eitaa logo
کانال حسینیه مجازی اباعبدالله الحسین ع
5.1هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.6هزار ویدیو
761 فایل
کانال آموزش فرهنگ ایرانی اسلامی سیاسی اجتماعی وابسته به مرکز فرهنگی ونیکوکاری بیت المهدی عج کمک نقدی بشماره 6037697429548081 حسینیه مجازی
مشاهده در ایتا
دانلود
👈موسى عليه السلام در خانه فرعون 🌴فرعون در كاخ خود بود، و همسرى به نام آسيه داشت آنها فرزندى جز يك دختر به نام (انيسا) نداشتند، و او نيز به يك بيمارى شديد و بى درمان برص مبتلا بود، و همه طبيب هاى آن عصر از درمان او درمانده شده بودند، فرعون در مورد شفاى او به كاهنان متوسل شده بود، كاهنان گفته بودند: اى فرعون! ما پيش بينى مى كنيم كه از درون اين دريا انسانى به اين كاخ گام مى نهد كه اگر از آب دهانش را به بدن اين دختر بيمار بمالند، شفا مى يابد. 🌴فرعون و همسرش آسيه در انتظار چنين ماجرايى بودند كه ناگهان روزى در كنار رود نيل صندوقچه اى را ديدند كه امواج دريا آن را حركت مى داد، به دستور فرعون بى درنگ آن صندوقچه را گرفتند و نزد فرعون آوردند، آسيه درِ صندوق را گشود، ناگاه چشمش به نوزادى نورانى افتاد، همان لحظه محبت موسى عليه السلام در قلب آسيه جاى گرفت. 🌴وقتى كه فرعون نوزاد را ديد، خشمگين شد و گفت: چرا اين پسر كشته نشده است؟! 🌴آسيه گفت: اين پسر بچه هاى اين سال نيست، و تو فرمان داده اى كه پسرهاى نوزاد اين سال را بكشند، بگذار اين كودك بماند. در آيه 9 سوره قصص، اين مطلب چنين آمده: 🌴همسر فرعون (آسيه) گفت: او را نكشيد شايد نور چشم من و شما شود، و براى ما مفيد باشد بتوانيم او را به عنوان پسر خود برگزينيم. 🌴انيسا دختر فرعون از آب دهان آن كودك به بدنش ماليد و شفا يافت، آن كودك را به بغل گرفت و بوسيد، اطرافيان فرعون به فرعون گفتند: به گمان ما اين كودك، همان است كه موجب واژگونى تخت و تاج تو خواهد شد، فرمان بده او را به دريا بيفكنند، فرعون چنين تصميم گرفت، ولى آسيه نگذاشت و با به كار بردن انواع شيوه ها كه شايد يكى از آنها شفاى دخترش بود، از كشتن موسى جلوگيرى نمود. 🌴به هر حال مشيت نافذ پروردگار موجب شد كه اين نوزاد در درون كاخ فرعون، مهمترين كانون خطر، پرورش يافت.(اقتباس از بحار، ج 13،ص 54 و 55/مجمع البيان، ج 7،ص 241) 🌴مادر موسى به خواهر موسى گفت: به دنبال صندوقچه برو و ماجرا را پى گيرى كن. 🌴خواهر موسى عليه السلام دستور مادر را انجام داد و از فاصله دور به جستجو پرداخت، و از دور ديد كه فرعونيان آن صندوقچه را از آب گرفتند، بسيار شاد شد كه برادر كوچكش از خطر آب نجات يافت. ادامه دارد.... https://eitaa.com/hosiniya ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/1089077342Ce67880372a
👈ايمان ساحران به موسى عليه السلام 🌴ساحران با خود گفتند: قطعا تبديل عصاى موسى به اژدها، از نوع سحر نيست، اگر سحر مى بود، وسايل ما را نمى بلعيد و نابود نمى كرد. رؤساى ساحران كه چهار نفر بودند به همراه 72 نفر از ريش سفيدان معروف آنها به حقانيت موسى عليه السلام پى برده و ايمان آوردند و به دنبال آنها همه ساحران به خداى موسى عليه السلام معتقد شدند. 🌴فرعون آنها را تهديد به اعدام همراه شكنجه كرد، ولى ايمان به موسى عليه السلام آن چنان در قلوب آنها جاى گرفت كه از تهديدهاى فرعون ترسى نداشتند و در راه ايمان خود استوار و محكم باقى ماندند. قرآن در اين باره چنين مى گويد: 🌴همه ساحران در برابر خداى موسى عليه السلام به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار موسى و هارون ايمان آورديم. 🌴فرعون گفت: آيا قبل از آنكه به شما اجازه دهم ايمان آورديد؟ قطعاً او (موسى ) بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته، به يقين دست و پاى شما را به طور مخالف قطع مى كنم و بر فراز شاخه هاى نخل به دار مى آويزم و خواهيد دانست كدام يك از ما مجازاتش دردناكتر و پايدارتر است. 🌴ساحران ايمان آورنده به فرعون گفتند: به خدايى كه ما را آفريده، هرگز تو را بر دلايل روشنى كه به ما رسيده، مقدّم نخواهيم داشت، هر حكمى مى خواهى صادر كن كه تنها ميتوانى در زندگى دنيا داورى كنى. 🌴ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهان و آنچه را از سحر بر ما تحميل كردى ببخشد و خدا بهتر و باقى تر است... هر مجرمى كه در محضر پروردگارش حاضر شود، آتش دوزخ براى اوست كه نه در آن مى ميرد و نه زنده مى شود...(سوره طه/ آیات 70 تا 74) 🌴سرانجام فرعون آن ساحران مؤمن را در همان روز به دار آويخت و همه را به شهادت رسانيد. (بحار، ج 13،ص 150؛ تفسير مجمع البيان، ج 4،ص 464) ادامه دارد.... https://eitaa.com/hosiniya
