eitaa logo
(سمیه)حسینیه پنج تن
216 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
251 فایل
آدرس:ورامین_خیابان شهید بهشتی _رو به رو خیابان امامزاده عبدالله_کوچه شهید فتحی_حسینیه پنج تن آل عبا. @hoseyniyehpanjtan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
التماس دعا از شما خوبان 🙏 @hoseyniyehpanjtan 🌺حسینیه پنج تن🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا...↓ چمران‌نیستم‌ڪھ‌برایت‌زیبـٰابنویسم🖋 همت‌نیستم‌ڪھ‌برایت‌زیبـٰاشھیدشوم🙂 آوینی‌نیستم‌ڪھ‌برایت‌زیبـٰاتصویرگر؎ ڪنم📷 متوسلیـٰان‌نیستم‌ڪھ‌برایت‌زیبـٰا جاوید‌الاثرشوم💕 بابایی‌نیستم‌ڪھ‌برایت‌زیبا‌پروازڪنم🕊 حاج‌قـاســم‌نیستم‌ڪہ‌برایت‌ارباً،ارباً شــوم...🙂 پرندھ‌پرشڪستھ‌ا؎هستـم‌ڪھ‌نیـٰاز بھ‌مرھم‌دارم💔 پس‌پروردگاراخودت‌مرهم‌زخمھـٰایمان باش‌مرهم‌مـٰاظھورحجت‌توست:)💚 @hoseyniyehpanjtan 🌺حسینیه پنج تن🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه واقعی به خدا ( این نامه وهم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود) این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است. که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش اموزی در مدرسه ی مروی تهران بود. و بسیار بسیار آدم فقیری بود. یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد. نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود. مضمون این نامه : بسم الله الرحمن الرحیم خدمت جناب خدا ! سلام علیکم ، اینجانب بنده ی شما هستم. از آن جا که شما در قران فرموده اید : "و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها" «هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.» من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین. در جای دیگر از قران فرموده اید : "ان الله لا یخلف المیعاد" مسلما خدا خلف وعده نمیکند. بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم : ۱ - همسری زیبا و متدین ۲ - خانه ای وسیع ۳ - یک خادم ۴ - یک کالسکه و سورچی ۵ - یک باغ ۶ - مقداری پول برای تجارت ۷ - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید. مدرسه مروی-حجره ی شماره ی ۱۶- نظرعلی طالقانی نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید،مسجد خانه ی خداست. پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه. و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که (به قول پروین اعتصامی) "نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست" ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید: نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند، پس ما باید انجامش دهیم. و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود. این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود. وقتی از خدا چیزی خواستی همش با خودت فکر نکن چطوری و چه جوری! وقتی خدا بخواد همه چی شدنیه👍 @hoseyniyehpanjtan 🌺حسینیه پنج تن🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دوتا کافی نیست
14.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای حاجی الماسی و امیرالمؤمنین علی علیه السلام کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075