آه بابا علی.mp3
662K
صد بار قربانت شوم بازم بدهکارم
آه بابا علی دنبال رزق آخر سالم
بی تو برایم زندگی خیری ندارد که
بی تو همین که زنده میمانم گنهکارم....
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆۴ عمل برای رفع عذاب قبر
🔸دکتر رفیعی
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پایان ماه شعبان رسید
مرا پاک کن حسینع💔
#اربابحسینم
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
#اعلام_برنامه
#دهلران
برگزاری نماز جماعت(مغرب وعشا)
همراه با افطاری
#مکان: حسینیه حضرت زهرا (س) مسجد راه کربلا
#خواهران_برادران
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
حاج اسماعیل دولابـے میگفت :
وقتی از ته دل به خدا بگویـے
خدایا من غیر از تو کسی را ندارم ..
خدا غیور است و خواستهات را
اجابت میکند !🌱
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
🌸🦋تلنگرانه🦋🌸
دعا كنيد #شهیــــــد "باشيم"
نه اينكه فقط شهیــد "بشويم"!
اصلا تا شهید نباشيم، شهید نمیشويم!
تا حالا فكر كردهايد🤔
پشت بعضي دعاهاي #شهادت،
يك جور فرار از كار و تكليف است.
سريع شهیـــد شويم تا راحت شويم🏃♂
اما...
دعا كنيد
قبل از اينكه شهید بشويم،
يك عُمر شهیـــد باشيم👌
مثل حاج قاسم سلیمانی
که رهبر به او می گویند
تو خودت شهید زندهای برای ما!💔
مثلاً هشتاد سال
شهیـــــد باشیم ...!!!!
شهیــــد كه "باشيم"، خودش
مقدمه میشود تا شهید هم "بشويم"✌️🏻
انشاءالله🤲🏻
🕊اللهم الرزقنا توفیق الشهادة🕊
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
عظیمی که عظمت یافت
✍آزاده خرم
روزهای آخر اسفندماه را در کنار پسر و همسرش به شادی گذراند و مثل بسیاری از مردم چند روز باقیمانده زمستان را چشم به شکفتن گلهای بهاری منتظر بود.
اگرچه کمتر از ۲ ماه است که عظیم داغ سفر ابدی پدر را متحمل شده اما نمی خواهد ذوق و شادی "امیر علی" سه ساله اش را در آستانه بهار و عید نوروز خاموش نگه دارد، بیشتر خریدهای عید از لباس گرفته تا کفش و ... را برایش مهیا کرده و برنامه های نوروز امسال را برای همسر و پسرش تدارک دیده است.
حدود یک هفته قبل و بامداد نیمه اسفندماه به یکباره دردی سرش را سنگین می کند، همسرش با عجله با اورژانس تماس می گیرد، او را به بیمارستان منتقل و پس از بررسی پزشکان اعلام می کنند، عظیم دچار عارضه مغزی شده است.
با وجود انجام عمل جراحی ولی بعد از سه روز به خانواده عظیم اعلام می کنند او دچار مرگ مغزی شده و امید خانواده اش برای بهبودی او کم و کمتر می شود.
بعد از تشکیل و اعلام نظر تیم پزشکی، از سوی یکی از همراهان به خانواده پیشنهاد اهدا عضو عظیم داده می شود، برادر بزرگ خانواده فقط اطمینان عدم بازگشت سلامتی عظیم را می خواهد و وقتی با پاسخ مثبت کادر درمان مواجه می شود او با غم و اندوه فراوان اما تلاشش را برای متقاعد کردن مابقی خانواده اش آغاز می کند.
خواهر عظیم که بعد از فوت مادر و پدر حکم سرپرست را برای آنها دارد، پافشاری می کند، قبول عدم بازگشت سلامتی برادر برای او بسیار سخت است، چند ساعتی را اقوام و بستگان تلاش می کنند تا او را متقاعد کنند که در نهایت بعد از چند ساعت رضایت داده و خانواده برای آخرین بار بر بالین عظیم قرار گرفته و راضی به اهدا عضو برادر می شوند.