👈داستان گاو بنى اسرائيل 🌴ماجراى گاو بنى اسرائيل، مختلف نقل شده، ما در اين جا نظر شما را به ذكر يكى از آن روايات، با توجه به روايات ديگر و آيات 67 تا 73 سوره بقره، جلب مى كنيم: 🌴مرد نيكوكارى به پدر و مادر خود بسيار احترام مى كرد. در يكى از روزها كه پدرش در خواب بود معامله پرسودى برايش پيش آمد ولى مغازه اش بسته بود و كليد مغازه نزد پدرش بود و پدرش نيز در آن وقت خوابيده بود. فروختن كالا، بستگى به بيدار كردن پدر داشت، تا كليدى را كه در نزد پدر بود بگيرد. مرد نيكوكار آن معامله پرسود را به خاطر بيدار نكردن پدر، انجام نداد (و به خاطر احترام به پدر،از سود كلانى گذشت) و مشترى رفت. وقتى پدر بيدار شد و از ماجرا اطلاع يافت، از پسر مهربانش تشكر كرد و گاوى را كه داشت به پسرش بخشيد و گفت: اميدوارم خير و بركت بسيار، از ناحيه اين گاو به تو برسد. 🌴اين از يك سو، و از سوى ديگر يكى از جوانان بنى اسرائيل از دخترى خواستگارى كرد، به او جواب مثبت دادند، پسر عموى او، كه جوان آلوده به گناه بود، از همان دختر خواستگارى كرد. خواستگارى او را رد كردند، او كينه پسرعمويش را به دل گرفت تا اين كه شبى او را غافلگير كرده و كشت و جنازه اش را در يكى از محله ها انداخت. فرداى آن روز كنار جنازه آمد و با گريه و داد و فرياد، تقاضاى خون بها كرد و گفت: هركس او را كشته، خون بهايش به من مى رسد، و اگر قاتل پيدا نشد، اهل آن محل بايد خون بها را بپرازند. 🌴موضوع پيچيده شد و اختلاف، شديد گرديد، چون تعيين قاتل از طريق عادى ممكن نبود و ادامه اين وضع ممكن بود، موجب فتنه و قتل عظيم شود، نزد موسى عليه السلام آمدند تا او از خدا بخواهد، قاتل را معرفى كند. 🌴موسى عليه السلام حل مشكل را از درگاه خدا خواست، خداوند دستورى به او داد، موسى عليه السلام آن دستور را به قوم خود چنين بيان كرد: 🌴خداوند به شما دستور مى دهد گاوى را ذبح كنيد و قطعه اى از بدن آن را به مقتول بزنيد، تا زنده شود و قاتل را معرفى كند و درگيرى پايان يابد. 🔹بنى اسرائيل: آيا ما را مسخره مى كنى؟ 🔸موسى: به خدا پناه مى برم از اين كه از جاهلان باشم. 🔹بنى اسرائيل: اگر كار را در همين جا ختم مى كردند، زود به نتيجه مى رسيدند، ولى بر اثر سؤالهاى مكرر، خودشان كار خود را دشوار نمودند، به موسى گفتند: از خدا بخواهد براى ما روشن كند كه اين ماده گاو، چگونه باشد؟ 🔸موسى: خدا ميفرمايد: ماده گاوى كه نه پير و از كار افتاده، و نه جوان باشد، بلكه ميان اين دو باشد، آن چه به شما دستور داده زود انجام دهيد. 🔹بنى اسرائيل: از خدا بخواه كه چه رنگى داشته باشد. 🔸موسى: خداوند مى فرمايد: گاوى زردرنگ كه رنگ آن بينندگان را شاد سازد. 🔹بنى اسرائيل: از خدا بخواه بيشتر توضيح دهد، زيرا چگونگى اين گاو براى ما مبهم است، اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد. 🔸موسى: خداوند مى فرمايد: گاوى باشد كه براى شخم زدن رام نشده، و براى زراعت آبكشى ننموده است و هيچ عيب و رنگ ديگرى در او نيست. 🔹بنى اسرائيل: اكنون مطلب روشن شد حق مطلب را براى ما آوردى.(آيات 67 تا 71 سوره بقره) 🌴بنى اسرائيل به جستجو پرداختند تا گاوى را با همين اوصاف بيابند، سرانجام چنين گاوى را از خانه همان مرد نيكوكار كه به پدر و مادر احترام مى كرد، و پدرش گاوى به او بخشيده بود يافتند، آن گاو را پس از چانه زنى هاى مكرر به قيمت بسيار گران يعنى به پُر بودن پوست آن از طلا، خريدند و گاو را آوردند. به دستور موسى عليه السلام آن گاو را ذبح كرده، دم او را قطع كردند و به مقتول زدند، او به اذن خدا زنده شد و گفت: فلان پسرعمويم كه ادعاى خون بهاى مرا دارد، قاتل من است. 🌴معما حل شد و قاتل به مجازات رسيد و مقتول زنده شده با دختر عموى خود ازدواج كرد و آن مرد نيكوكار، كه به پدر و مادر نيكى مى كرد به سود كلانى رسيد و پاداش نيكوكاريش را گرفت، حضرت موسى عليه السلام فرمود: 🍃اُنظُرُوا اِلى البِرِّ ما بَلَغَ بِاَهلِهِ🍃 ✨به نيكى بنگريد كه چه پاداش سودمندى به صاحبش مى بخشد✨(اقتباس از بحار، ج 13،ص 259) ✍ادامه دارد.... https://eitaa.com/hosiniyaح