من از این دنیا یک خانه میخواهم
با یک پنجرهی چوبی که
رو به حوض کوچکِ آبیِ حیاط باز شود
و تختی با اندک فاصله ای کنارِ حوض تا هر روز با دو فنجان چای آنجا بنشینیم
و دوست داشتنت را از سر بگیرم ...
کمی دوستت دارم روی نبات بپاشم
و در چای ات حل کنم
سرخ و شیرین اش را در حوض بیندازم
که هر قاچش تنت را خنک کند و دلت را گرم ...
چند دوستت دارم دورِ حوض بچینم
که به وقتِ خندیدنت گل از غنچهیشان بشکفد..
صورتی و قرمز
یک دوستت دارم را هم که روی اجاق گذاشته ام
تا جا بیفتد و لعاب بیندازد
اما اصل دوستت دارم را ..
بینِ خودمان بماند .. آغوش صدا میزنم ...
که اگر نباشد باقیِ دوستت دارم ها ؛
تنها تنها نه خانه را گرم میکنند نه دل را ...
#مریم_قهرمانلو
🆔@shahideakbarzade