🌕 از اشرف غنی تا بشار اسد
#محسن_دنیوی
🔺 ۱۵ اوت ۲۰۲۱ یعنی سه سال پیش، دولت اشرف غنی که با حمایت کامل آمریکا در افغانستان بر سر کار بود، سرنگون شد و طالبان بعد از ۲۰ سال دوباره بر افغانستان حاکم شد.
اتفاقی که با سرعت خیرهکننده رخ داد و همگان به جای کلمه فتح شهرها، از عبارت کنایهآمیز دانلود شهرها برای نحوه فتح شهرهای افغانستان توسط طالبان استفاده میکردند. شهرها بدون هیچ مقاومتی تسلیم میشدند و خبری از ارتش نبود و اعضای دولت اشرف غنی فرار کردند و با ثروتی که برخی از قبل داشتند و بر آن افزوده بودند به خانههای خود در کشورهای مختلف اروپایی و آمریکا رفتند.
جو بایدن، رئیسجمهور وقت ایالات متحده درباره این سقوط سریع اظهار داشت که اگر نیروهای افغان توانایی کنترل کشور را نداشتند، پس ادامه حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان «تغییری ایجاد نمیکرد»!
حالا با فاصله سه سال، بشار اسد بعد از ۲۴ سال حکومتش پایان یافت و تحریرالشام با همان سرعت شهرها را فتح کرد و به دمشق رسید.
اینجا هم ارتشی برای مقاومت نبود و مردم سوریه مثل مردم افغانستان از وضعیت ناراضی و از سقوط حکومت راضی بودند و رییسجمهور و دولت عزمی برای ماندن نداشتند و مبارزان هم جدی و پاکار بودند!
پس اینجا هم بشار اسد مانند اشرف غنی سقوط کرد و این معادله تکرار شد که وقتی عزمی برای ماندن در راس حاکمیت نباشد و مردم ناراضی باشند و ارتشی مقاومت نکند و نیروی مبارز جدی در برابر دولتهای سست سوریه و افغانستان باشد، سرعت سقوط خیرهکننده است حتی اگر آمریکا پشتوانه افغانستان باشد و یا روسیه و ایران پشتوانه سوریه بوده باشند!
حالا برخی این سوال را دارند که آیا این الگو در عراق و ایران هم تکرار خواهد شد؟
درباره ایران باید به این چهار سوال جواب داد:
آیا میزان نارضایتی مردم به حدی است که راضی باشند جریاناتی مانند طالبان یا تحریرالشام یا افرادی شبیه ریگی یا سازمان منافقین بر ایران مسلط شوند و یا نیروهای خارجی کشور را تصرف کنند؟
آیا ارتش و سپاه و بسیج هیچ مقاومتی نخواهد کرد؟
آیا مسئولان اصلی کشور چمدان به دست شده و به سرعت فرار خواهند کرد؟
با همین سوالات، ماههای پایانی پهلوی را مرور کنید. مردم معترض و مشتاق به رفتن شاه، جریان مبارز جدی و محکم برای ایجاد تغییر، ارتش واداده و ضعیف و شاهی که معروف به شاه چمدان به دست بود و برای سومین بار کشورش را ترک کرد!
اینجا هم در ۴۵ سال پیش، سرعت سقوط بالا بود و آمریکا و انگلیس و اسرائیل نتوانستند حکومت مورد حمایت و همراهی خودشان را نجات دهند و پهلوی تمام شد...
#سوریه
#سقوط_بشار_اسد
#تحلیل_منطقه
#براندازی_ایران
769.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞️ «اسرائیل قناعت نمیکند به آنجایی که هست!»
#امام_خمینی(ره):
«مکرر این مسأله ذکر شده است که
اسرائیل قناعت نمیکند به آنجایی که هست؛
قدمقدم پیش میرود و
هر قدمی که رفت،
هی میگوید ما کاری نداریم،
همین است، فردا قدم بالاتری برمیدارد.
امروز #لبنان است،
فردا -خداینخواسته- #سوریه،
پسفردا #عراق است
و همینطور...»
