) پس از پنج روز، در سوم شعبان سال شصت به مکه رسید.[11] و مورد استقبال گرم مردم مکه و حجاج بیت الله الحرام قرار گرفت.[12]  ----------------------------------------- 📚پی نوشت: ۱. ابن اعثم، پیشین، صص۲۱-۲۲ و الخوارزمی، پیشین، ص۱۸۹. ۲. احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۰؛ الطبری، پیشین، ص۳۴۱ و شیخ مفید، پیشین، ص۳۴. ۳. ابن اعثم، پیشین، صص۱۹- ۲۰ و الخوارزمی، پیشین، ص.۱۸۷ ۴. ابن اعثم، پیشین، صص۱۸-۱۹. ۵. ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، ص۲۲۸؛ الطبری، پیشین، ص۳۴۱ و ابن اثیر، پیشین، ص۱۶. ۶. الدینوری، پیشین، ص۲۲۸ و شیخ صدوق، پیشین، صص۱۵۲-۱۵۳. ۷. شیخ صدوق، پیشین، ص۱۵۲. ۸. ابن اعثم، پیشین، ص۲۱و الخوارزمی، پیشین، صص۱۸۸-۱۸۹. ۹. ابن اعثم؛ پیشین، ص۲۲ و الخوارزمی، پیشین، ص۱۸۹. ۱۰. ابن اعثم، پیشین، ص۲۳. ۱۱. البلاذری، پیشین، جص۱۶۰؛ الطبری، پیشین، ص۳۸۱ و شیخ مفید، پیشین، ص۳۵. ۱۲. البلاذری، پیشین، ص۱۵۶؛ ابن اعثم، پیشین، ص۲۳؛ شیخ مفید، پیشین، ص۳۶. ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔹حسین علیه السلام از شاهراه بزرگ بسمت مکه روانه شد و این آیه را تلاوت میکرد: ▪️فَخَرَجَ مِنْهَا خَآئِفًا يَتَرَقَّبُ(قصص ۲۱) 🔸بیرون رفت از آن ترسان و انتظار تعقیب داشت... 🔸کسانش گفتند: 🔹خوب است مانند ابن زبیر از بیراهه برویم تا تعقیب کنندگان به شما نرسند. فرمود:نه بخدا! تا حکم خدا جاری شود از این راه جدا نشوم. 🔹و حسین علیه السلام شب جمعه سوم شعبان وارد مکه شد و قرائت میکرد: ▪️وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَآءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّيٓ أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَآءَ السَّبِيل(قصص ۲۲) 🔸وچون به سوی مدین متوجه شد گفت امید است خدا مرا به راه راست رهبری کند. -------------------------------------------------- 📘 ص ۷۶ ره ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔹 علیه السلام از دو روز به آخر مانده بود. پس بدان که آن حضرت در شب جمعه که بود وارد معظمه شد و چون داخل مکه شد به این آیه تمثل جست: 🔸 وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْيَنَ قالَ عَسى‌ رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ(قصص ۲۲) چون موسی متوجه شهر مدین شد گفت : امید است که پروردگار من هدایت کند مرا به راه راست که مرا به مقصود برساند. -------------------------------------------------- 📘 ص ۳۸۴ ره ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔹روايتگران و محدثاني كه موضوع ديدار حسين عليه‌السلام با فرماندار مدينه و گفت و گوي آن حضرت با مروان را آورده‌اند، بر آنند كه آن بزرگوار بامداد همان شب، كه تاريخ، از از هجرت را نشان مي‌داد- با گروهي از خاندان خويش از حرم پيامبر خدا به سوي خانه‌ي خدا حركت كرد، و روز همان سال شد، و