🌱 خاطرات شهید «محمدابراهیم همت» از لحظات عروج شهید چراغی است که تقدیم میشود:
رضا چراغی آن شب پیش ما ماند و دو سه ساعتی خوابید. اذان صبح روز ۲۷ فروردین که بیدار شد، بعد از خواندن نماز، دیدم شلوار نظامی نویی که در ساکاش داشت، از آن درآورد و پوشید. با تعجب پرسیدم «آقا رضا هیچوقت شلوار نو نمیپوشیدی، چی شده؟» با لبهایی خندان به من گفت «با اجازه شما میخواهم بروم خط مقدم» گفتم «احتیاجی نیست بری این جلو. همین جا بیشتر به شما نیاز داریم». ناراحت شد. به من گفت «حاجی جان میخوام برم جلو وضعیت فعلی خط رو بررسی کنم الان اونجا بچههای لشکر خیلی تحت فشار هستن».
در همین اثنا از طریق بیسیم مرکز پیام خبر رسید که لشکر یک مکانیزه سپاه چهارم بعثیها، پاتک سختی را روی خط دفاعی بچههای ما انجام داده.
رضا رفت جلو چند ساعت بعد خبر دادند فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، کماندوهای بعثی را میزند؛ همین خبر نشان میداد وضعیت آنجا برای بچههای ما تا چه حد وخیم شده؛ گوشی بیسیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر چراغی؛ مدام میگفتم «رضا، رضا همت… رضا رضا همت» ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت «حاجی جان دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا»! و من فهمیدم رضا شهید شده.
@maenawi
🌱وقال الحسین(علیه السلام) :
«الناسُ عَبیدُ الدّنیا و الدّینُ لَعِق علی اَلسِنَتِهم یَحوطونه مادرَّت مَعایِشُهم فاِذا مُحِّصوا بِالبَلاء قَلَّ الدَیّانون»
«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان میچرخد و تا وقتی زندگیهاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، اما وقتی به وسیله «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک میشوند.»
@maenawi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱سلام دوستان
لطفاً تا آخر با دقت گوش بدید.🌸
@maenawi
🌱احتمالا تصویر این شهید بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم؛ شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا.
🌹شهید سیفالله شیعهزاده»
از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانوادهای ندارد. کم سخن میگفت و...
با سن کم سختترین کار جبهه یعنی
«بیسیمچی» بودن را قبول کرده بود
سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از به شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کدهای بیسیم،
سینه و شکمش را شکافتند!!
ولی چیزی نصیب آنها نشد ...!
یادمان باشد روی سفره چه کسانی نشستهایم و این نظام اسلامی امانت شهدای مظلوم است🌹
@maenawi
🌱آیا میشد که واقعه کربلا جور دیگری رقم بخورد؟ بله میشد
آقای غلامعلی کریمی نقل کردند: زمانی که آقای مجتهدی در قم به سر می بردند، دهه ی اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری اباعبدالله علیه السلام بر پا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و یک مرتبه حالشان دگرگون شد و شروع ...
به بیان صحنه ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم می آید وآن را فراموش نمی کنم ...
@maenawi
ایشان فرمودند: روز عاشورا صد و بیست و چهار هزار پیامبر و تمام اولیاء الله ، صف کشیده بودند و پیامبر بزرگوار اسلام وحضرت مولا علی و حضرت زهرا سلام علیها آقا امام حسن همه حاضر بودند و حضرت اباعبدالله را در آن معرکه تماشا می کردند، در آن موقع امیرالمومنین علیه السلام در حالی که آستین های مبارک را بالا زده بودند پیوسته به حضرت اباعبدالله اشاره می کردند و می فرمودند: حسین برو، فرزندم برو مأموریت را انجام بده
ایشان می گفتند: می دانید چرا حضرت مولا به فرزندشان تأکید می فرمودند؟ چون خداوند متعال خبر این واقعه و این فدایی خودش را در تمام عوالم پخش کرده و وقوع این حادثه را برای تمام اولیائش بیان نموده بود، به خاطر اینکه مبادا بدائی حاصل شود و این اتفاق واقعه نشود، حضرت علی علیه السلام به آقا امام حسین علیهالسلام میفرمودند، ... فرزندم، حسین برو، اینجا بود که از شدت گریه کلام آقا قطع شد و صدای شیون اهل مجلس در و دیوار خانه را به لرزه درآورد. / کانال معنوی
@maenawi