بی شک فوت اعضا خانواده که سال های سال با هم بوده، هزاران خاطره دارند، طلوع و غروب آفتاب را در کنار هم سپری کرده و ... غم انگیزترین رخداد در زندگی دنیوی افراد است، اما زمانی این رخداد غم انگیزتر می شود که زمان این جدایی را باید خودت انتخاب کنی!
همسر عظیم که پنج سال است شریک خوشی ها و سختی های او شده و امیر علی سه ساله که تازه جمله گفتن با پدر را یاد گرفته و هنوز معنی انتخاب را نمیداند اما امروز او و مادرش در میان اشک و اندوهی سترگ رفتن سرپرستشان را ناباورانه انتخاب کردند.
حرکت خانواده فهیم عظیم که در شهرستان دهلران به خانواده ای با ایمان شهره هستند در اهدای عضو فرزندشان که بدون هیچ چشمداشتی و فقط برای رضای خداوند اقدام به این کار کرده بی شک درس بزرگی از ایثار و خودگذشتگی است که در هیچ کلاس درسی قابلیت تدریس اینچنین تاثیرگذاری نخواهد داشت.
عظیم اگرچه تا دیروز نیروی قراردادی شرکت پتروشیمی در شهرستان دهلران بود اما امروز در سن ۳۹ سالگی که چشم از دنیا فرو بست، با اهدا اعضای بدنش به نمادی از ایثار تبدیل و قرار است زندگی را به چندین نفر دیگر ببخشد.
قلب عظیم که همه از مهربانی اش می گویند، چشمانش که همه او را به نجابتش می شناسند و سایر اعضایی که در وجود این بزرگ مرد دهلران بوده قرار است در وجود چندین انسان دیگر قرار گرفته و بجای یک نفر چند عظیم دیگر متولد شوند.
عظیم رفت اما او و خانواده اش دنیایی از نوع دوستی، انسانیت و انسان دوستی را به همگان آموختند که در اذهان نه دهلرانیان و ایلامیان بلکه تک تک مردم ایران به یادگار خواهد ماند.
امیر علی از امروز یادگار پدری قهرمان است که آوازه ایثارش تا ابد در اذهان ماندگار خواهد ماند، چراکه پدرش عظیمی بود که براستی عظمت یافت.
مراسم بزرگداشت حوم عظیم علیزاده ساعت هشت الی ۹ صبح فردا، دوشنبه، در بیمارستان امام خمینی (ره) شهر ایلام با حضور مسوولئن، کادر درمان و اقشار مختلف مردم قدرشناس استان برگزار می شود.
اعضای بدن مرحوم علیزاده امروز در بیمارستان سینا تهران به بیماران نیازمند اهدا شد.
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
9.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #گزارش_تصویری | حضور مبلغین اعزامی از استان قم در استان ایلام به مناسبت فرارسیدن ایام ماه مبارک رمضان
#رمضان
•••••••••••👇•••••••••••••••••••••••••••••••
| بله |نهضت| ایتا |
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
#سلامماهخدا 🌙✨
اللهم رب شهر رمضان..🌱!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
"⚜محفل انس با قرآن کریم⚜"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
"...همزمان با شروع ماه مبارک رمضان ..."
هیئت رزمندگان اسلام،پیروان عترت،جوانان فاطمی
حوزه هنری انقلاب اسلامی استان ایلام
⏱زمان:سه شنبه ۲۲اسفندماه۱۴۰۲
ساعت۱۴:۰۰
🕌مکان:بلوار امام خمینی(ره)؛اول تقاطع خیابان پاسداران،جنب نانوایی،حوزه هنری انقلاب اسلامی ایلام
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝
«ترجیح خدا بر همه چیز»
در تفسیر«روح البیان» آمده است: در زمان های دور ستمگری قصر با شکوهی بنا کرد، آن گاه از باب تکبّر و غرور فرمان داد کسی به آن قصر نزدیک نشود و گفت: مجازات تخلّف از این فرمان قتل است.