باقي مانده‌ي ماه شعبان و ماه رمضان، شوال، و ذي قعده، تا هشت روز از ذي حجه را كه به 125 روز مي‌رسيد در آنجا به جهاد و تلاش و نيايش و عبادت و روشنگري و مبارزه‌ي با ديو استبداد و فريب اموي گذارند. -------------------------------------------------- 📘 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅حسینیه مقتل👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/883621890C02579e5b39
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅خروج امام حسین (ع) از مدینه و اقامت وی در مکه 🔻امام حسین (ع) راهی جز خارج شدن از مدینه نداشت و با تهدید به ترور رو به رو بودند بنابراین شبانه از مدینه به سمت مکه خارج شدند. 🔹ولید بن عتبه والی مدینه به‌حکم یزید بن معاویه در شبِ شنبه، سه روزْ باقى‌مانده از ماه رجب سال اقدام به گرفتن بیعت از امام حسین علیه‌السلام و عبدالله بن زبیر کرد. امام حسین (ع) از بیعت خودداری کردند. پسر زبیر، همان شب از مدینه به سمت مکّه خارج شد. 🔸صبحگاهان، ولید، مردانى را در پى او فرستاد. او هشتاد سواره از افراد بنى امیّه را در جستجوى او فرستاد؛ ولى به وى دست نیافتند و بازگشتند. آخرهاى روز شنبه، ولید، مردانى را در پى امام حسین (ع) فرستاد تا در مجلس او حضور یافته، با ولید از طرف یزید بن معاویه بیعت نماید. امام حسین (ع) به آنان فرمود: ▪️«تا فردا شود و ببینیم چه مى‌کنیم». آنان آن شب، دست از امام حسین (ع) برداشتند و به وى براى بیعت اصرار نکردند. در همان شب یعنى شب یکشنبه، دو شب ‌مانده از ماه رجب، امام به سمت مکّه حرکت کرد.[۱]  🔺امام حسین(ع) هنگام خروج از مدینه این آیه را ‌خواندند: ▪️«فَخَرَجَ مِنْهٰا خٰائِفاً یَتَرَقَّبُ قٰالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ اَلْقَوْمِ اَلظّٰالِمِینَ»[۲] ◽️«از آن دیار، با ترس و هراس، بیرون رفت و اوضاع را مى‌پایید. گفت: پروردگارا! مرا از قوم ستمگر، رهایى بخش». 🔹مسلم بن عقیل بن ابی‌طالب، به امام حسین (ع) گفتند: اى پسر دختر پیامبر خدا! اگر از راه اصلى کناره‌گیرى و راهى دیگر انتخاب کنیم چنان‌که عبدالله بن زبیر انجام داد، بهتر است. مى‌ترسم جستجوگرانِ حکومتى، به ما برسند. 🔸امام حسین(ع) به وى فرمود: «نه به خدا، اى پسرعمو! هرگز از این راه، جدا نمى‌شوم، تا آن‌که خانه‌هاى مکّه را ببینم، یا خداوند، آنچه را دوست مى‌دارد و از آن خشنود است، مقدّر فرماید.» 🔻امام حسین (ع) خواهرانش و دخترش و برادرزاده‌اش قاسم بن حسن بن على را بر مَحمل، سوار کرد. سپس با بیست‌ویک مرد از یاران و خانواده‌اش ازجمله: ابوبکر بن على، محمد بن على، عثمان بن على، عباس بن على، عبدالله بن مسلم بن عقیل، علی‌اکبر و علی‌اصغر رهسپار مکه شد.[۴] ♻️امام قبل از حرکت در سخنانی به برادرش محمد بن حنفیه فرمود: من تصمیم رفتن به مکّه را دارم و براى این سفر، خودم، برادرانم، برادرزاده‌هایم و شیعیانم را آماده ساخته‌ام؛ آنان را که رأى و نظرشان، رأى و نظر من است، و تو اى برادر مانعى ندارد که در مدینه بمانى و از جانب من مراقب اوضاع باشى و چیزى از کارهاى آنان را از من مخفى مدارى.