eitaa logo
حُܢܚــࡅ߭ߊ
390 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
61 فایل
کانال عقیدتی روشنگری فرهنگی اجتماعی تربیتی پایگاه‌ خواهران شهیده‌اکبرزاده حوزه نرجس 💠 مکان:مسجد علی‌بن‌ابیطالب (علیه‌السلام) شهرستان کاشان بلوار قطب راوندی حکمت ۷۵ ارتباط با ادمین @Kazemi_sadat @karbalaei_F لطفا کانال ما را به دیگران معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️الطاف امام زمان ارواحنا فداه به متمسکین و متوسلین به حضرتش 🔸حضرت ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه فرمودند: «من همان کسی هستم که خضر نبی هم محتاج دیدن او است» 🔸امام عسکری علیه‌السلام در مورد امام عصر عجّل‌الله‌فرجه می فرمایند: «مَثَلُه فی هذه الاُمّه مَثَلُ الخِضر وَ مَثَلُه مَثَلُ ذی القَرنَین»*۱ طبق روایات، یکی از خصوصیات خضر این است که هرگاه اسمش را بیاوریم، در آن مکان حضور پیدا می‌کند. 🔸وجود مقدس امام عصر عجّل‌الله‌فرجه به مراتب از خضر بالاتر و والا ترند. آیا می‌شود اسم خضر را بیاوریم و او به عنوان احسان به ما، در کنارمان حضور پیدا کند و امام عصر عجّل‌الله‌فرجه را یاد کنیم و حضرت توجه ما را بی‌پاسخ بگذارند؟! 🔸یقیناً هر بار که به اماممان سلام می‌دهیم و به محضر مبارکش توسل و تمسکی داریم از الطاف و عنایات حضرتش بهره‌مند می‌شویم، ولی به دلیل غفلت‌ها و بی توجهی‌های خود، حضورش را در زندگی مان مشاهده نمی‌کنیم. ۱.اعلام الوری باعلام الهدی، ص۴۳۹ 🌸🌹 https://eitaa.com/shahideakbarzade🌸
🌷 شهید مطهری : انتظار «وظیفه» است اما وظیفه، انتظار نیست! یعنی ما موظفیم که منتظر و امیدوار به آینده باشیم ولی وظیفهٔ ما صرفاً این نیست که منتظر باشیم. انتظار مثبت همان است که توأم با آمادگی است. 📚 کتاب یادداشت‌ها، ج ‏۹، ص ۳۹۴ شهید https://eitaa.com/shahideakbarzade🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 فرزندان حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها ❤️ نام و یاد شهیدان عزیز ما نیز، همانند سیده‌ عالمیان، با گذشت زمان نورانی‌تر و نافذتر خواهد شد. 🌹پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات https://eitaa.com/shahideakbarzade ═•ஜ🍃🌹🍃ஜ•═
[ 📲❤️‍🩹 ] ✍خانم محمدی ف حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌فرمایند: خداوند ایمان را برای پاک کردن از آلودگی شرک واجب فرمود https://eitaa.com/shahideakbarzade
❇️ توصیف دوران ظهور در کلام امام علی علیه‌السلام ✅ امیر المؤمنین امام علی علیه‌السلام: 🔸 «خداوند قومی را می‌آورد که آنها را دوست می‌دارد و آنها نیز او را دوست می‌دارند، کسیکه در میان آنها غریب است، بر آنها حکومت می‌کند، همه ممالک اسلامی را با امنیّت و آسایش تحت سیطره خود اداره می‌کند. روزگار با او سازگار می‌شود، پیر و جوان از او فرمان می‌برند. زمین آباد می‌شود و به وسیله مهدی عجل الله تعالی فرجه خرم و سرسبز می‌شود. فتنه‌ها از بین می‌رود و خیر و برکت فراوان می‌گردد». 📜 «سیاتی اللّه بقوم یحبّهم و یحبّونه، و یملک من هو بینهم غریب!. یملک بلاد المسلمین بأمان و یصفو له الزمان، و یطیعه الشّیوخ‌ و الفتیان، و تعمر الأرض و تصفو، و تزهو بمهدیّها، و تعدم الفتن و یکثر الخیر و البرکات!». (۱) 🖋 در این حدیث در مورد حضرت بقیّه اللّه (عجل الله تعالی فرجه ) لفظ «غریب» به کار رفته است، وه چه غریبی که یکهزار و یکصد و پنجاه سال تمام است که در پشت پرده غیبت و در اوج غربت به سر می‌برد، ولی امید فراوان می‌رود که نسل امروزی به دیدار آن مهر تابان توفیق پیدا کنند ... و با یک دنیا عشق و علاقه به تعالیم حیات بخش قرآن بگرایند و در پیشاپیش او با دشمنان ستم‌پیشه نبرد کنند، تا از ستم و ستمگر دیگر نشانی باقی نباشد. ⬅️ روزگار رهایی، ج‌۲، ص: ۶۰۹ (۱). ینابیع المودّه جلد ۳ صفحه ۱۳۱. 🏷 علیه_السلام عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/shahideakbarzade
💫نجات عشق روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت. همه ساکنین جزیره قایق هایشان را آماده و جزیره را ترک کردند. اما عشـــق می خواست تا آخرین لحظه بماند، چون او عاشق جزیره بود. وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت، عشق از ثروت که با قایقی باشکوه جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:« آیا می توانم با تو همسفر شوم؟» ثروت گفت:« نه، من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم هست و دیگر جایی برای تو وجود ندارد.» پس عشق از غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود، کمک خواست. غرور گفت:« نه، نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد.» غم در نزدیکی عشق بود. پس عشق به او گفت:« اجازه بده تا من باتو بیایم.» غم با صدای حزن آلود گفت:« آه، عشق، من خیلی ناراحتم و احتیاج دارم تا تنها باشم.» عشق این بار سراغ شادی رفت و او را صدا زد. اما او آن قدر غرق شادی و هیجان بود که حتی صدای عشق را هم نشنید. آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت:« بیا عشق، من تو را خواهم برد.» عشق آن قدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد. وقتی به خشکی رسیدند، پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود، چقدر بر گردنش حق دارد. عشق نزد علم که مشغول حل مساله ای روی شن های ساحل بود، رفت و از او پرسید: « آن پیرمرد که بود؟» علم پاسخ داد: « زمان» عشق با تعجب گفت:« زمان؟! اما او چرا به من کمک کرد؟» علم لبخندی خردمندانه زد و گفت: « زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است.» 🌸https://eitaa.com/shahideakbarzade🌸