🌕 ایستادن روی ویرانهها
به بهانه سخنرانی مقام معظم رهبری درباره وقایع سوریه
#محمد_پورکیانی
🔺وقایع سوریه، شهادت سید حسن نصرالله، ویرانیهای غزه و... همه را میتوان «شکست» نامید، به این معنا که هزینه مقاومت را بالا برده و روی زمین از توان ما کاستهاند. هزینههای اقتصادی و سیاسی فراوان کردهایم، زمین از دست دادهایم، فرماندهان مقاومت را از دست دادهایم، و همه اینها یعنی شکست! ولی شکست به چه معنا؟ معنای هولناک شکست، بسته شدن امکانهای تاریخ به روی انسان است. آیا چنین قضاوتی از شکستهای اخیر میتوان داشت؟
در نگاه دقیقتر، هر واقعه انسانی یک وضعیت آشکار در اکنون دارد و یک استعداد پنهان برای آینده. وضعیت آشکار ما وضعیت شکست است چرا که «هزینه» ایجاد شده است، ولی در منظر دینی هر واقعهای یک «مجال» است برای آینده. این مجال صرفا برای یک پیروزی یا به اصطلاح قرآنی «نصر» نمیباشد، بلکه امکانی برای «فتح» ایجاد میشود، فتح گشودن عرصه و میدان جدید به روی ماست. این سخن نه یک تلقین و دلخوشی که قاعده حرکتهای اجتماعی است. قاعدهای چنان قدرتمند که اساسا معنای شکست و پیروزی را تغییر میدهد. از تحریم در شعب ابیطالب تا شکست اُحد تا صلح حدیبیه در صدر اسلام، و از تسخیر عراق و افغانستان توسط آمریکا و جنگ با یمن در دوران معاصر؛ شکستهای متعددی را تجربه کردهایم که قوهای برای فتح در آینده شدهاند؛ آیات بشارت دهنده «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً» و «لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ» زمانی نازل شدند که برخی مسلمانان در حال سرزنش رسول الله از صلح (شکست) حدیبیه بودند، در حالیکه سنت الهی، فتح آینده را در همان تجدید بیعت با ایشان قرار داده بود: «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».
چگونه وقایع را «فرصت» ببینیم و از شکست به فتح برسیم؟ در بیان رهبر معظم انقلاب مهمترین عامل برای چرخش از هزینهها به فتحها، نه پشتیبانی سخت افزاری بلکه «مواجهه فعالانه» است که در برابر «انفعال» قرار میگیرد. فعال بودن یک وصف انسانی و ایمانی است که اندیشکدهها و اتاقهای جنگ غربی توان کنترل و محاسبه آن را ندارند. آنها همه چیز را محاسبه میکنند جز اراده به مقاومت را.
به جملاتی از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب مجددا توجه کنیم: «جبهه مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکمتر میشود؛ هر چه جنایت کنید، پُرانگیزهتر میشود؛ هر چه با آنها بجنگید، گستردهتر میشود»، «مقاومت با فشار آوردن نهفقط ضعیف نمیشود بلکه قویتر میشود»، «جبهه مقاومت یک سختافزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یک ایمان است، یک تفکّر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است»، «مناطق تصرفشده سوریه به دست جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد».
شکست و پیروزی واقعیت دارد، چرا که سهم طرفین از هزینه و فایده را معلوم کرده است. ولی مهمتر از آن هر واقعه اجتماعی یک فُرجه و مهلت برای طرح آینده است. یک مجال و امکان برای فتح دیگر است. چنانکه در روایت آمده است «مَا مِنْ بَلِيَّةٍ إِلاَّ وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَةٌ تُحِيطُ بِهَا»(هيچ گرفتارى و بلائى نيست جز آنكه نعمتى الهى آن را احاطه كرده است). نکته عجیب ماجرا این است که مجال برای فتح آینده در شکستها همانقدر مهیا میشود که در پیروزیها. چرا که شکست، امکان نونوار شدن و «فعال» شدن انسانها را فراهم میکند، و پیروزیها چه بسا امکان «غرور» و غفلت را.
بنابراین مساله اصلی در آرایش ماست، و مهمرین شاخص در ساختن آینده، در دوگانه «فعل-انفعال» نهفته است. شرط حیات مقاومت همین مواجهه زنده با وقایع است، بلکه شرط حیات هر جامعهای چنین پویایی و عاملیتی است. اصلیترین مساله امروز ما، تأمل در شرایط «فرصتطلبی» است. چگونه یک هزیمت تبدیل به فتح میشود؟ مهمترین سوال علوم اجتماعی در دایره انقلاب اسلامی کشف این منطق است. منطق احیای ارادهها برای فرصتیابی در شکستها؛ و البته سوالات روشنی که هنوز پاسخی نیافتهاند:
اراده به مقاومت، چگونه شعلهور میشود؟ صرفا با ظلمدیدن و خوندادن؟ طرح ایران برای استمرار مقاومت در منطقه، استمرار ظلم دیگران است؟
جامعه ای که درگیر مسائل روزمره خود باشد، و مشغول نزاعهای فرهنگی و سیاسی متعدد، اراده جمعی برای مقاومت خواهد داشت؟
سیاستگذاران و فرماندهان کنونی مقاومت توان پیشروی این خیزش را دارند؟ خیزش جدید نیازمند شوق و اراده و توان جدید نیست؟
#سوریه
#جنگ_ارادهها
#مفهوم_شکست
🟥 قسمت اول: شهر فرشتگان
🔸لسآنجلس، در مدار 34 درجهی جغرافیایی قرار گرفته است؛ یعنی موقعیتی شبیه #شوش و #شوشتر در ایران، #بغداد در عراق و دمشق در #سوریه. این منطقه پیشتر «درهی دود» نام داشت و یک روستای سرخپوستی بود. بعد از آنکه به دست اسپانیاییها افتاد، آجر به آجر روی هم گذاشته شد تا شهری اتوپیایی بهنام #لس_آنجلس ساخته شود و چشم مردم جهان را به خود خیره کند.
🔹لسآنجلس یا شهر فرشتگان، صبحها با #اقیانوس_آرام (Pacific Ocean) دست به دست هم میرساند و شبها در سایهی کوههای سانتا مونیکا (Santa Monica Mountains) و درهی سن گابریل (San Gabriel Valley) به خواب میرود. بعید است که امروز از مردمان سرخپوست بومی «تونگوا» که در سال 1542 میلادی توسط دریانوردان اهل #اسپانیا سلاخی شدند، صدایی باقی مانده باشد. آنها کشته شدند تا لسآنجلس جایی شود که چشمهای مردم جهان همیشه به آن خیره بمانند: ستارههای سینمایی در #هالیوود آن جمع شوند؛ سکانسهای نامدارترین فیلمها در استودیوهای قرن بیستم در کنار هم قرار بگیرند؛ آرزوی کودکان سرتاسر جهان بازدید از #والت_دیزنی این شهر باشد؛ پیشرفتهترین موتورهای جت در آن ساخته شوند؛ حتی شاتلهای فضایی نیز در بازگشت به زمین در آن فرود آیند. آیا این همه کم بود که امروز آتشی به این فهرست اضافه شد تا همهی این خیرهکنندهها را در شعلههای خود فرو برد؟!
🔸رشد و توسعهی لسآنجلس از نظر زمانی، با کشف اولین چاههای #نفت در سال 1890 میلادی به این سو آغاز شد. تا قبل از اینکه آتش، اقتصاد این شهر را دود کند و به هوا بفرستند، تولید ناخالص شهری لسآنجلس در سال بیش از یک تریلیون دلار بود. اما چه میشود کرد؛ نفت مادهای آتشزاست؛ نفت میسوزد و میسوزاند؛ گاهی سرنوشت یک ملت را و گاهی دار و ندار سومین شهر با بالاترین تولید ناخالص شهری جهان را.
🔹#بورلیهیلز (Beverly Hills)، یکی از اشرافیترین و گرانقیمتترین شهرهای امریکا در جوار لسآنجلس ساخته شده است. این شهر الهامبخش که در دهههای گذشته متمولان ایرانی کوشیدند تا شبیه آن را در شمال تهران نیز بسازند، محل زندگی ایرانیان ثروتمندی است که غالبا یهودی هستند. #جمشید_دلشاد، یکی از یهودیان ایرانیالاصل ساکن این شهر، چندین سال شهردار بورلیهیلز بود. اکنون این شهرک نیز طعمهی آتش شده است.
این متن ادامه دارد...
✒️ دکتر محمدحسین طاهری خسروشاهی مولف کتاب یک ذره بیشتر از صفر؛
ناشناختگی خلاق انقلاب اسلامی، با تاکید بر اندیشهی سیاسی آیتالله خامنهای"
پژوهشگر حوزه مطالعات سیاسی و نظریه دولت
😭یک عکس و یک دنیا درد
......................................
کودکی فلسطینی کنار پیکر نیمه جان مادرش در حال گریه کردن است و نمیداند که تا دقایقی دیگر آغوش گرم مادر سرد می شود و او به تنهایی با تنهایی و از تنهایی باید گریه سر دهد.
اما این همه قصه نیست.
این سکه یک روی دیگر هم دارد کسی چه میداند خدایی که به وسیله یک کودک رها شده در نیل طومار فرعون و فرعونیان را بهم می پیچد، هیچ بعید نیست طومار اسراییل را هم با همین کودک بپیچد.
هیچ بعید نیست این کودک #سنوار دیگری باشد و طوفان الاقصی دیگری رقم بزند، شاید ناله های امروز او فردا تبدیل به فریاد هایش پشت تریبون شود فریادهایی از جنس فریاد های #اسماعیل_هنیه و #ناجی_سیف،
شاید او #محمد_ضیف دیگری شود تا کابوس همیشه صهیونیست ها باشد.
آه ای کودک مظلوم قطعا تو فردا مبارزی دیگری خواهی شد مبارزی مثل #احمد_یاسین ، #صالح_العاروری و #رنتیسی و...
آه ای کودک مظلوم بدان قطعا خدای احد خدای بدر نیز هست و خدای کودک در نیل رها شده، همان خدای نجات بخش موسی از دست فرعون هست و خدای #ایران، خدای #لبنان و #سوریه و #فلسطین نیز هست.
ای کودک فلسطینی امشب برای همه ما دعا کن و به همه ما یادآوری کن و خواب غفلت را از چشمان ما بزدا.
نمی دانم اما شاید حرف تو و کودکان دیگر فلسطینی امشب با همه شب زنده داران این باشد که
ای انسان امروز تقدیر تو را در شب قدر، نسبت تو با #فلسطین مشخص میکند.