[۵] 🔻امام حسین (ع) پس از رسیدن به مکه، به خانه عباس رفت و عبدالله بن عباس، به آن‌ها جا داد. در آن هنگام، فرماندار مکّه از جانب یزید، عمرو بن سعید بن عاص بود. امام حسین (ع) مؤذّنى را به پا داشت تا با صداى بلند، اذان بگوید و مردم را به نماز فراخواند. ابن سعید ترسید که حاجیان به سمت حسین (ع) کشیده شوند؛ چون رفت‌وآمد فراوانِ مردم را از تمام نقاط جهان با ایشان دید. بدین‌جهت به سمت مدینه حرکت کرد و جریان را براى یزید نوشت.[۶]   🔹چون امام حسین (ع) در مکه ساکن شد مردمان مکّه شروع کردند به رفت‌وآمد با ایشان و نزد ایشان مى‌آمدند. همچنین عمره‌گزاران و مردمانِ سایر شهرها نزد ایشان مى‌آمدند. پسر زبیر نیز در مکّه، ملازم کعبه بود و تمام‌روز را در مسجدالحرام نماز مى‌گزارد و طواف مى‌کرد و به همراه بازدیدکنندگان، نزد امام حسین (ع) مى‌آمد. گاه هرروز و گاه یک روز در میان، نزد ایشان مى‌آمد و همیشه براى نظر دادن، مردم را به امام حسین (ع) احاله مى‌داد. ✳️امام حسین (ع) براى پسر زبیر، سنگین‌ترینِ خلق خدا بود؛ زیرا مى‌دانست مردم مکّه تا وقتی‌که ایشان در آن شهر است، با او بیعت نمى‌کنند و از او پیروى نخواهند کرد؛ چراکه امام حسین (ع) در نزد مردم مکّه، عزیزتر و گرامى‌تر از پسر زبیر بود و فرمانش مُطاع‌تر از او بود.[۷] 🔺در سال شصت هجری در ماه رمضان، یزید بن معاویه، ولید بن عُتبه را به سبب کوتاهى‌هایش، از حکومت مدینه برکنار کرد و حکومت مدینه را به عمرو بن سعید بن عاص، نایب مکّه، سپرد. عمرو در ماه رمضان، به مدینه وارد شد.[۸] 📚منبع ▪️ [1] الإرشاد: ج ٢ ص ٣4 ▪️[2] القصص:٢١. ▪️[3]   الفتوح: ج 5 ص ٢٢ ▪️[4] الأمالی للصدوق: ص ٢١٧ ح ٢٩٣ ▪️[5] مقتل‌الحسین علیه السلام للخوارزمی: ج ١ ص ١٨٨ ▪️[6] مقتل الحسین علیه السلام للخوارزمی: ج ١ ص ١٩٠. ▪️[7] تاریخ الطبری: ج 5 ص ٣5١ ▪️[8] البدایه و النهایه: ج ٨ ص ١4٨ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔹روايتگران و محدثاني كه موضوع ديدار حسين عليه‌السلام با فرماندار مدينه و گفت و گوي آن حضرت با مروان را آورده‌اند، بر آنند كه آن بزرگوار بامداد همان شب، كه تاريخ، از از هجرت را نشان مي‌داد- با گروهي از خاندان خويش از حرم پيامبر خدا به سوي خانه‌ي خدا حركت كرد، و روز همان سال شد، و باقي مانده‌ي ماه شعبان و ماه رمضان، ، و ذي قعده، تا هشت روز از ذي حجه را كه به 125 روز مي‌رسيد در آنجا به جهاد و تلاش و نيايش و عبادت و روشنگري و مبارزه‌ي با ديو استبداد و فريب اموي گذارند. -------------------------------------------------- 📘 ♻️در ثواب نشر مطالب سهیم باشید♻️ 🌐📚 - پایگاه تخصصی روضه و مقتل اهل بیت علیهم السلام📚🌐 ✅ @hosenih_maghtal http://hosenih2.mihanblog.com
✅ اعمال نیمه