او تصوّر می کرد، جز آشنایان، هر کس به آن قصر نزدیک شود، قصد سویی دارد، از این رو فرمان ظالمانه را صادر کرده بود.
یکی از مردان الهی با زحمت زیاد به او راه یافت و او را نصیحت کرده از عقوبت آن همه ظلم ترساند، ولی نصایح آن سالک را در او اثری نکرد، آن مرد از آن شهر که در آن، آن همه ظلم می دید و توان جلوگیری از آن را نداشت هجرت کرد و در منطقه ای خارج از آن محدوده از نی و چوب اتاقی برای عبادت و خدمت بنا کرد.
روزی آن ستمگر با یارانش در قصر بود، فرشته ی مرگ به صورت جوانی در برابر دیدگان آنان ظاهر شد و دور قصر می گشت و به آنان چشم می دوخت، بعضی از نزدیکان گفتند: ما جوانی را در حال گردش به دور کاخ می بینیم، ستمگر جلوی پنجره آمد و او را دید گفت: این رهگذر دیوانه و حتماً غریب است، یکی برود و او را از زندگی راحت کند.
یک نفر از آنان برای اجرای فرمان شاه حرکت کرد، به محض حمله، قبض روح شد و مُرد. به آن ستمگر گفتند: ندیم کشته شد، سخت بر افروخته شد، فرمان داد یکی برود و او را بکشد، دوّمی هم قبض روح شد.
ستمگر سخت عصبانی شد و خودش رفت، فریاد زد: کیستی که علاوه بر نزدیک شدن به قصر من دو نفر از یاران ما را کشتی؟ گفت: مگر مرا نمی شناسی، گفت: نه، گفت: من فرشته ی مرگم.
سلطان از شنیدن نام او بر خود لرزید و شمشیر از کفش افتاد، خواست فرار کند فرشته ی مرگ گفت: کجا می روی؟ من مأمور گرفتن جان توام، گفت: به من مهلت بده، برای وصیت و خداحافظی نزد اهل و عیالم بروم، ملک الموت گفت: چرا کارهای نیکو را در زمانی که مهلت داشتی انجام ندادی؟ این را گفت و جان آن ظالم را گرفت.
از آنجا نزد آن مرد خدا رفت و گفت: بشارت که من عزرائیل هستم شر آن ستمگر را از سر مردم بریدم! آن گاه خواست برگردد خطاب رسید: ای ملک الموت! عمر بنده ی صالح من سر آمده است، او را نیز قبض روح کن. ملک الموت گفت: هم اکنون من مأمور قبض روح تو شدم، گفت: مرا مهلت می دهی تا به شهر رفته با زن و فرزندانم عهدی تازه کنم و با آنان خداحافظی نمایم؟ خطاب رسید: به او مهلت بده، فرمود: مهلت داری، قدم اول را که برداشت لحظه ای در فکر رفت و از رفتن پشیمان شد، گفت: ای ملک الموت! من می ترسم با دیدن زن و بچه تغییری در من حاصل شود و به خاطر آن تغییر از عنایت حق محروم شوم، من نمی خواهم ملاقات با زن و فرزند را به لقای او ترجیح دهم؛ مرا قبض روح کن که خدا برای زن و فرزند من بهتر است.
نهج الحیاة: ص ۳۶ و ۳۷
مؤلف: مجتبی سلیمانی
لطفا کپی بالینک وصلوات برای اموات حقیر..
کانال را به دوستانتان معرفی بفرمایید 🙏
https://eitaa.com/Ahadith3
╔⊰⊱ ⃟🔸════⊰⊱╗
@hoseynieh_ilam
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔸╝